1-7-3) تعاریف سه عامل شخصیت برند. 12
1-7-3-1) هیجان. 12
1-7-3-2) صلاحیت.. 13
1-7-3-3) دلفریب.. 13
1-7-4) پنج عامل بزرگ شخصیتی مشتری.. 13
1-7-5) تعاریف پنج عامل بزرگ شخصیت.. 14
1-7-5-1) دلپذیر بودن. 14
1-7-5-2) با وجدان بودن. 14
1-7-5-3) برونگرایی.. 14
1-7-5-4) انعطاف پذیری.. 15
1-7-5-5)روان رنجوری.. 15
1-8) اهداف تحقیق. 15
1-8-1) هدف اصلی.. 15
1-8-2) اهداف علمی.. 16
1-9) روش انجام تحقیق. 16
1-10) قلمرو تحقیق. 16
1-10-1) قلمرو موضوعی.. 16
1-10-2) قلمرو مکانی.. 16
1-10-3) قلمرو زمانی.. 16
فصل دوم: مروری بر ادبیات موضوع تحقیق (بررسی متون)
2-1) بخش اول: ادبیات تحقیق. 18
2-1-1) وفاداری.. 18
2-1-2) تاریخچه وفاداری.. 19
2-1-3) رفتار مصرف کننده 19
2-1-4) برند. 20
2-1-5) وفاداری به برند. 22
2-1-6) وفاداری به برند رویکرد نگرشی، رفتاری، وابستگی، ترکیبی؟. 26
2-1-6-1) رویکرد نگرشی وفاداری به برند. 26
2-1-6-2) رویکردهای رفتاری وفاداری به برند. 27
2-1-6-2-1) رویکرد الماس وفاداری (واکر و ناکس، 1995) 28
2-1-6-2-2) رویکرد چهارc 29
2-1-6-3) رویکرد وابستگی وفاداری به برند. 29
2-1-6-4) رویکرد ترکیبی وفاداری به برند. 29
2-1-7) انواع و حالت وفاداری به برند. 30
2-1-8) سطوح وفاداری از دیدگاه آکر. 31
2-1-9) مزایای وفاداری به برند. 33
2-1-10) چرا وفاداری مهم است؟. 35
2-1-11) شناسایی برند. 35
2-1-12) ویژگی وفاداری به برند. 36
2-1-13) کارکردهای برند. 36
2-1-13-1) متمایز سازی.. 36
2-1-13-2) اطمینان بخشی.. 36
2-1-13-3) بخش بندی بازار. 37
2-1-13-4) تشخیص خوب از بد. 37
2-1-13-5) خلق مزیت رقابتی.. 37
2-1-13-6) کمک در انتخاب.. 38
2-1-13-7) ارائه دهنده دوستی و رضایت.. 38
2-1-13-8) بهبود عملکرد کسب و کار. 38
2-1-14) شخصیت برند. 39
2-1-14-1) منابع شخصیت برند. 43
2-1-14-2) نقش شخصیت برند. 43
2-1-14-3) مزایای شخصیت برند. 43
2-1-14-4) اهداف استراتژیک شخصیت برند. 44
2-1-14-5) چگونه شخصیت برند ساخته میشود؟. 44
2-1-15) فواید برند. 45
2-1-16) مفهوم شخصیت برند. 45
2-1-16-1) انتقادات به مدل شخصیت برند. 47
2-1-16-2) از شخصیت انسان به شخصیت برند. 48
2-1-17) هویت برند. 48
2-1-18) تصویر برند. 50
2-1-19) مدیریت برند. 52
2-1-20) شخصیت چیست؟. 53
2-1-21) ویژگی شخصیتی.. 53
2-1-22) روابط متغیرها 56
2-1-22-1) مفهوم شخصیت مصرفکننده یا خود انگاره (خویشتن بینی) 56
2-1-22-2) روابط بین شخصیت مصرفکننده و شخصیت برند. 58
2-1-22-3) رابطه شخصیت برند و وفاداری برند. 58
2-2) بخش دوم: پیشینه تحقیق. 59
فصل سوم: روش اجرای تحقیق.
3-1) مقدمه. 65
3-2) روش اجرای تحقیق. 65
3-3) روش و ابزار گردآوری دادههای تحقیق. 65
3-4) معرفی پرسشنامهها و سوالات آن. 66
3-5) جامعه و نمونه آماری.. 67
3-6) روش نمونه گیری و محاسبه حجم نمونه. 68
3-7) روایی و پایایی پرسشنامه تحقیق. 69
3-7-1) پایایی و روایی در pls 70
3-7-2) بررسی برازش مدل اندازه گیری………………………………………………………………70
3-7-3) پایایی و روایی مدل اندازه گیری……………………………………………………………..71
3-7-4) پایایی سازگاری درونی …………………………………………………………………….. 71
3-7-5) پایایی مرکب………………………………………………………………………………… 72
3-7-6)پایایی معرفها…………………………………………………………………………………. 72
3-7-7)تجزیه و تحلیل روایی ابزار اندازه گیری …………………………………………………….. 74
3-7-7-1) روایی همگرا……………………………………………………………………………. 74
3-7-7-2) روایی واگرا ……………………………………………………………………………..74
3-8) روشهای تجزیه و تحلیل دادهها 75
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادهها و اطلاعات
4-1) مقدمه. 77
4-2) آمار توصیفی.. 77
4-2-1) جنسیت پاسخگویان. 77
4-2-2) سن پاسخگویان. 78
4-2-3) میزان تحصیلات پاسخگویان. 79
4-2-4) میزان درآمد پاسخگویان. 80
4-3) توصیف متغیرهای تحقیق. 81
4-3-1) توصیف متغیر وفاداری مشتری.. 82
4-3-2) توصیف متغیر های مربوط به ابعاد شخصیتی برند. 82
4-3-2-1) توصیف متغیر هیجان درک شده برند. 82
4-3-2-2) توصیف متغیرصلاحیت درک شده برند. 83
4-3-2- 3) توصیف متغیر دلفریبی درک شده برند. 84
4-3-3) توصیف متغیرهای مربوط به پنج عامل بزرگ شخصیتی.. 85
4-3-3-1) توصیف متغیر روان رنجوری.. 85
4-3-3-2) توصیف متغیر برونگرایی.. 86
4-3-3-3) توصیف متغیر انعطاف پذیری.. 87
4-3-3-4) توصیف متغیر دلپذیری.. 88
4-3-3-5) توصیف متغیر با وجدان بودن. 89
آزمون مدل ساختاری.. 91
4-4) آمار استنباطی.. 95
4-4-1) بررسی فرضیات تحقیق. 95
4-4-1-1) آزمون فرضیات مربوط به تأثیر سه بعد شخصیت برند درک شده بر وفاداری مشتری.. 95
4-4-1-2) آزمون فرضیات مربوط به بررسی تأثیر پنج عامل بزرگ شخصیتی بر دلفریبی درک شده برند. 96
4-4-1-3) آزمون فرضیات مربوط به برررسی تأثیر پنج عامل بزرگ شخصیتی بر هیجان درک شده برند. 97
4-4-1-4) آزمون فرضیات مربوط به برررسی تأثیر پنج عامل بزرگ شخصیتی بر صلاحیت درک شده برند. 98
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادات
5-1) مقدمه. 100
5-2) نتایج آمار توصیفی.. 100
5-3) نتایج آمار استنباطی.. 101
5-4) پیشنهادات تحقیق. 104
5-5) محدودیتهای تحقیق. 107
5-6) پیشنهادات برای تحقیقات آینده 108
منابع. 109
چکیده:
موضوع وفاداری مشتری به یک محصول یا علامت تجاری خاص حائز اهمیت فراوانی است، چرا که میتوان گفت با اهمیت ترین دارایی بسیاری از شرکتها مشتریان وفادار آنها می باشند. از طرفی شخصیت برند مقوله بسیار مهمی در مدیریت برند است که در ایران توجهی به آن نشده است با تمام تلاش های انجام شده در شرکتهای بیمه بر اساس یافته مشتری وفاداری وجود ندارد در حال حاضر صنعت بیمه ایران با خلاء وفاداری فعال مشتری مواجه است بدین معنی که تحقیقات کافی در این زمینه صورت نگرفته و نه تنها مشتریان بلکه شرکت های بیمه گذار نیز در این زمینه بصورت منفعلانه حرکت می کنند. سوال اصلی تحقیق:آیا مدل تأثیرگذاری پنج عامل بزرگ شخصیتی و شخصیت درک شده از برند از قابلیت پیش بینی مناسب وفاداری برند برخوردار میباشد؟ هدف تحقیق حاضر شناسایی ارتباط میان ویژگی های شخصیتی مشتریان و شخصیت برند و شناسایی ارتباط میان شخصیت برند بر روی وفاداری به برند فرضیه اصلی تحقیق: مدل تأثیرگذاری پنج عامل بزرگ شخصیتی و شخصیت درک شده از برند از قابلیت پیشبینی مناسب وفاداری برند برخوردار میباشد.. جامعه آماری پژوهش حاضر مشتریان شرکتهای بیمه در استان گیلان می باشد تعداد 250 عدد پرسشنامه به روش نمونه گیری در دسترس توزیع و در پایان 243 عدد در تحلیل آماری مورد استفاده قرار گرفت. همچنین لازم به ذکر است که آزمون فرضیات تحقیق با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی و با بهره گیری از نرم افزار تحلیل آماری PLS انجام شده است. نتایج نشان میدهد که هر یک از ابعاد پنجگانه ویژگیهای شخصیتی مشتریان (انعطافپذیری، با وجدان بودن، برون گرایی، دلپذیر بودن و روان رنجور) حداقل بر یکی از ابعاد شخصیت درک شده برند (دلفریبی، صلاحیت و هیجان) تأثیر معنی داری دارد و نیز هر یک از این ابعاد شخصیت درک شده برند بر وفاداری به برند تأثیر معنی داری دارند.
واژگان کلیدی: پنج عامل بزرگ شخصیت، شخصیت برند، وفاداری به برند، شرکتهای بیمه استان گیلان
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1) مقدمه
امروزه برند و نام تجاری یکی از مهمترین مباحث بازاریابی است که پیش روی تمامی شرکتها، من جمله شرکتها ی تجاری قرار دارد. این اهمیت تا حدی است که مدیریت برند به رشته مستقلی در محافل علمی تبدیل شده است. برندها از لحاظ اقتصادی و استراتژیک جزء داراییهای با ارزش شرکتها و حتی بدون اغراق از با ارزشترین داراییهای آنها محسوب میشوند. در سال های اخیر محققان به این نتیجه رسیدهاند که ارزش واقعی محصولات و خدمات برای شرکتها در درون محصولات و خدمات نیست، بلکه این ارزش در ذهن مشتریان واقعی و بالقوه وجود دارد و این برند است که ارزش واقعی را در ذهن مشتریان پدید میآورد (دهدشتی شاهرخ و همکاران، 1391).
با توجه به اینکه رقابت در بازار روز به روز شدیدتر میگردد پاسخ گویی به نیازهای مشتریان با هدف جلب و رضایت و ایجاد وفاداری در آن اهمیت بیشتری مییابد و شرکتها باید برای حفظ و نگهداری مشتریان فعلی و ایجاد رابطه بلند مدت و سودآور با آنها تاکید نمایند. این نکته قابل ذکر است که در کسب و کار امروز، دیگر رضایت مندی مشتریان کافی نیست و نباید تنها به رضایت مندی مشتریان اکتفا کرد بلکه باید علاوه بر رضایت مندی، به وفاداری مشتریان توجه کرد (حسن زاده و قدیری، 1389).
شخصیت برند مقوله مهمی است که در صنعت بیمه کمتر به آن توجه شده است. علیرغم تحقیقات انجام گرفته در حوزه برند و بیمه، پژوهشی در ارتباط با شخصیت برند و تأثیر آن برقصد خرید مجدد از طریق پیامدهای شخصیت برند، یعنی ارزش ادراک شده و وفاداری به برند در شرکتهای بیمه صورت نگرفته است وخلاء مطالعاتی شگرفی در این زمینه احساس میشود و در این تحقیق به این مقوله پرداختهایم.
همچنین شخصیت یکی از عوامل تعیین کنندهی سازگاری افراد با شغل است زیرا هر ویژگی شخصیتی دارای شرایطی است که متناسب با شغل خاصی است. با دانستن این که کدام ویژگی متناسب با کدام شغل است کمک بسیاری به سازمانها میشود تا با انتخاب مناسب نیروها، بهرهوری سازمان شان را بالا برده، باعث افزایش رضایت شغلی نیروهایشان شوند. همچنین از زیان های احتمالی انتخاب نا مناسب بدین وسیله اجتناب شده و در هزینههای بسیار زیاد اقتصادی که به واسطه انتخاب نامناسب بر آنها تحمیل میگردد نیز صرفه جویی میشود (کریمی، 1388).
لذا این تحقیق متمرکز بر این است که چه رابطهای بین بررسی تأثیر ویژگیهای شخصیتی مصرف کننده بر شخصیت برند و وفاداری به برند در شرکتهای بیمه استان گیلان وجود دارد.
1-2) بیان مسئله
هدف اصلی هر سازمان علاوه بر فروش محصول خود، ایجاد نوعی رابطه و پیوند پایدار بین محصول و گروه خاصی از مشتریان میباشد، عصاره این رابطه پایدار، نوعی تعهد و وفاداری مشتری نسبت به محصول را به دنبال دارد. ایجاد چنین تعهدی نسبت به یک محصول با نام تجاری خاص فرایندی شامل مراحل آشنا شدن مشتری با محصول، شناخت پیدا کردن نسبت به آن و سپس ترجیح محصول با نام تجاری خاص را در بر میگیرد. امروزه مشتریان کالاها و خدمات در کشورهای مختلف به ویژه کشور توسعه یافته هزینه بیشتری را برای کالاهای دارای برند معروف میپردازند، زیرا برند بخش قابل توجهی از اطمینانی که مشتری به دنبال آن است را اعطا میکند(غفاری آشتیانی و میر،1390).
منظور از شخصیت برند، جنبه احساسی تصویر برند در ذهن انسان است، این تصویر از تمام تجربیاتی که مصرف کننده از یک برند دارد شکل گرفته است. مصرفکنندگان معمولا نام تجاری را از جنبههایی که بطور عمده از شخصیت فرد اقتباس شده است درک میکنند و آن را به برند تعمیم میدهند. بعد شخصیتی برند را میتوان توسعه و تعمیم داد و ابعاد شخصیتی انسان را در قلمرو نام تجاری تعریف کرد. در شخصیت نام تجاری دو عنصر اصلی وجود دارد که عبارتند از: نوعی منفعتی که از طریق نام تجاری نصیب فرد میشود و نوع مصرفکنندهای که آن (برند) را ترجیح میدهد (غفاری آشتیانی و میر،1390).
مصرفکنندگان محصولات مانند سخنگویانی برای برند خواهند بود و اساس و پایهای را برای عرضه کنندگان ایجاد خواهند کرد که هویت و خصوصیت برند را بسازند (لین،2010).
با خصوصیات خاص یک برند، مصرفکنندگانی که این ویژگی شخصیتی را تایید میکنند جذب خواهند شد و اولویت و ترجیح به آن برند به تدریج افزایش خواهد کرد. علاوه بر این شرکت میتواند روابط خوب و مطلوب خود را با مشتریان خود از طریق شخصیت و خصوصیت برند خود ارتقا ببخشد، چون هر برندی دارای خصوصیت ویژه خود است و مشتریان ممکن است به مانند یک انسان واقعی با برند رفتار کنند (لین،2010).
آگاهی از اینکه مشتریان یک شرکت نسبت به برند در چه سطحی از وفاداری قرار دارند، کمک میکند تا برنامه بازاریابی که شامل حفظ مشتری و جذب مشتریان جدید میباشد به گونهای موثرتر تدوین شود از آنجاکه یک توافق کلی بر سر این موضوع که مشتریان وفادار سود آورترند وجود دارد، سازمانها علاقهمند هستند تا روابط بلند مدت با مشتریان وفادار به برند برقرار کنند (کی فرزندی اصل، 1391).
تمام فعالیتهای بازاریابی هدفشان باور دادن و شناساندن شخصیت و خصوصیت برند خود به مصرفکنندگان است و اینکه بتوانند ارتباط میان برند و مصرف کننده را تقویت کنند تا بدین وسیله وفاداری و عدالت برند را ارتقاء دهند (لین،2010).
شخصیت برندکه به عنوان ارتباط حسی بین برند و مصرف کننده میتواند درک شود و نقش مهم زیادی را ایفا میکند در خلق، گسترش و حفظ برندهای بزرگ و مهم، دانشمندان ثابت کردهاند که احساسات در لایه زیرین، رفتار انسانها را هدایت میکند بنابراین ویژگی برند باید با عنوان یک عنصر مهم در موفقیت برند درک شود.
در سالهای اخیر اگر چه در مورد شخصیت برند تحقیقاتی در حوزه برندها ی مربوط به محصولاتی همچون کالاهای بادوام، کالاهای مصرفی، سرگرمی، وکالاهای لوکس صورت گرفته است (لین،2010).
شخصیت مفهومی است که هم به صورت عامیانه و هم به صورت کاربردی مورد استفاده قرار میگیرد. اصولاً هر کسی خصوصیات، منش، تواناییها و ویژگیهای منحصر به فردی دارد که الگو های رفتاری، شیوههای پاسخ دهی، و واکنشهای وی را به محیط درونی و بیرونی نشان میدهد که این خصوصیات شخصیت وی را شکل میدهند. شخصیت انسانها همیشه مورد توجه بوده و توجه محققان و صاحب نظران بسیاری را به خود جلب کرده است. ریشه کلمه شخصیت معادل کلمهPersonality انگلیسی یاPersonalit’eفرانسه است ودرحقیقت از ریشه لاتینPersonaگرفته شده است که به معنی نقاب یا ماسکی بودهاست که در یونان و روم قدیم بازیگران تئاتر بر چهره میگذاشتند(کریمی،1386).
مصرفکنندگان صرفاً به دنبال خرید یک کالا نیستند . آنها در عین حال میخواهند نیازهای خود را ارضا یا مسا ئل و مشکلاتشان را نیز حل کنند (هاوکینز،1385)، سه مجموعه مشخص از موضوعات تحقیق رفتار مصرف کننده از گذشته مورد توجه واقع شده است:
1) تحقیقات در زمینه قضاوت و انتخاب مصرف کننده .
2) بررسی پاسخ های مصرف کننده به محرک های ایجادشده توسط بازار (مثل تبلیغات، بسته بندی، قیمت).
۳ ) تحقیقات توصیفی در زمینه الگوهای رفتار مصرف، مثل ارزیابی مصرفکنندگان از نتایج مصرف (محمودی میمند،1391).
اگر چه شخصیت افرد به عنوان یک عامل موثرمی تواند در رفتار آنها موثر باشد. اگر چه بر اساس نظر متخصصان بازاریابی و برند، شخصیت برند به عنوان یک عامل تأثیرگذار میتواند در جذب مشتریان موثر باشد اما در کشورما ایران تعداد کمی از پژوهشها، تأثیر شخصیت مشتریان را بر علاقه آنها به خرید کالا یا خدمت و همینطور تأثیر شخصیت برند را بر عمل خرید و وفاداری مشتریان مورد بررسی قرار داده است، که این تحقیقات محدود نیز تنها برای تعداد بسیار ناچیزی از برندها صورت گرفته است بنابراین پوشاندن این شکاف تحقیقاتی و مطالعاتی اولین انگیزه این پژوهش است.
مصرفکنندگان ممکن است بر اساس ویژگی شخصیتی خود و خصوصیت برند به زعم خودشان اولویت خود را مشخص کنند. اگر چه ترجیح به یک برند فقط میل و علاقه و وفاداری به آن برند را درگیر میکند، ولی ممکن است رفتار خرید را اصلا بهبود نبخشد. تعداد کمی از محققان همزمان وفاداری عملی و وفاداری عاطفی را در مطالعاتشان در مورد ارتباط ویژگی شخصیتی خود و شخصیت برند با وفاداری به برند تلفیق کرده اند. بنابراین انگیزه دوم این مطالعه برای پر کردن و پوشاندن این شکافت تحقیقاتی شکل میگیرد (لین،2010).
در مباحث نظری و مطالعات کتابخانهای از نشریات علمی،کتب و گزارشات واحدهای بازاریابی در رقتار آنها از جمله تمایل به خرید، خرید و وفاداری و گزارشات واحدهای بازاریابی مسائل و مشکلات زیر در سازمانها و شرکتهای ایرانی دیده شده است:
- عدم توجه به تأثیر ویژگیهای شخصیتی مشتریان
- عدم توجه به شخصیت برند بر میل به خرید و وفاداری مشتریان
- عدم وجودیت نگاه سیستماتیکبه مسئله برند بر اساس تأثیر عوامل روانشناختی بر رفتار مشتریان،خرید،رضایت و وفاداری
- شکاف تحقیقاتی موجود در زمینه شخصیت مشتریان و برند
- عدم توجه به مسئله نرومارکیتینگ( بازاریابی عصبی)
- عدم اعتماد به شرکتهای بیمه باعث کاهش وفاداری مشتریان
- عدم رضایت و کمبود وفاداری بیمه گذاران نسبت به شرکتهای بیمه
با توجه به اهمیت مشتریان در صنعت بیمه، عدم توجه به برند باعث گردیده که این شرکتها در مبادلات بین المللی توان رقابت را در مقابل رقبای خارجی نداشته باشند و نتوانند در عرصه بین المللی قوی ظاهر بشوند.و در این رساله منظور از مصرف کنندگان، همان بیمه گذاران می باشند.
پس در این تحقیق میخواهیم به این موضوع بپردازیم که آیا ویژگیهای شخصیتی مصرفکنندگان از طریق شخصیت برند درک شده بر وفاداری به برند تأثیر معنیداری دارد؟
1-3) ضرورت و اهمیت تحقیق
موضوع وفاداری مشتری به یک محصول یا علامت تجاری خاص حائز اهمیت فراوانی است، چرا که میتوان گفت با اهمیت ترین دارایی بسیاری از شرکتها مشتریان وفادار آنها میباشند. تحقیقات تجربی نشان میدهد که هزینه جذب یک مشتری جدید 25 تا 400 درصد بیشتر از هزینههای حفظ مشتریان فعلی است. بنابراین با افزودن 5 درصد به هزینههای مربوط به حفظ مشتریان فعلی خود میتوان تا 75 درصد به میزان سودآوری شرکت افزود. البته تجزیه و تحلیل مذکور بر این فرض استوار است که مشتریان فعلی سودآور باشند. یا به عبارت دیگر، ارزش چرخه حیات آنها (درآمدی تحقق یافته از محل خریداری آنها طی مدت زمانی که از شرکت خریداری میکنند منهای هزینههای لازم) برای حفظ آنها مثبت است (رسائی، 1391).
در سازمانها معمولاً بنابر دلایلی از جمله: «تعداد کمتر مشتریان، تداوم بیشتر از خدمات توسط آنها، و روابط نزدیکتر و عمیقتر با مشتریان و حرفه ای بودن مشتریان و اهمیت بالای حفظ و تقویت روابط بلندمدت سازمان با مشتریان» موجب شده است توجه به عوامل موثر بر وفاداری مشتریان از اهمیت بسزایی برخوردار باشد (جایاواردهن و همکارانش2007).
کمتر شرکتی را میتوان یافت که در بدو تولد برند خود، هویت و جایگاهی برای آن تعریف کرده باشد و آن هویت را درتمامی ارتباطات با مصرفکنندگان هدفش حفظ کند و منجر به ایجاد تصویر و شخصیتی خاص در ذهن گردد. وقتی برند در ذهن مصرفکنندگان یک شخصیت قوی، مستحکم و منحصر به خود داشته باشد، ارتباط پایدار، ماندگار و اثربخشی با آنان خواهد داشت. این ارتباط هدف نهایی تمامی فعالیتهای بازاریابی است (حسنقلی پور،1391).
با توجه به اینکه رقابت در بازار روز به روز شدیدتر میگردد پاسخ به نیازهای مشتریان با هدف جلب و رضایت و ایجاد وفاداری در آن اهمیت بیشتری مییابد و شرکتها باید به حفظ و نگهداری مشتریان فعلی و ایجاد رابطه بلندمدت و سودآور با آنها تأکید نمایند. این نکته قابل ذکر است که در کسب و کار امروز، دیگر رضایتمندی مشتریان کافی نیست و نباید تنها به رضایتمندی مشتریان اکتفا کرد بلکه باید علاوه بر رضایتمندی، به وفاداری مشتریان نیز توجه کرد (حسن زاده و قدیری، 1389).
شخصیت برند مقوله بسیار مهمی در مدیریت برند است که در ایران توجهی به آن نشده است. کمترشرکتی را میتوان یافت که در بدو تولد برند خود، هویت و جایگاهی برای آن تعریف کرده باشد و آن هویت را درتمامی ارتباطات با مصرفکنندگان هدفش حفظ کند و منجر به ایجاد تصویر و شخصیتی خاص در ذهن گردد. وقتی برند در ذهن مصرفکنندگان یک شخصیت قوی، مستحکم و منحصر به خود داشته باشد، ارتباط پایدار، ماندگار و اثربخشی با آنان خواهد داشـت. این ارتباط هـــدف نهایی تمامی
فعالیتهای بازاریابی است(حسنقلی پور،1391).
1-4) چهارچوب نظری تحقیق
هر تحقیق به یک چهارچوب نظری نیاز دارد، چهارچوب نظری مبنایی است که تمام تحقیق بر روی آن قرار داده میشود. چهارچوب نظری یک شبکه منطقی، توسعه یافته، توصیف شده و کامل بین متغیرهایی است که از طریق فرایندهایی مانند مصاحبه، مشاهده و بررسی (پیشینه تحقیق) فراهم آمده است. در این مرحله آشکار میشود که برای پیدا کردن راه حلهای مساله ابتدا محقق باید مساله را بشناسد سپس متغیرهایی را که در مساله نقش دارند معین کند، بعد از شناسایی متغیرهای مناسب، باید شبکه ارتباطات بین متغیرها به درستی بنا شود، به نحوی که بتوان فرضیههای مربوط را ایجادو سپس آزمون کرد (خاکی، 1390).
اولین اقداماتی که در زمینه شناخت ساختار شخصیت صورت میگیرد بر محور اقداماتی میچرخد که در زمینه شناسایی و تشخیص خصوصیات همیشگی است و نشان دهنده رفتار او میباشد. این ویژگیها عبارتند از کمرویی، پرخاشگری، حجب و حیا، تنبلی، بلند پروازی، وفاداری یا بزدلی و ترسویی. هنگامی که این خصوصیاتها در موارد متعددی ابراز گردد، آنها را خصوصیت یا ویژگی مینامند (رابینز). در این تحقیق پنج عامل بزرگ شخصیت به عنوان متغیر مستقل میباشد که دارای ابعاد برون گرایی، دلپذیر بودن، با وجدان، روان رنجوری و انعطاف پذیری است.
شخصیت برند ویژگیهایی است که به برند نسبت داده میشود این ویژگیها بخشی از هویت برند را شکل میدهند. آکر عقیده دارد برندها با تعریف شخصیت خود، وعدهای را به مصرفکنندگان میدهند، این ویژگیها نیز مانند تصویر در اثر فعالیتهای شرکت در ذهن مصرف کننده میشود. این شخصیت مبنایی است که ارتباطات برند با مصرفکنندگان بر اساس آن شکل میگیرد (جلیلوند،1391).
در این تحقیق شخصیت برند به عنوان متغیر میانجی میباشد که دارای ابعاد هیجان، صلاحیت، دلفریبی است.
از آنجا که نگه داشتن مشتریان قدیمی چهار تا شش برابر، کمتر هزینه تراز ایجاد مشتریان جدید است، مدیران بهتر است اولویت نخست را به ایجاد راهبردهایی که وفاداری به برند را توسعه و حفظ میکند، بدهند(موون و مینور، 1388). در این تحقیق وفاداری به برند متغیر وابسته میباشد.
) سوالات فرعی
- سوالات مربوط به تأثیر سه بعد شخصیت برند درک شده بر وفاداری مشتری
سوال فرعی 1-1 : آیا دلفریبی بر وفاداری به برند تأثیر دارد؟
سوال فرعی2-1: آیا صلاحیت بر وفاداری به برند تأثیر دارد؟
سوال فرعی 3-1: آیا هیجان بر وفاداری به برند تأثیر دارد؟
- سوالات مربوط به بررسی تأثیر پنج عامل بزرگ شخصیتی بر دلفریبی درک شده برند
سوال فرعی 1-2: آیا انعطاف پذیری بر دلفریبی درک شده تأثیر دارد؟
سوال فرعی 2-2: آیا با وجدان بودن بر دلفریبی درک شده تأثیر دارد؟
سوال فرعی 3-2: آیا برون گرایی بر دلفریبی درک شده تأثیر دارد؟
سوال فرعی 4-2: آیادلپذیر بودن بر دلفریبی درک شده تأثیر دارد؟
سوال فرعی5-2 : یا روان رنجوری بر دلفریبی درک شده تأثیر دارد؟
- سوالات مربوط به بررسی تأثیر پنج عامل بزرگ شخصیتی بر هیجان درک شده برند
سوال فرعی1-3 :آیا انعطاف پذیری برهیجان درک شده تأثیر دارد؟
سوال فرعی2-3: آیا با وجدان بودن برهیجان درک شده تأثیر دارد؟
سوال فرعی3-3: آیا برون گرایی بر هیجان درک شده تأثیر دارد؟
سوال فرعی4-3: آیادلپذیر بودن برهیجان درک شده تأثیر دارد؟
سوال فرعی5-3: آیا روان رنجوری بر هیجان درک شده تأثیر دارد؟
- سوالات مربوط به بررسی تأثیر پنج عامل بزرگ شخصیتی برصلاخیت درک شده برند
سوال فرعی1-4:آیا انعطاف پذیری برصلاخیت درک شده تأثیر دارد؟
سوال فرعی2-4: آیا با وجدان بودن برصلاحیت درک شده تأثیر دارد؟
سوال فرعی3-4: آیا برون گرایی بر صلاحیت درک شده تأثیر دارد؟
سوال فرعی4-4: آیا دلپذیر بودن برصلاحیت درک شده تأثیر دارد؟
سوال فرعی5-4: آیا روان رنجوری برصلاحیت درک شده تأثیر دارد؟
1-6) فرضیههای تحقیق
با توجه به موضوع تحقیق و متغیرهای آن، فرضیههای تحقیق عبارتند از:
1-6-1) فرضیههای اصلی
مدل تأثیرگذاری پنج عامل بزرگ شخصیتی و شخصیت درک شده از برند از قابلیت پیشبینی مناسب وفاداری برند برخوردار میباشد.
1-6-2) فرضیههای فرعی
- فرضیات مربوط به تأثیر سه بعد شخصیت برند درک شده بر وفاداری مشتری
فرضیه فرعی1-1: دلفریبی بر وفاداری برند تأثیر معنی داری دارد.
فرضیه فرعی2-1: صلاحیت بر وفاداری برند تأثیر معنی داری دارد.
فرضیه فرعی3-1: هیجان بر وفاداری برند تأثیر معنی داری دارد.
- فرضیات مربوط به بررسی تأثیر پنج عامل بزرگ شخصیتی بر دلفریبی درک شده برند
فرضیه فرعی1-2: انعطاف پذیری بر دلفریبی درک شده از برند تأثیر معنی داری دارد.
فرضیه فرعی2-2: با وجدان بودن بر دلفریبی درک شده از برند تأثیر معنی داری دارد.
فرضیه فرعی3-2: برون گرایی بر دلفریبی درک شده از برند تأثیر معنی داری دارد.
فرضیه فرعی4-2: دلپذیر بودن بر دلفریبی درک شده از برند تأثیر معنی داری دارد.
فرضیه فرعی5-2: روان رنجور خویی بر دلفریبی درک شده از برند تأثیر معنی داری دارد
- فرضیات مربوط به برررسی تأثیر پنج عامل بزرگ شخصیتی بر هیجان درک شده برند
فرضیه فرعی1-3: انعطاف پذیری بر هیجان درک شده از برند تأثیر معنی داری دارد.
فرضیه فرعی2-3: با وجدان بودن بر هیجان درک شده از برند تأثیر معنی داری دارد.
فرضیه فرعی3-3: برون گرایی بر هیجان درک شده از برند تأثیر معنی داری دارد.
فرضیه فرعی4-3: دلپذیر بودن بر هیجان درک شده از برند تأثیر معنی داری دارد.
فرضیه فرعی5-3: روان رنجور خویی بر هیجان درک شده از برند تأثیر معنی داری دارد.