مدیران آموزشگاه ها به این نکته به خوبی پی برده اند که هر تغییری در برنامه های آموزشگاه ها باید از یک یک معلمان سرچشمه بگیرد و مورد قبول آنان باشد.
اگر داشتن برنامه بهتری مطلوب آموزشگاه است برای تأمین آن باید چنان محیطی در آموزشگاه ایجاد گردد که اسباب پرورش قدرت ابتکار معلم فراهم شود و او بتواند روش کار خویش را بهتر نموده و در انجام دادن کارهای معلمی ،وظیفه رهبری به عهده بگیرد .
رهبری آموزشی پدیده ای است که از معلم خلاق و با ابتکاری که در راه رشد و کمال شغلی است و در بهتر کردن روش کار خویش می کوشد ظاهر می شود .
خلاقیت و ابتکار در حقیقت محصول آزمایش و تجربه است ، آزمایش و تجربه نیز مراحلی بدین شرح دارد:
- طرح و مقدمات کار
- آزمایش امر تازه
- تجدید نظر در آن.
به کار بستن روش های نو و تازه به قدرت شهامت خاص نیاز دارد زیرا بسیاری از معلمان از ترک روش معمول و جاری کار که بدان خو گرفته اند اکراه دارند و اگر مدیر آموزشگاه به ایشان یاری لازم را ننمایند شیوه های نو و عقاید تازه را به کار نخواهند بست .
برای پرورش قدرت خلاقیت و ابتکار در معلمان ، مدیر باید مسائل سه گانه زیر را حل کند:
الف ) چگونه می توان به معلم کمک کرد تا مقصود و منظور از کار خویش را به روشنی و وضوح احساس نماید ؟
ب) چگونه می توان بر رغبت و میل معلمان به استفاده از روش ها و فنون تازه ی کار افزود ؟
ج) چگونه می توان آسودگی خاطر بیشتر برای معلمان در موقع ایجاد تغییر در برنامه ها حاصل نمود ؟
نخستین راه در پرورش قدرت ابتکار معلمان ، عبارت از بررسی هدف های آموزشگاه و تجدید نظر در آنها در قالب ارزش های اساسی و مورد قبول گروه است . وقتی را که مدیر آموزشگاه و معلمان به طور گروهی برای رسیدن به هدف ترتیبی مشترکی صرف می کنند ،سبب تحریک و بروز قدرت ابتکار خواهد شد .
در حقیقت این کوشش از جمله ضرورت های بهبود برنامه می باشد . پس از اینکه درباره ی مقاصد و هدف های برنامه توافق حاصل گردید ، وظیفه ی بعدی مدیر تشویق معلمان به آزمایش کردن و به کار بستن روش های تازه است .
علاقه و رغبت معلمان در به کار بستن روش های نو موقعی افزایش می یابد که محیطی آزاد و روابط صمیمی میان معلمان و رهبران رسمی آموزشگاه برقرار باشد و در عین حال همه ی عوامل و موجباتی که سبب پیروی و قبول یک الگوی خاص و معین گردد،از بین برود .
ابتکار و خلاقیت موقعی آشکار می گردد که مدیر آموزشگاه از تعیین بهترین روش کار خودداری کند و معتقد باشد که بهترین روش کار برای هر گروه باید توسط خود گروه و با ملاحظه وضع افراد گروه و سایر عواملی که کوشش های جمع را محدود می سازد، به وجود می آید .
آرای مدیر یا سایر رهبران رسمی آموزشی در زمینه امور آموزشی همواره صحیح و مطلوب است زیرا اگر مدیران آموزشی اصرار داشته باشند که نظرهای آنان درباره ی مسائل مختلف صحیح و قاطع است ، معلمان به جای اینکه کوشش کنند تا نظرهای خود را بیازمایند می کوشند که به نظرهای مدیران پی ببرند . نشست های بحث و مذاکره که در آن آرای معلمان برابر با آرای مدیران مورد بررسی قرار می گیرد، موجب افزایش اعتماد معلم به خود می گردد و وجود این احساس اعتماد نفس نیز از مقدمات ضروری پرورش ابتکار و خلاقیت است. یکی از مؤثرترین راه های پرورش و ترغیب خلاقیت و ابتکار ، توجه نمودن و اهمیت دادن به دلایل و شواهد قطعی است.
پشتیبانی از آمادگی و علاقه مندی معلمان در به کار بردن و آزمایش کردن روش و فنون تازه،اولین گام مدیر در راه پرورش قدرت ابتکار معلمان است.پس از اینکه معلمان روش و فنون تازه را به مرحله ی اجرا گذاشتند مدیر باید کوشش نماید که با فراهم نمودن اسباب آسایش و رفاه خاطر آنان این تجربه ی تازه را برای ایشان ارزنده و لذت بخش سازد