مالکان و مدیرانی که از دغدغه های اخلاقی برخوردار بوده اند در آغاز همت خود را صرف تهیه فهرستی از باید و نبایدهای رفتاری کردند. بدین وسیله جهت گیری تلاش های طرفداران اخلاق در کسب و کار، تدوین اصولی شد که رعایت آن ها ضامن ارزشمندی و فضیلت آمیز بودن رفتار صاحبان حرفه و شاغلان در آن کسب و کار می باشد. این اصول، الگوی رفتار ارتباطی افراد بنگاه (سازمان) را با یکدیگر و نیز با مشتری، ارباب رجوع و سایر افراد ذینفع ترسیم می کند. برخی از شرکت ها فهرست بلندی از باید و نبایدها را تهیه کردند و برخی دیگر عمداً و آگاهانه، تنها به بیان حداقلی چند ارزش بنیادی و عمده بسنده کردند.
فهرست الزامات و تعهدات اخلاقی که به صورت باید ها و نبایدها تدوین می شود، غالباً کدهای اخلاقی و یا آیین نامه های اخلاقی نامیده می شوند(قراملکی،148:1383). کدهای اخلاقی راهنمای عملی برای کلیه تصمیم گیران در سطوح گوناگون سازمان است و به آنان کمک می کند تا بدانند در موقعیت هایی که در آن ها ارزش های متضاد بروز می کنند، از خود می بایست چه عکس العملی را نشان دهند(دهقان منشادی،60:1390). نه تنها بنگاه ها بلکه تشکل های حرفه ای نیز برحسب تخصص های خود به تدوین کدها و آیین نامه ها پرداخته اند، مانند؛ الزامات اخلاقی نظام پزشکی که موضوع سوگندنامه های حرفه ای قرار می گیرد.
انتظاری که از آیین نامه های اخلاقی در جهت بهبود مناسبات اخلاقی در فرهنگ سازمانی می رفت برآورده نشد. از تلاش های اخلاقی در بنگاه انتظار می رفت تا بتوانند عملکرد بنگاه و سازمان را از حیث اخلاقی تعالی بخشند و چنین نشد. عده ای با بدبینی وجود کدهای اخلاقی را ابزاری تلقی کردند که در روابط عمومی برای فریب دادن افراد مورد استفاده قرار می گیرد. برخی اساساً وجود آیین نامه های اخلاقی را زائد و بی فایده تلقی کردند و کسانی نیز آن را صرفاً ابزار تبلیغات و وسیله تزیین انگاشته اند.
بدون تردید یکی از مهم ترین عوامل کارآمدی کدهای اخلاقی موضع گیری صحیح مدیران بنگاه در قبال آن هاست. تا بنگاه به بصیرت و دانایی کافی نرسد و کدها را به منزله ارزش های اصیل تلقی نکند امید به تحقق آن ها نیست اما عدم موفقیت آیین نامه ها و کدهای اخلاقی عوامل مهم دیگری نیز دارد. حداقل دو نقیصه عمده در کدها و آیین نامه های اخلاقی می توان نشان داد. رخنه اول نقصان آن هاست. کدهای اخلاقی تمام مسئولیت های اخلاقی بنگاه را فرا نمی گیرد بلکه غالباً به وظایف اخلاقی اعضای گروه منحصراً توجه می کند.
دومین رخنه در کدها و آیین نامه های اخلاقی عدم برخورداری از انسجام می باشد در این کدها معلوم نیست که چه کسانی در قبال چه افرادی دقیقاً چه مسئولیت هایی دارند. و لذا سازگاری و سازمان یافتگی بین مسئولیت ها در میان نیست، به علاوه اولویت تعهدات اخلاقی نیز در این کدها به وضوح نشان داده نمی شود.
مدیران درپی رفع این دو نقیصه برآمدند و به این طریق مسئولیت های اخلاقی در مفهوم عام آن به نحو کل گرایانه، جامع نگرانه، با گرایش حداکثری و در قالب طرح منسجم و درست سازمان یافته تدوین کردند و بدین سان منشور اخلاقی متولد شد(محمدی فیروز،1388: 41-39).