مزاياي جزاي نقدي باعث مي شود که قانونگذار جزاي نقدي را به عنوان ضمانت اجراي کيفري پاره اي جرائم مدنظر قرار دهد. عمده ترين مزاياي جزاي نقدي بدين شرح است:
يکم: از جمله اهداف مجازاتها را ار عاب دانسته اند، به نحوي که با اعمال مجازات مانع و بازدارنده مجرم و ديگران از ارتکاب جرم مي گردد. بنتام معتقد بود که رنج تحمل مجازات بايد از تحصيل منافع جرم بيشتر باشد، بطوري که موجب هراس افراد گردد و آنها را از انجام جرم يا تکرار آن باز دارد. اين هدف با جزاي نقدي به خوبي تأمين مي شود زيرا هيچ موقع مجرم به آن خو نمي گيرد و همواره پرداخت مبلغي وجه براي او تازگي دارد. بطوري که هدف ارعابي براي مجرم متوقف نمي شود. در حاليکه « وقتي محکوم به محروميت و اندوهي که از حبس نتيجه مي شود، عادت کرده اثر آن کم مي شود. ولي جزاي نقدي از نظر تعقيب و مجازات چنين اثري را دارا نيست».[1] به عبارتي «اثر ترذيلي جريمه (جزاي نقدي) مانند ساير مجازاتها در اثر اعتياد از بين نمي رود و به همين جهت اثر تنبيهي آن مانند ساير مجازاتها به تدريج کم نمي شود».[2]
دوم- قانونگذاران به لزوم تنبيه اخلاقي مجرم پاي بندد، بطوري که هنوز در اکثر قوانين دنيا مجازاتها را به درجات مختلف تقسيم مي کنند، هر اندازه اهميت جرم ارتکابي بيشتر باشد، مجازات نيز شديدتر مي گردد. لذا تناسب ميان جرم و مجازات لازم و ضروري است. گفته شده است که: « جريمه(جزاي نقدي) را مي توان با شدت و خفت قبح عمل ارتکابي مجرم منطبق کرد و بهر ميزان که استحقاق دارد آنرا معين نمود».[3]
گرچه ساير مجازاتها نيز اينگونه است؛ اما در جزاي نقدي اعمال اين تناسب آسانتر است علي الخصوص در جزاي نقدي نسبي که بر حسب واحد يا مبناي خاص قانوني و با توجه به نتيجه عمل ارتکابي مجازات احتساب مي گردد.
سوم- براي پيشگيري از جرائمي که انگيزه مجرم در آنها کسب سود و ثروت اندوزي است، جزاي نقدي موثر و مانع از تکرار جرم اين قبيل افراد که محرک آنها از ارتکاب مجرم، حرص شديد و سودجوئي است، مي باشد. به عبارت ديگر« از لحاظ روحي در زمان حاضر جريمه (جزاي نقدي) کيفر مناسبي است وقتي تشخيص دادند، شخص محکوم علاقه زياد به پول دارد مي توانند با محکوم کردن به جريمه (جزاي نقدي) از ارتکاب مجدد او جلوگيري کنند».[4]
چهارم- مزيت مهم ديگر جزاي نقدي اينست که بر خلاف زندان، فاسد کننده نيست. زيرا زندان در حقيقت يک آموزشگاه فساد است و محيط آن جرم زاست. بزهکاران دور هم جمع مي شوند و اطلاعات مربوط به نحوه ارتکاب جرم را به هم ياد داده و نقشه هاي تخريبي را مبادله مي کنند. بدين جهت پس از آزادي از زندان، ماهرتر از گذشته و مجهزتر، دست به ارتکاب جرم مي زنند و در مسير بزهکاري مجدداً غوطه ور مي گردند. چون محکومين به جزاي نقدي بدان شيوه دور هم جمع نمي شوند، وقوع تباهي و فساد آنان محقق نمي شود. لذا نسبت به حبس دسته جمعي، مزيت انکار ناپذيري دارد و تأثير جزاي نقدي بر بزهکار سريع، مفيد و سازنده است. علاوه بر آن « نسبت به حبس انفرادي نيز برتري دارد، زيرا موجب تحليا قواي مجرم نمي گردد».[5]
پنجم- قابل ترميم و جبران بودن اين مجازات مزيت ديگر به آن داده است. صدمات روحي و رواني که بدنبال مجازاتهاي حبس، اعدام و . . . که ناشي از اشتباهات قضائي است غير قابل تدارک و جبران و يا لااقل مشکل است و چنانچه جبران پذير باشد، تناسبي با صدمه هاي مادي و روحي وارد شده به شخص ندارد؛ اما در جزاي نقدي چنانچه بر اثر اعاده دادرسي شخص برائت حاصل نمايد، با برگرداندن معادل مبلغ واريز شده به صندوق دولت، زيانهاي ناشي از اجراي يک حکم ناصحيح، جبران مي يابد.
ششم- اجراي جزاي نقدي مخارجي به همراه ندارد و جزاي نقدي خود ممر درآمدي براي دولت بحساب مي آيد. لذا از لحاظ اقتصادي اعمال اين کيفر به نسبت ساير مجازاتهاي علي الخصوص حبس به صرفه است. زندان هزينه هاي زيادي براي دولت به همراه دارد، طوري که هزينه آن در مواردي دولت را ناچار مي کند با اقداماتي از قبيل عفو، از تعداد زندانيان بکاهد. چنين است که اجراي يک حکم نيروي انساني فراوان، امکانات مادي و مخارج زيادي را در بردارد. ليکن جزاي نقدي نه تنها هزينه ها، مخارج و نيروي انساني کمتري را مي طلبد، بلکه سرچشمه عايدي براي دولت بشمار مي آيد.
هفتم- جزاي نقدي به مانند حبس رسوا کننده و ننگ آور نمي باشد و مجرمي را که بط.ر اتفاقي يا بر اثر بي احتياطي و بي مبالاتي در جر ايم غيرعمدي و خطائي مرتکب جرم شده است، بي حيثيت نمي سازد. لذا ننگ و شرمساري زندان را ندارد. از آنجايي که امروزه عقيده بر آن است که مجازات زندان بايد به صورت يک ضمانت اجراي اسثنائي محسوب شود و براي آندسته از بزهکاراني که جامعه را به طور بسيار جدي به خطر انداخته اند و به عنوان اقدامي جبرآميز عليه کساني بکار برده شود که ضمانت اجراهاي کيفري ديگر براي آنها کارساز نبوده،[6] جزاي نقدي براي مرتکبين جرايم کم اهمين و آنهائي که مرتکب جرايم غيرعمدي شده اند، مفيد و اصلاح گرايانه بنظر مي رسد و ننگ ابدي براي آنها به همراه ندارد.
در پايان بايد خاطر نشان کرد که جزاي نقدي واجد خصوصيات مثبته زيادي از قبيل: قابل تقسيم بودن، شبيه بودن با جرم ارتکابي، قابل جبران بودن، عبرت انگيز بودن و فايده داشتن براي دولت است- خصوصياتي که بنتام معروف آنها را لازم مي دانست
[1] - عزيز ا. . . ملک اسمعيلي، همان کتاب، ص 205
[2] - عبدالحسين علي آبادي- حقوق جنائي، جلد دوم، ص 113
[3] - همان، ص 113
[4] - احمد هومن، زندان و زندانيها يا رژيم پني تانسير، انتشارات دانشگاه تهران، 1349، ص 99
[5] - عبدالحسين علي آبادي- حقوق جنائي، جلد دوم، ص 113
[6] - ژان پرادل، تاريخ انديشه هاي کيفري، مترجم، علي حسين نجفي ابرندآبادي، انتشارات دانشگاه شهيد بهشتي، بهار 73، ص 133