این نوع افسردگی در بعضی از متون توصیف شده است اما شیوع آن مشخص نمی باشد. در یک مطالعه،متوسط مدت افسردگی را 37 ساعت در 56 بیمار با تشنج موضعی ساده ذکر شده است
( بلومر[1]،1995) این تئوری را مطرح کرد که این افسردگی پیامد مکانیسم های مهاری مسئول خاتمه تشنج می باشد. تشنج هایی که مدت آن ها کمتر از یک ماه باشد به طور بارزی با این افسردگی ارتباط دارد.
2-17-4- افسردگی بین حمله ای:
این نوع افسردگی شایع ترین نوع افسردگی در بیماران مصروع است و بیشتر مطالعات نیز در جهت تشخیص و ارزیابی این نوع افسردگی انجام شده است. نمای بالینی به صورت افسردگی اساسی دیس تایمی می باشد. شیوع دقیق نامعلوم است اما در متون بین 70-20 درصد تخمین زده شده است (کرستین وکرستین،2005).
2-18- تأثیر اختلال افسردگی بر روی زندگی افراد مصروع
حدود پنج بررسی درباره بیماران مبتلا به صرع مقاوم به دارو، نشان دهنده این موضوع است که افسردگی قدرت مندترین عامل زمینهساز برای هر دوره مرتبط با کیفیت مبتنی بر سلامت زندگی، حتی پس از کنترل حملات، شدت آن ها و دیگر متغیرهای روانشناختی در آن ها میباشد.
علاوه بر آن، افرادی که افسردگی آن ها مورد درمان قرار نگرفته،به طورمعناداری منابع سلامتی بیشتری را در همه گونه های موجود مورد استفاده قرار دادهاند، فارغ از این که حملاتشان از چه نوع و زمان سپری شده از آخرین حملهشان چقدر بوده باشد.هم چنین، افراد مبتلا به افسردگی اندک،متوسط وحاد به ترتیب،2-4 برابر بیشتر از افراد غیرافسرده به جلسات درمانی رفتهاند(کرستین وکرستین،2005).
2-19- آسیب شناسی:
تا به حال یک مدل واحد برای توضیح یا علت اختلالات افسردگی در صرع عنوان نشده است (کرستین وکرستین،2005).شواهد نشان می دهد شیوع افسردگی در صرع لوب گیجگاهی و صرع کانونی پیچیده بیش از دیگر انواع صرع است. مطالعات تصویری از مغز ارتباط بین وجود اختلالات مغزی را با افزایش شدت افسردگی نشان می دهد(گلیام[2]، 2005).
تغییرات عصب رسانه ای در صرع به عنوان یک عامل خطر در آسیب شناسی افسردگی در نظر گرفته شده است.به ویژه از نقش کمبود نوراپی نفرین، سروتونین ودوپامین در افسردگی بحث شده است (کرستین، کرستین، 2005).
ارتباط منشا صرع به عنوان یک عامل آسیب زا،در ایجاد افسردگی جای بحث دارد. روان پزشکان معتقدند که کانون سمت چپ نیم کره مغز یک عامل زمینه ساز در ایجاد افسردگی بین حمله ای است.در بیماران با صرع کانونی پیچیده،به همراه افسردگی، کاهش خون رسانی و کاهش متابولیسم گلوکزدر نیم کره چپ در مقایسه با نیم کره راست دیده شده است.(کرستین و کرستین، 2005).
عوامل روانی اجتماعی نقش بارزی در ایجاد علایم افسردگی دارند.از این عوامل می توان میزان بیکاری بالا، از دست دادن حس خودمختاری مثل محدودیت رانندگی، محدودیت شغلی، مشکلات خانوادگی و مشکلات زناشویی یا خود بیماری در افراد مصروع نام برد (کرستین و کرستین، 2005).
عوامل ارثی هم ممکن است در سبب شناسی نقش داشته باشند. یک تحقیق در کشور انگلیس ثابت کرده است که نیمی از همه بیماران مصروع به همراه افسردگی سابقه فامیلی اختلالات خلقی را دارند.
مصرف داروهای ضد تشنج همراه با عوارض منفی می باشدو ممکن است علایم افسردگی ایجاد کند.خطر افسردگی در تجویز ضد تشنج های جدیدتر مثل، تیاگابین[3]، فلبامات[4] افرایش می یابد (کرستین و کرستین، 2005). افسردگی در صرع در مقایسه با جمعیت ناتوان دو بار شایع تر است که دلالت می کند افسردگی در صرع بیش از یک واکنش روانی یک ناتوانی است (ماریو و مندز، 2005).
2-20- خودکشی در صرع
میزان خودکشی موفق در صرع 5-4 برابر بیشتر از افراد غیرمصروع است (ماریو و مندز، 2005). و میزان آن در صرع موضع پیچیده با منشا لوب گیجگاهی تا 25 برابر می رسد (مازان[5] و همکاران، 2004).بیشتر رفتارهای خودکشی در این افراد نتیجه مستقیم واکنشی به استرس های روانی اجتماعی بیماری صرع
نمی باشد و احتمالاً این رفتارها در ارتباط با رفتارهای شخصیت مرزی است.در مطالعه دیگر میزان بالای خودکشی در این افراد به اختلالات خلقی نسبت داده شده است(ماریو ومندز،2005).
[1] Blumer
[2] Gilliam
[3]. Taigabine
[4]. Felbamate
[5]. Mazzan,Orsueei,F,De Risio,S&Briap,Mazza,S