“
۳-برند سازی بر مبنای رسانه های برند سازی[۶۰] برندسازی چاپی:روزنامه ها،مجله ها،برندسازی توسط صوت و تصویر
شهری:محیطی ساکن و محیطی سیال(پویا)
صوتی و تصویری:رادیو و تلویزیون
پست مستقیم:ای میل
۴-برند سازی بر مبنای هدف برندسازی محصول:فروش و مصرف محصولات و خدمات را ترویج میکند
غیرمحصول(شرکتی یا مؤسسات):فلسفه و موجودی شرکت را تبلیغ میکند
تجاری:محصولات ،خدمات و عقاید
غیرتجاری:سازمانهای غیرانتفاعی،گروههای اجتماعی،مذهبی یا سیاسی
واکنشی:درجستجوی واکنش فوری از مخاطبان است
آگاه کننده:تصویری از محل ایجاد نماید یا نام محصول و بسته بندی آن را در
ذهن مصرف کنندگان قرار میدهد.
(شکل -۲۳٫ انواع برندسازی، استن هول،۲۰۰۳)
د- کمپین برندسازی:
کمپین برند سازی مجموعه فعالیت های برنامه ریزی و سازماندهی شده برای مخاطبان است تا بتوانند با دریافت این برنامه های برند درباره محصول یا خدمت یا فرد یا برند خاصی تصمیم گیری نمایند.( خویه و دیگران،۱۳۹۱،۶۸)
اجزای کمپین برندسازی علاوه بر داشتن اجزای مدیریت استراتژیک برندسازی که شامل چشم انداز ،هدف،مأموریت و استراتژی ،اجزای زیر را شامل شود:
۱-نمودارها و جداول آماری از تحقیقات بازاریابی و برند سازی
۲-نمودارهای جداول آماری از پیشرفت برنامه های برند سازی
۳-تحقیقات آماری از برنامه ریزی رسانه ها
۴-تحقیقاتی کامل از اثربخشی پیام ها
۵-پیام های استراتژیکی و مدیریت پیام ها
۶-شخصیت سازی های نام و نشان تجاری
۷-بیانیه های برند سازی
(خویه و دیگران،۱۳۹۱،۷۰)
ه- اهداف استراتژی برندسازی:
هدف و استراتژی برندسازی نخستین گام در تهیه و معین نمودن اهداف استراتژی است.برخی از اهداف برندسازی به شرح ذیل میباشند:
افزایش آگاهی نسبت به نام تجاری(برند)
ساخت تصویر برند(نام تجاری)
افزایش دادو ستد با مشتریان
افزایش سفارش های خرده فروشان یا عمده فروشان
افزایش تقاضا و سفارش در مصرف کننده نهایی و کانال توزیع
ارائه اطلاعات
یک طراح برندسازی قبل از طراحی برندسازی باید از اهداف برندسازی آگاه باشد زیرا اهداف برندسازی راهنمای طراحی برندسازی و چهارچوب اجرایی برند خواهد بود.اگر هدف برندسازی افزایش آگاهی مخاطبین نسسبت به نام تجاری است،باید بر نشان دادن نام کالا در برندسازی تأکید شود.یا اگر در برندسازی هدف تحریک و انگیزش مشتریان برای خرید فوری باشد باید بر تخفیف ها یا جوایز همراه کالا در پیام برندسازی تأکید شود.( خویه و دیگران،۱۳۹۱،۱۵۰-۱۵۱)
همچنین یک طراح خلاق برندسازی باید نسبت به مخاطبین هدف خود شناخت کامل و یا نسبتا کامل داشته باشد.اطلاعاتی همانند سن مخاطبین برند،جنس،ویژگی های اقتصادی همانند درآمد و محل زندگی ،عقاید ،دیدگاه ها و سبک زندگی برای طراحی و خلق یک پیام برندسازی مؤثر که با ویژگی ها و خصوصیات اجتماعی و فردی مخاطبین هدف منطبق باشد بسیار مهم است.اگر طراح برندسازی نسبت به ویژگی های اقتصادی-روانشناختی و اجتماعی مخاطبین اطلاعات کافی داشته باشد میتواند چهارچوب اجرایی ،جاذبه پیام و رسانه پیام گونه ای انتخاب کند که با ویژگی های مخاطبین تناسب زیادی داشته باشد.( خرمی و آقازاده ،۱۳۹۱،۱۵۱)
نکته دیگر این که پیشرفت تکنولوژی به طور فزاینده ای ادامه دارد،در نتیجه مصرف کنندگان محصولات قدرت تشخیص خود را در بین رقبا تضعیف شده می بینند.موضوع خرید صرف،امروزه چندان معتبر نیست و در حال جایگزینی به صورت موضوع اخلاقی میباشد.با توجه به این مسئله و علاوه بر عواملی که در بازاریابی سنتی درباره تصمیم خرید مورد توجه قرار می گرفت.باید به عواملی از قبیل طرز فکر،هنجارهای موضوعی،مکانیز م های کنترل رفتاری التزامات اخلاقی و خودشناسی فرد توجه کرد زیرا این عوامل است که نیت خرید را در مصرف کننده شکل میدهد(خویه و دیگران،۱۳۹۱،۶۱-۶۲)
شرکت ها برای رسیدن به تمایز با بهره گرفتن از احساسات مشتریان از تبلیغات روی نام ونشان و بسط ان استفاده میکنند که وسیله ای قدرتمند برای هدایت احساسات مصرف کنندگان میباشد.هدف در نام سازی ایجاد یک ذهنیت مطلوب در مشتری برای رسیدن به تمایز در رقابت است.اهداف نهایی ایجاد نام و نشان عبارتند از:
*غالب شدن در بازار
*افزایش وفاداری مشتریان
*افزایش قدرت نفوذ در موانع
(خویه و دیگران،۱۳۹۱،۶۳)
از آنجایی که نام سازی یک فعالیت انسانی است ،باید از نظر اخلاقی ارزیابی شود اما شدت رقابت و نگرانی شرکتها یک مشکل ایجاد میکند.نام های موفق ممکن است از نظر اخلاقی دچار مشکل شوند.مواردی از این قبیل عبارتند از:
*هدف قرار دادن کودکان زیر پنج سال در نام سازی و تبلیغات به دلیل نفوذپذیری بالا در این سنین ؛
*نام سازی و تبلیغات برای کالاهای مضر مانند مشروبات الکلی و یا سیگار برای افراد زیر سنین قانونی؛
*اغراق غیرواقعی در نام سازی محصولاتی که اساسا مطلوب بوده و تفاوت چندانی با دیگر مارک ها ندارند؛
*افزایش خودخواهی و تفاخر مصرف در نام سازی(فن،۲۰۰۵)
زمانی یک نام و نشان موفق و مؤثر پابه عرصه وجود میگذارد که متخصصانی از حوزه های بازاریابی ،هنر،ادبیات،جامعه شناسی،روان شناسی،فلسفه و اقتصاد بتوانند با یکپارچه کردن دانش یکدیگر یک اثر تبلیغی با ارزش و ماندگار ارائه دهند.(دکتر محمود محمدیان و علی خویه،۸۶،سبک های تبلیغات)
۲-۳-۱ . نقص در مدل های مربوط به نام و نشان تجاری
در مدل های مرسوم نام و نشان با دو نوع مخاطب مربوط است:مالک و مصرف کننده. ارزش دارایی نام و نشان نیز به وسیله ارزیابی اقتصادی آن در دوره های مالی تعریف و اندازه گیری می شود.این مدل اگرچه سودمند است اما در توضیح قدرت نام و نشان تعدادی تقص دارد:
۱-قانون و اخلاقیات:یک نام و نشان خوب باید قانونی و به همان اندازه اخلاقی باشد.بنابرین در سنجش ارزش نام و نشان ،علاوه بر جنبههای مالی،جنبههای اخلاقی و قانونی نیز سنجیده می شود.
۲-مدل های سنتی به عوض نام و نشان کلی شرکت،به نام و نشان محصول توجه بیش از اندازه میکنند.
نام و نامسازی نه تنها بر مردمی که آن را می خرند،بلکه بر کل جامعه اثر عمیقی میگذارد.همچنین تصمیمات مربوط به نام سازی بر رضایت شغلی کارکنان،اعتبار عرضه کنندگان ،توجه سهام داران و از همه مهمتر بر نگرش جامعه نسبت به شرکت اثر میگذارد.به طور کلی یک نام و نشان خوب،نام و نشانی است که علاوه بر ارزش مالی برای صاحبان آن،ارزش احساسی برای استفاده کنندگان و جامعه ایجاد کند.(خویه و دیگران،۶۲)
۲-۴ . سبک های برندسازی
۲-۴-۱ . هدف از سبک های برندسازی:
“