یکی از اولین مطالعات مؤثر در زمینه ی تعهد شغلی ، تحقیقی است که توسط لوداهل و کیجنر در سال 1965 به منظور اندازه گیری مشارکت شغلی کارکنان روی نمونه ای شامل 137 پرستار ، 70 مهندس و 46 دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت انجام گرفت . نتایج این تحقیق نشان داد که بالاترین میزان مشارکت شغلی مربوط به دانشجویان کارشناسی ارشد و پایین ترین آن مربوط به پرستاران بوده است و به طور کلی، میزان مشارکت شغلی این سه گروه بیش از سطح متوسط بوده است.
در پژوهشی که در سال 1997 توسط انگرسول و همکارانش تحت عنوان (( تأثیر حرفه ای شدن معلمان بر تعهد آنان )) بر روی معلمان ابتدایی و راهنمایی آمریکا انجام گرفت ، نشان می دهد بین حرفه ای شدن معلمان و تعهد آنان رابطه ی معنی دار وجود دارد .( واحدی ،1381)
- در مطالعه ای که توسط اسمیت در سال 1993 درباره ی ارتباط بین مشارکت کارکنان و موفقیت های 14 شرکت انگلیسی انجام یافت ، مشخص شده که مهمترین عوامل موفقیت این شرکت ها تعهد بالا و مشارکت قوی کارکنان در انجام وظایف محوله بوده است . ( واحدی ، 1381)
- الوی اورت و فلین در پژوهشی با عنوان (( طرح چند بعدی وابسته به تعهد شغلی )) دریافتند که شاخص های مکانی (شغلی ) ( سرپرستی ، اعتماد ، حس همدردی ، شناخت ، انصاف و نوآوری ) به خوبی متغیرهای محصولی ( تعهد، خستگی ؛ اشتیاق برای ترک کردن ، امنیت ، نظارت و رشد ) به طور قابل ملاحظه ای بیشتر از ویژگی های فردی ( سن ، جنس ، وضعیت تأهل، تحصیل ، وابستگی ها ) عمل می کنند.
در مورد ویژگی های شخصی ، فقط جنس همبستگی معنی دار با تعهد شغلی را نشان می دهد.
و این تحقیق منجر به تأیید بیشتر این دیدگاه می شود که متغیرهای مکانی ( شغلی) و محصولی به عنوان پیش بینی کننده بهتری نسبت به متغیرهای شخصی برای تعهد شغلی هستند و تمام متغیرهای مکانی (شغلی) و محصولی همبستگی معنی داری با تعهد شغلی در سطح 01/ دارند. آن ها عنوان می کنند این نتیجه با تحقیق نوپ (1986) همسو است . از پژوهش شین و همکارانش ( 1991) چنین استنباط می شود که مدیران مدارس موظف هستند مقدمات رضایت شغلی معلمان را فراهم کنند تا به دنبال آن در معلمان ، تعهد نسبت به سازمان و شغل ایجاد شود .
نتایج مطالعه ی بیترز (1991) نشان می دهد ، عواملی چون جنسیت ، ازدواج ، نوع شغل ، محیط خانوادگی، عوامل ایدئولوژیکی ، اجتماعی و سیاسی در تعهد کاری مؤثر است. ( واحدی ،1381)
ممکن است که زنان در قدرت جسمی ضعیف تر از مردان باشند اما نه در قدرت تصور .
در حقیقت آزمایش های متعدد نشان داده است که در زمینه خلق ایده های بدیع زنان استعدادهای بیشتری از خود بروز می دهند .تعداد ستارگان زن در رشته ی خلاقیت روز به روز رو به افزایش است . با این حال باید قبول کرد ، چنان که پروفسور لهمان در مطالعه خود نشان داده است رکود خلاقیت قابل توجه بین مردان بیش از زنان است . اما زمانی از تاریخ نگذشته بود که زنان فرصت داشته اند تا بال های خلاقیت خویش را بگسترانند. تحقیقات علمی درباره ی مسئله ی خلاقیت نسبی زنان و مردان به نتایج قطعی نرسیده است .
دکتر پال تورنس استاد دانشگاه مینو ستا در آمریکا یک مطالعه تحقیقاتی تحت عنوان (( تشخیص نقش جنسیت در تفکر خلاق )) انجام داد که تفاوت مهمی بین امتیازهای خلاقیت کلی و هیچکدام از امتیازهای جنسیت برای مرد یا زن نشان داده نشد .( اسبورن،1375)
افلاطون می نویسد :(( تجربه بیش از آن چه بیفزاید ، می کاهد . جوانان به ایده های ابداعی نزدیک ترند تا پیران )) با حفظ احترام ، افلاطون ، چگونه وی می توانست چنین اظهاراتی نماید در حالی که خود به سقراط 60 ساله که یک ایده پس از دیگری عرضه می کرد ، گوش می داد ؟ ( اسبورن ،1375)
از بین دانشمندان خلاق ، دکتر ژرژ گیاه شناس آمریکایی در سن 80 سالگی هنوز ایده های جدید عرضه می کرد ، الکساندر گراهام بل ، تلفن را در 58 سالگی تکمیل کرد و وقتی بیش از 70 سالگی داشت مسئله ایجاد ثبات در تعادل هواپیما را حل نمود . ژرژ لاتون روان شناس آمریکایی اظهار می دارد که قدرت فکری ما تا سن 60 سالگی به رشد خود ادامه می دهد. از آن پس استعدادهای فکری ما چنان کند تحلیل می رود که در 80 سالگی می تواند تقریباً به خوبی 30 سالگی باشد . لاتون تأکید می کند با وجودی که افراد مسن گرایش به از دست دادن سایر قوای خود مانند حافظه دارند ولی خلاقیت به گفته لاتون (( سن نمی شناسد )).
شواهد علمی مبنی بر این که خلاقیت از سن تمرد می کند به وسیله پروفسور هاروی سی لهمان استاد دانشگاه اوهایو مورد تحقیق و تأیید قرار گرفته است . از1000 موقعیت خلاق که پروفسور لهمان ذکر نموده است ، متوسط سنی ، که این ابداع ها در آن سن واقع گردیده 74 سال بوده است .
البته مواردی وجود دارد که تعداد اختراع هایی که به وسیله مخترعان خلاق به وجود آمده با سن آنان رو به کاهش گذاشته است اما به احتمال قوی توضیح این علت امر مربوط به نیروی محرک نسبی است .
از لحاظ سنی غیر قابل اجتناب است که بعضی از افراد پس از کسب موفقیت های متعدد از کوشش باز ایستند . حتی اگر استعداد ذاتی ما رشد نیابد قدرت خلاقیت ما می تواند سال به سال با سعی و کوششی که در آن زمینه به کار می بریم به رشد خود ادامه دهد.( اسبورن ،1375، ص 14