بر اساس برداشتهایی که روان شناسان از ماهیت یادگیری و اصول قوانین حاکم بر آن دارند، دیدگاههای متفاوتی نسبت به فرایند آموزش و یادگیری و بهتبع آن چگونگی روشهای ارزشیابی پیشرفت یادگیری پدید آمده است. میتوان آن دیدگاهها را به دو رویکرد عمده نتیجه مدار[1] و فرایند مدار[2] تقسیم کرد (احمدی،1383: 34).
مفهوم ارزشیابی بهعنوان امتحان و آزمون کردن همواره در طول تاریخ آموزشوپرورش با فرایند آموزش و یادگیری همراه بوده است و از آن بهعنوان ابزاری برای تشخیص میزان پیشرفت یادگیری فراگیران و میزان دستیابی به هدفهای آموزشی و تربیتی استفادهشده است. واژهی ارزشیابی در کل به معنای تعیین ارزش و بهای یک شی، یک فرایند، یک محصول یا یک عمل و رفتار در نظر گرفته میشود. در مورد تعریف و کاربرد ارزشیابی اتفاقنظر کمتری وجود دارد. برخی مانند تایلر[3] (1994) معتقدند: ارزشیابی ابزاری برای جمع آوری اطلاعات است تا از این طریق تعیین کنیم که در یک برنامه تا چه اندازه هدفهای آموزشی موردنظر تحققیافته است (احمدی،1383: 45).
برخلاف دیدگاه سنتی نظام آموزشی که سنجش و ارزشیابی آخرین حلقه فرایند یاددهی-یادگیری به شمار میرفت. در دیدگاه کنونی، سنجش و ارزشیابی بخش جداییناپذیر و مهمترین عنصر این فرایند است. بر این اساس نقش و مسئولیت معلم در فرایند یاددهی-یادگیری را با تأکید بر اهمیت سنجش در این فرایند میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:
- فعالیتهای پیش از تدریس:
- شناخت سوابق علمی، علایق و مهارتها و تواناییهای دانشجویان در ارتباط با ابعاد مختلف برنامههای درسی؛
- آگاه ساختن دانشآموزان از هدفهای آموزشی و انتظارات معلم از آنان؛
- طراحی شیوههای تدریس انفرادی و گروهی برحسب نیازهای دانشآموزان؛
- فعالیتهای ضمن تدریس:
- نظارت مستمر بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در جهت اهداف آموزشی؛
- شناسایی نقاط قوت و ضعف دانشجویان در فرایند یادگیری؛
- انطباق روشهای تدریس با تواناییها و نیازهای فردی دانشجویان؛
- ارائه بازخورد منظم و معتبر به دانشآموزان و تشویق آنان به یادگیری؛
- قضاوت درباره پیشرفت تحصیلی دانشآموزان از طریق سنجش عملکرد آنان؛
- فعالیتهای بعد از تدریس:
- توصیف میزان پیشرفت تحصیلی برای دانشآموزان در ارتباط با اهداف آموزشی؛
- ارائه گزارش روشن به دانشجویان در مورد نقاط قوت و ضعف آنان؛
- ثبت و گزارش نتایج سنجش برای تجزیهوتحلیل دادهها بهمنظور:
الف) ارزشیابی اثربخشی تدریس
ب) ارزشیابی محتوا و وسایل آموزشی
ج) تصمیمگیری دربارهی روشها و برنامههای آینده (پاشا شریفی،1383: 215).
7-2 جایگاه عنصر ارزشیابی و ارتباط آن با فرایند آموزش
امروزه ارزشیابی بخش جداییناپذیر فرایند یادگیری-یاددهی است و از آن عمدتاً برای هدایت و بهبود یادگیری یادگیرندگان استفاده میشود. لفرانکویس در مدل سه مرحلهای آموزش، جایگاه عنصر ارزشیابی و ارتباط آن را با فرایند آموزش به این صورت ترسیم میکند:
1-7-2) مرحلهی پیش از آموزش: تعریف هدفهای آموزشی، تعیین سطح آمادگی یادگیرندگان، طراحی و انتخاب روشها و راهبردهای مناسب آموزشی.
2-7-2) مرحلهی آموزش: تدارک فرصتهای مناسب یادگیری برای یادگیرندگان و نظارت بر پیشرفت تحصیلی آنان، شناسایی نقاط قوت و ضعف یادگیرندگان به هنگام فعالیتها و کوششهای یادگیری، انطباق روشهای آموزشی با نیازهای یادگیرندگان، ارائه بازخورد و اعمال تشویق مداوم و ایجاد انگیزه برای یادگیرندگان در جهت یادگیری، قضاوت دربارهی میزان پیشرفت یادگیرندگان در ارتباط باهدفهای آموزشی.
3-7-2) مرحلهی پس از آموزش: سنجش و توصیف میزان تحقق هدفهای آموزشی، میزان بازخورد به یادگیرندگان در مورد نقاط قوت و ضعفهای یادگیری یادگیرندگان، ارزشیابی اثربخشی مواد آموزشی و روشهای آموزش، تصمیمگیری برای مرحله بعد آموزش.
همانطور که از مدل سه مرحلهای لفرانکویس استنباط میشود، در تمامی مراحل آموزش ارزشیابی بهگونهای مستمر و غالباً غیررسمی، همراه با آموزش و بهعنوان بخشی از تجربهها و فعالیتهای یادگیری انجام میشود و عاملی اثرگذار بر فرایند یادگیری-یاددهی به شمار میرود (شریفیان،1388: 39).
معلمان با بهره گرفتن از شیوهها و ابزارهای اندازهگیری و ارزشیابی نهتنها از کم و کیف یادگیری دانشآموزان و دانش جویان اطلاع حاصل میکنند. بلکه بر خود و یادگیرندگان آشکار میسازند که یادگیرندگان تا چه اندازه در نیل به هدفهای آموزشی از قبل تعیینشده موفق بودهاند. ارزشیابی عامل مهمی است تا به کمک آن، معلمان به تشخیص و رفع نواقص یادگیری دانشآموزان و اصلاح و بهبود شیوههای آموزشی خود اقدام کنند. ارزشیابی میتواند بهعنوان یک وسیله کنترل کیفیت نیز مفید باشد تا بر اساس آن بتواند اطلاع و اطمینان حاصل کرد که در هر درس و هر دوره آموزشی چه نتایجی بهدستآمده است؛ بنابراین ارزشیابی از آموختههای دانشآموزان در هر درس و هر دوره آموزشی تنها به ارزشیابی پایان دورهیا نیمسال تحصیلی منحصر نمیشود. بلکه بهمنظور تعیین بهترین نقطه شروع آموزش، بهبود امر یادگیری، رفع نواقص آموزشی و تعیین میزان یادگیری دانشجویان و استفاده از انواع ارزشیابی آغازین، تکوینی و پایانی امری ضروری است (اسد زاده دهرانی،1373: 5).
8-2 جایگاه و نقش ارزشیابی در برنامه آموزش و یادگیری نتیجه مدار
ارزشیابی در رویکرد نتیجه مدار تابعی از نگاه به یادگیری، روشها و راهبردهایی است که در جریان آموزش از سوی معلمان به کار گرفته میشود. چون در این رویکرد تأکید عمده بر بازده و نتیجهیادگیری است ارزشیابی پیشرفت تحصیلی به دنبال آن است تا میزان پیشرفت یادگیرنده را در نیل به هدفهای آموزشی یعنی رفتارهای قابلمشاهده و اندازهگیری که انتظار میرود در پایان درس از یادگیرنده سر بزند، موردسنجش قرار دهد. بنابراین طرفداران رویکرد نتیجه مداری برای ارزشیابی تنها به نقش میزان تحقق هدفها توجه دارند و سایر نقشهای ارزشیابی را نادیده میگیرند در این رویکرد استفاده از انواع ابزارهای اندازهگیری عینی مانند صحیح –غلط[4]، کوتاه پاسخ[5]، جور کردنی[6]، چندگزینهای[7] و نظایر آن بیشترین کاربرد را دارد (احمدی،1383: 47).
9-2 جایگاه و نقش ارزشیابی در آموزش و یادگیری فرایند مدار
مهمترین مشکل ارزشیابی نتیجه مدار آن است که بیشتر به اندازهگیری و سنجش فرآوردهها و نتایج یادگیری توجه میکند و کمتر به بررسی مهارتهای شناختی، روانشناختی فراگیران و کیفیت یادگیری آنان میپردازد. ازآنجاکه در رویکرد فرایند مداری، فرایند یادگیری و چگونگی آموختن مهمتر از بازده و نتایج یادگیری است. اولاً ارزشیابی بهعنوان بخشی از فرایند آموزش و یادگیری جنبه مستمر و تکوینی دارد که بهصورت تدریجی و مرحلهبهمرحله فرایند آموزش و یادگیری را از جنبههای مختلف مورد ارزشیابی قرار میدهد. ثانیاً این نوع ارزشیابی مبتنی بر عملکرد یادگیرنده است که از طریق آن شیوه بهکارگیری دانشها، مهارتها و نگرشهای فراگیران در جریان عمل مورداندازهگیری و سنجش قرار میگیرد. در این رویکرد از روشهای ارزشیابی عملکردی[8] استفاده میگردد که میتوان آن ها را به دودسته روشهای ساختاریافته[9] و روشهای غیر ساختاری[10] تقسیم کرد. درروشهای ساختاریافته مانند استفاده از مشاهدات، فهرستهای وارسی رفتار[11]، معیارهای درجهبندی[12] و آزمونهای عملکردی[13] هست که معلم از قبل با توجه به هدفها و محتوای آموزش برنامهریزی میکند و ابزارهای موردنیاز را طراحی و به کار میگیرد. درحالیکه درروشهای غیر ساختاری یا ساختار نیافته مانند بررسی نمونه کارهای فراگیران، فعالیت فراگیران در فوقبرنامه و …معلم بدون برنامهریزی قبلی فرصت مییابد تا تواناییها، قابلیتها، مهارتها، نوآوریها و نگرشهای فراگیران را در شرایط زنده یادگیری مورد ارزیابی قرار دهد (احمدی،1383: 51-50).
ارزشیابی فرآیندی در ابتدای آموزش باهدف تعیین و تشخیص سطح آمادگی و تجربیات پیشین فراگیران تحت عنوان «ارزشیابی آغازین» به کار گرفته میشود.
در جریان آموزش، هنگامیکه یادگیری در حال تکوین و شکلگیری است ارزشیابی فرآیندی باهدف کشف موانع موجود که سر راه فرایند آموزش و یادگیری وجود دارد با عنوان «ارزشیابی تکوینی یا مرحلهای» ظاهر میشود تا اطلاعات لازم را برای بهبود و اصلاح فرایند یاددهی-یادگیری در اختیار قرار دهد. پیوستگی و استمرار ارزشیابی در هر مرحله از فرایند آموزش و یادگیری درنهایت نشان خواهد داد که هدفهای آموزشی چگونه و تا چه اندازه تحققیافتهاند. ازاینرو بااینکه در آموزش و یادگیری فرآیندی به ارزشیابی پایانی و مجموعی اهمیت داده نمیشود، میتوان گفت که مجموعه ارزشیابیهای تکوینی، چگونگی و میزان پیشرفت تحصیلی را در پایان یک دورهیا یک بخش از آموزش نشان خواهد داد (احمدی،1383: 59).
فرایند ارزشیابی در یک نظام آموزشی اگر بتواند زمینه اصلاح، بهبود و تغییر درروشهای آموزش و یادگیری را پدید آورد. آنگاه باتربیت نیروی انسانی موردنیاز که مبنای توسعه و نوسازی در یک نظام اجتماعی محسوب میشود، میتوان گامهای بلندی در این مسیر برداشت. این همان چیزی است که گورو[14] آن را «بهکارگیری ارزشیابی بهعنوان ورودی نیرو یا سرمایه برای سیاست بهسازی برمیشمرد»(رئیس دانا،1381: 54).
25 .product-oriented
26.pross-oriented
27.Ralf Tyler
28.true-false test
29.short-answer test
30.matching test
31.multiphe-choise test
32.performace assessment
33.structured
34.unstructured
35.checklist
36.rating scale
37.performancee
38.Garro