افسردگی و اضطراب به علت دارا بودن علایم بدنی، در بسیاری از موارد ممکن است با بیماریهای جسمی اشتباه شوند.پیدایش افسردگی و اضطراب در بیماریهای جسمی امری طبیعی است. واکنشهای مزبور،پس از رفع مشکل یا رفع نگرانی برطرف میشوند. اما اگر به هر علت، حالات مزبور بیش از حد انتظار شدید و یا دوام پیدا کنند، آزاردهنده میشوند و در این صورت، مرضی به حساب میآیند.عوامل شایعی که در بیماران جسمی سبب به وجود آمدن افسردگی و اضطراب میشوند عبارتاند از:
1- طولانی شدن مدت درمان
2- درمآن های سخت و طاقتفرسا
3- پیدایش مشکلات اقتصادی و برخوردار نبودن از حمایتهای اجتماعی
4- پیدایش مشکلات خانوادگی
5- تغییرات زیستشناختی بدن بر اثر بیماری
6- عوارض جانبی بعضی از داروها و شیوههای درمان
احتمال بروز افسردگی در برخی از بیماریهای جسمی بیش از سایر بیماریهاست. بیماریهای عفونی، هپاتیتهای ویروسی وایدز. بیماریهای عصبی، مانند پارکینسون، آلزایمر، بیماریهای قلب و عروق، بیماریهای متابولیک، بیماریهای غدد داخلی، (نوربالا،1378).
2-7- افسردگی و وضعیت اجتماعی
برخی از روان شناسان معتقدند که وقایع زندگی نقش اصلی را در افسردگی ایفا می کند.اما برخی دیگرنقش وقایع زندگی را در افسردگی محدود می دانند.بررسی ها،حاکی از آن است که در پیدایش افسردگی،ازدست دادن یکی ازوالدین پیش از 11سالگی نقش دارد.عامل دیگر بیکاری است،این افراد سه برابر بیش از کسانی که کار می کنند احتمال دارد علایم یک دوره افسردگی اساسی را گزارش کنند ( سادوک، سادوک،2003).
بین طبقات اجتماعی،تفاوت زیادی در افسردگی دیده نمی شود. برخلاف اسکیزوفرنی،که در بین طبقه متوسط و بالا کمتر شایع است،افسردگی همه گیر است.با این حال ممکن است افسردگی مطابق با طبقه اجتماعی بیمارجلوه های متفاوتی داشته باشد.
2-8- سیمای بالینی افسردگی در بیماران
بیماران افسرده، اگر افسردگی آنان شدت نداشته باشد ابتدا از خلق افسرده خود شکایت نمیکنند.بین خلق افسرده بیمار گونه و خلق افسرده فرد سالم اما غمگین، شباهتهای ظاهری فراوانی وجود دارد.
بی نشاطی،که در این حال ممکن است بیمار اندوهگین نباشد اما احساس شادی نیز نداشته باشد.درحال طبیعی نوع علایق،و میزان علاقمندی افراد متفاوت است.در بیماری نیز،علاقه مندی نسبت به برخی امور کاهش می یابد وگاهی،تمام زندگی را در بر می گیرد.
برای ارزیابی این علامت، باید از نوع علایق و سرگرمیهای قبلی بیمار اطلاح حاصل کرد و آن ها را با وضع کنونی مقایسه نمود(داویديان،1388).
2-9- صرع
بیماری صرع یکی از شایع ترین بیماری های مغز و اعصاب در ایران و جهان است و تخمین زده می شود نزدیک به یک میلیون نفر مبتلا به صرع در کشور ما وجود دارد. با توجه به آسیب شناسی روانی، مشکلات روان پزشکی در آن شیوع بالایی نسبت به جمعیت عمومی دارد و یک اعتقاد مشترک بین محققین وجود دارد که صرع خطر مشکلات روان پزشکی را زیادتر می کند و در مطالعات مختلف که در سطح جهان انجام شده شیوع بالای اختلالات عمده روان پزشکی به خصوص افسردگی گزارش شده است. در یک مطالعه موردی میزان این اختلال 80-19 درصد ذکر شده است (وینکلز، 2005). در مطالعات دیگر شیوع افسردگی 75-11 درصد، اختلالات روانی12-2 درصد و اختلالات اضطرابی 25-10 درصد گزارش شده است(گرابوسکا[1]، 2004). لذا در اين بخش مباحثي در زمينه صرع ارائه مي شود و در بخش بعد در زمينه ارتباط بين صرع و افسردگي مباحثي ارائه مي شود.
2-10- تعریف صرع
صرع شایع ترین بیماری نورولوژیک در جمعیت عمومی است و تقریباً یک درصد مردم دچار این بیماری هستند (وینکلزوهمکاران[2]، 2005).
صرع نوعی بیماری است که شخص مبتلا به آن مستعد حملات تکراری ناشی ازصرع می باشد وبنا براین تشخیص، بیماری صرع عبارت است از، سنجش احتمال بروز حملات بیماری.ازطرف دیگر،اگرفردی به دلیل آسیب در بخشی از مغز چندین بار دچارحمله شود ،احتمال بروز حمله بعدی وی بسیار بالا است ومطابق با تشخیص پزشکی به صرع مبتلا می باشد.اغلب پزشکان بیماری فردی راکه دریک سال دو بار دچارصرع شده باشد،صرع تشخیص می دهند .زیرا دراین وضعیت احتمال بروز حمله سوم بیش از80 درصداست(تورتا و كلر[3]، 1999).
مشکل تشخیص در افرادی دیده می شود که فقط یک حمله صرعی داشته اند و در این موارد پزشک به کمک آزمایش های مختلف و با استفاده ازمعلومات مربوط به نوع حمله و دلایل آن احتمال بروز حمله بعدی را ارزیابی می کند.
مشکل بعدی این است که چنان چه بیماری فردی صرع تشخیص داده شود چند سال باید بگذرد و او به حمله دچارنشود تا بپذیریم دیگر به صرع دچارنمی شود ؟ متاسفانه پاسخ این سؤال آسان نیست اما به طورقطع، حملات افراد مبتلا به صرع سرانجام پایان می یابد.بنابراین نباید آن ها را جزء افراد مبتلا به صرع به حساب بیاوریم.
باید این واقعیت مهم را به خاطر بسپاریم که صرع یک بیماری نیست بلکه علامتی از یک بیماری به حساب می آید.علامت بیماری چیزی است که بیمار آن را بروز می دهد.در مورد صرع نیز همین گونه است که باید صرع را به عنوان نشانه ای از اختلالات مغزی مورد توجه قرار داد. طیف وسیعی ازبیماری های مغزی ممکن است باعث بروزصرع شوند(ماریو و مندز، 2005)
[1]. Grobowska
[2]. Winkels,J,Kuky,R&Van,Dycky
[3]. Torta,R&Keller,R