2/1مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………….
2
3/1بیان مسأله………………………………………………………………………………………………………………..
3
4/1اهمیت و ضرورت پژوهش………………………………………………………………………………………..
5
5/1هدف پژوهش……………………………………………………………………………………………………………
6
6/1سؤال پژوهش…………………………………………………………………………………………………………..
6
7/1فرضیه های پژوهش…………………………………………………………………………………………………
6
8/1تعریف متغیرها…………………………………………………………………………………………………………
7
2-فصل دوم…………………………………………………………………………………………..
10
1/2دیابت………………………………………………………………………………………………………………………..
11
2/2ریسک به ارث رسیدن دیابت…………………………………………………………………………………..
12
3/2کنترل متابولیک…………………………………………………………………………………………………….
13
4/2 کنترل روزانه……………………………………………………………………………………………………………
13
5/2 امید درمانی…………………………………………………………………………………………………………..
14
6/2 درمان شناختی-رفتاری………………………………………………………………………………………….
15
7/2 پیشینه فلسفی و نظری درمان شناختی-رفتاری………………………………………………….
16
8/2 خصوصیات کلی درمان شناختی- رفتاری……………………………………………………………..
17
9/2روان درمانی و روان درمانی گروهی………………………………………………………………………..
18
-2/11سبب شناسی………………………………………………………………………………………………………
20
-2/12درمان افسردگی………………………………………………………………………………………………….
23
-2/13جایگاه روشهای روان شناختی در درمان افسردگی…………………………………………
24
-2/14ارتباط افسردگی و دیابت……………………………………………………………………………………
24
-2/15کیفیت زندگی…………………………………………………………………………………………………….
25
-2/16تحقیقات انجام گرفته در مورد موضوع پژوهش در ایران…………………………………..
28
-2/17تحقیقات انجام شده در خارج از ایران……………………………………………………………….
30
-3فصل سوم – روش پژوهش…………………………………………………………………..
33
-3/1 جامعه آماری…………………………………………………………………………………………………
34
-3/2 نمونه و روش نمونه گیری…………………………………………………………………………….
34
-3/3ویژگیهای جمعیت شناختی مربوط به نمونه………………………………………………………
37
3/4 ابزار پژوهش……………………………………………………………………………………………………
37
-3/5 پایایی پرسشنامه……………………………………………………………………………………………
38
3/6 – روایی پرسشنامه……………………………………………………………………………………………..
38
-3/7 پایایی پرسشنامه کیفیت زندگی……………………………………………………………………
39
-3/8 روایی پرسشنامه کیفیت زندگی……………………………………………………………………
40
-3/9 جلسات مداخله……………………………………………………………………………………………..
41
-3/10خلاصه جلسات………………………………………………………………………………………..
41
3/11 طرح پژوهش………………………………………………………………………………………………..
44
-3/12روش اجرای پژوهش…………………………………………………………………………………..
44
-3/13 روشهای تجزیه و تحلیل داده ها………………………………………………………………
45
-4فصل چهارم – تجزیه و تحلیل اطلاعات…………………………………………………
46
-4/1 یافتههای توصیفی…………………………………………………………………………………………
47
-4/2 بررسی مفروضههای تحلیل کوواریانس…………………………………………………………
50
4/3همگنی واریانس ها………………………………………………………………………………………………….
50
4/4 یافتههای مربوط به فرضیههای پژوهش…………………………………………………………
51
-فصل پنجم – نتیجه گیری……………………………………………………………………
59
5/1 محدودیتهای پژوهش……………………………………………………………………………………
60
5/2 محدودیتها…………………………………………………………………………………………………….
60
5/3منابع……………………………………………………………………………………………….
70
منابع فارسی………………………………………………………………………………………………………….
71
منابع انگلیسی………………………………………………………………………………………………………..
76
چکیده انگلیسی………………………………………………………………………………………………………………
81
چکیده
هدف از انجام این پژوهش اثربخشی امید درمان گروهی به روش شناختی رفتاری بر افسردگی و کیفیت زندگی زنان دارای دیابت نوع 2 مراجعه کننده به انجمن دیابت شیراز است. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به انجمن دیابت شیراز می باشد. نمونه پژوهش به روش در دسترس انتخاب شد. 30 نفر از بین 70 نفر افراد مراجعه کننده به انجمن دیابت که با استفاده از آزمون افسردگی 13 مادهای و مصاحبه تشخیصی نیمه ساختاریافته تشخیص افسردگی دریافت کرده بودند به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آزمودنیها علاوه بر پرسشنامه افسردگی پرسشنامه کیفیت زندگی را نیز تکمیل کردند. گروه آزمایش 10 جلسه امید درمانی به شیوه شناختی- رفتاری دریافت کردند. ولی روی گروه کنترل هیچ درمانی صورت نگرفت. پس از پایان مداخله، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. دادههای حاصل از پژوهش با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری (MANCOVA) مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها بیانگر این بود که مداخله مورد استفاده، در کاهش علائم افسردگی (001/0 > p و17/72 (F= و بهبود کیفیت زندگی (05/0 > p و82/8= F) موثر واقع شده است.
کلید واژهها: امید درمان گروهی، دیابت، افسردگی، کیفیت زندگی
مقدمه
دیابت یک اختلال در سوخت و ساز بدن است. در حالت طبیعی، غذا در معده تبدیل به گلوکز یا قند خون میشود. قند از معده وارد جریان خون میشود. لوزالمعده هورمون انسولین ترشح میکند و این هورمون باعث میشود قند از جریان خون وارد سلولهای بدن شود. در نتیجه مقدار خون در حد نرمال و متعادل باقی میماند. اما در بیماری دیابت، یا انسولین به میزان کافی در بدن وجود ندارد و یا انسولین موجود قادر نیست تا وظایف خود را بدرستی انجام دهد، در نتیجه به علت وجود مقاومت در برابر آن، قند خون نمیتواند به طور موثری وارد سلولهای بدن شود و مقدار آن بالا میرود. انسولین هورمونی است که توسط سلولهای بتا واقع در پانکراس ترشح میشود و وظیفهی اصلی آن کاهش قند خون است. پانکراس نیز یکی از غدد دستگاه گوارش است، که در پشت معده قرار دارد (هگلسون، اسنایدر، اسکوبار، سمینریو و بکر، 2007). دیابت نوع 2 در مراحل اولیه با تغییر شیوه زندگی اعم از تغذیه سالم، فعالیت بدنی و نیز کنترل استرس قابل درمان خواهد بود. در مراحل پیشرفته تر بیماری اغلب با مصرف داروهای خوراکی قابل کنترل است (هگلسون و همکاران، 2007).
تحقیقات نشان داده است که مسائل روان شناختی در کنترل دیابت بسیار موثر است. آموزشهای روانشناختی همراه با درمانهای پزشکی در دیابت بسیار موثرتر و پایدارتر از درمان دارویی به تنهایی است. این نکته را باید در نظر گرفت که، آموزشهای روانشناختی باید با توجه به نوع دیابت و تواناییهای بیماران باشد. به دلیل اینکه بیماران دیابتی ریسک بالایی در ابتلا به افسردگی، اختلالات اضطرابی و اختلالات خوردن دارند باید تحت آموزشهای روان شناختی قرار بگیرند، همچنین خانوادههای افراد دیابتی باید تحت آموزش قرار بگیرند تا طرز برخورد صحیح با این بیماری را فرا بگیرند. درمانهای روانشناختی و گروهی از جمله، آموزش مراقبت از خود، توانایی حل مسئله، کنترل خشم و رعایت رژیم غذایی مناسب در بهبودی پایدارتر بیماران دیابتی بسیار موثر بوده است (انجمن دیابت کانادا، 2008). یکی از شیوههای روانشناختی موثر در درمان دیابت، درمان شناختی-رفتاری است. رویکرد شناختی-رفتاری بر تحریفات شناختی و تلاش برای تغییر رفتار تمرکز دارد. جوهره رویکرد شناختی-رفتاری عواطف و رفتارهایی است که توسط افکار و شناخت ما شکل گرفته اند. درمانگر به بیمار کمک میکند تحریفات شناختی خود دربارهی موضوعات مرتبط با شرایط دیابتیک را شناسایی نموده و شیوههای تفکری مثبت تر و واقع بینانه تری را جایگزین آنها نماید (ویلدرموت، 2008).
یکی از متغیرهایی که نقش پررنگی در بهبود افسردگی بازی میکند، امید است. میتوان گفت با سطح بالایی از امید افراد میتوانند خودشان را در برابر افسردگی حفاظت کنند و دورههای کوتاه مدت افسردگی بهبود یابند و احتمال کمتری دارد که تجربهای دوباره داشته باشند. (اسنایدر، 2000). امید درمان گروهی یکی از رویکردهای جدید درمانی میباشد که با ترکیب اصول مداخلات درمانی مبتنی بر شرح حال، تمرکز بر حل مساله یک نظام درمان کوتاه مدت و نیمه ساخت یافته و جدید ارائه میکند.
بیان مسأله
دیابت نوع 2 بیشتر در بالغین بالای 30 سال و چاق دیده میشود که 90-80 درصد کل موارد دیابت را شامل میشود و انسولین تولید شده از پانکراس در این افراد به خوبی عمل نمیکند. در واقع پانکراس به اندازه کافی انسولین ترشح نمیکند و یا انسولین ترشح شده، فاقد کارایی لازم است (تایلبرگ، میراندا، جیمز و بتل، 2001). تحقیقات نشان داده است که افراد دیابتی ریسک بالایی در ابتلا به افسردگی و اضطراب دارند. شیوع افسردگی در افراد دیابتی 24 درصد است (گلدنی، فیلیپس، فیشر و ویلسون، 2004)، ولی درمانهای بسیار کمی در زمینه بهبود سطح کیفیت زندگی و کنترل هیجانات دریافت میکنند. همچنین موقعیت اجتماعی بیماران در روشهای درمانی در نظر گرفته نمیشود. درمانهای صرفأ پزشکی برای بیماران در دراز مدت کافی نیست و درمان باید مسائل جسمانی و مسائل روانشناختی را مد نظر قرار دهد. هدف از درمان روانشناختی در افراد دیابتی نوع 2 این است که زندگی سالمتر و بهتری با دیابت داشته باشند. هدف از اجرای این طرح، آموزش کامل و جامع با تمرکز بر زندگی بهتر با دیابت با استفاده از روش درمان شناختی – رفتاری است. در این روش سطح کیفیت زندگی و هیجانات و موقعیت اجتماعی بیماران بررسی میشود. هدف کاهش پتانسیل منفی در بزرگسالان دیابتی است. توانایی خود کنترلی در عدم مصرف غذاهای کم ارزش و ناکارآمد و مراقبتهای صحیح روزانه و رعایت رژیم دارویی، مداخله درمان روانشناختی را ضروری میکند (ویلدرموت، 2008).
تحقیقات نشان داده است که در یک فعالیت گروهی، افراد دیابتی یاد میگیرند که چه روش هایی برگزینند تا تغییرات مثبت و پایدارتری را بدست آورند و روش امید درمان گروهی شناختی رفتاری میتواند بر افزایش کنترل متابولیکی، عزت نفس و افزایش کیفیت زندگی آنها مؤثر باشد (گلدنی و همکاران ، 2004). طبق تحقیقات انجام شده، شیوع افسردگی در افراد دیابتی 11 تا 12 درصد است. در تحقیقات انجام شده بر روی 4800 بزرگسال مبتلا به دیابت نوع 2 مشخص شد که 12 درصد آنها مبتلا به افسردگی ماژور و 5/8 درصد آنها اختلال افسردگی مینور دارند (سادوک و سادوک ، 2008). مطالعات انجام شده نشان داده است، افراد دیابتی که اختلال افسردگی دارند در کنترل گلوکز خون ضعیف عمل میکنند و تغییرات زیادی در آزمایش HbA1c دارند (سادوک ، 2008).
در تحقیقی که توسط (یوربانسکی، فابری و تایلور، 2009)، انجام شد، تاثیر درمان شناختی-رفتاری بر اختلال خوردن در افراد دیابتی بررسی شد. نتیجه این تحقیق نشان داد که این درمان علاوه بر افزایش خودکنترلی در خوردن، موجب بالا رفتن عزت نفس و انطباق بهتر با بیماری شده و همچنین این درمان موجب کاهش میانگین قند خون در بیماران شده است.
به علت عدم مداخله غیر دارویی در اختلالات روانپزشکی همراه در بیماران دیابتی، اختلال همراه با بیماری دیابت کنترل نشده و موجب افت کیفیت زندگی بیماران و تشدید عوارض دیابت میشود. با توجه به این که دارو درمانی به تنهایی نتایج مطلوب را تامین نمیکند، مداخلات غیر دارویی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. از آنجایی که مداخلات و درمانهای گروهی تاثیر بسزا و بیشتری در درمانهای دیابت داشته اند، درمان شناختی-رفتاری گروهی برای مداخله غیر دارویی انتخاب شد. تا آنجایی که پژوهشگر به بررسی پیشینه پژوهش پرداخته است، تا کنون روش درمانی امید درمان گروهی به شیوهی شناختی-رفتاری بر روی افسردگی و کیفیت زندگی بیماران زن دیابتی در ایران و بخصوص فارس انجام نشده است، بنابراین این خلأ پژوهشگر را بر آن داشت تا به بررسی اثر امید درمان گروهی به شیوهی شناختی-رفتاری در بیماران زن دیابتی بپردازد.
اهمیت و ضرورت پژوهش
آسیبهای فیزیکی و مشکلات جسمانی افراد دیابتی بسیار زیاد است و عواقب این بیماری بسیار پر زحمت و طولانی است. این حقیقت وجود دارد که سازگاری صحیح با بیماری مزمن و طولانی کار بسیار دشواری است و در بیماران نگرش منفی نسبت به بیماری ایجاد میکند و آنها را دچار استرس و افسردگی میسازد. بسیاری از بیماران از اینکه باید تسلیم تجویزهای دارویی شوند احساس بیکفایتی میکنند، این امر بر روی خلق آنها و تنظیم گلوکز خونشان تاثیر منفی میگذارد (تایلبرگ، میراندا، جیمز و بتل ، 2001 ، به نقل از ویلدرموت ، 2008).
رژیمهای سخت دارویی و تغذیهای موجب افزایش ریسک آنها نسبت به بیماریهای روانپزشکی از قبیل، پایین رفتن عزت نفس، افسردگی، اضطراب و اختلالات خوردن میشود (بردن، دانگر، مایو، پویلر و نیل، 2003 (. افراد دیابتی نیاز دارند تا بهترین روش مراقبت از خود را یاد بگیرند. تحقیقات نشان داده است که اکثر افراد دیابتی از کیفیت زندگی مناسبی برخوردار نیستند و این بیماری بر روی بهداشت روان آنها تاثیر منفی گذاشته است، افراد دیابتی ریسک بالایی در ابتلا به افسردگی و اضطراب و اختلالات خوردن دارند.
بنابراین با توجه به اهمیت این اختلال و مشکلات جسمانی و روانی که به دنبال دارد، ضرورت ایجاب میکند که با استفاده از شیوههای درمانی و مداخله ای روانشناختی به همراه دارو درمانی، نسبت به رفع این مشکل اقداماتی صورت گیرد. بنابراین در پژوهش حاضر اثربخشی امید درمان گروهی به شیوهی شناختی رفتاری بر افسردگی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به دیابت نوع 2 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش میتواند مورد استفادهی پژوهشگران دیگر، سازمان ها و نهادهای مختلف از جمله دانشگاه ها، مراکز درمانی، کلینیکهای روانی، متخصصین تغذیه، کلینیکهای رژیم درمانی، متخصصین غدد، انجمنهای دیابت و غیره قرار گیرد.
هدف پژوهش
هدف از انجام این پژوهش تعیین اثر بخشی امید درمانی به شیوهی شناختی-رفتاری بر افسردگی و کیفیت زندگی بیماران زن دیابتی نوع 2، مراجعه کننده به انجمن دیابت در شهر شیراز است.
سؤال پژوهش
آیا امید درمانی به شیوهی شناختی- رفتاری برافسردگی و کیفیت زندگی زنان دیابتی نوع 2، با علائم افسردگی مراجعه کننده به انجمن دیابت شهر شیراز تاثیر دارد.
فرضیههای پژوهش
1- امید درمانی به روش شناختی-رفتاری باعث کاهش افسردگی و بهبود کیفیت زندگی زنان دیابتی نوع 2 میشود .
1-1 امید درمانی به روش شناختی-رفتاری باعث کاهش افسردگی زنان دیابتی نوع 2 میشود.
2-1 امید درمان گروهی به روش شناختی-رفتاری باعث بهبود کیفیت زندگی زنان دیابتی نوع 2 میشود.