- اين اختلال كمتر از اختلال هاي ديگري كه قبلا شرح داديم مسئله ساز است. ممكن است براي دانش آموزان، نظافتچيان، معماران و افرادي كه حرفه هاي مشابه دارند سودمند باشد. احتمال دارد افراد واجد اين شرايط مشاغلي را انتخاب كنند كه وسواس قابل ملاحظه اي را ايجاب مي كند (رايت و همكاران، 1981،ص 174).
اين اختلال با خصوصيات محدود هيجاني، نظم و ترتيب، پشتكار، سرسختي و ترديد مشخص است. خصوصيات اصلي اين اختلال الگوي نافذ كمال طبعي و انعطاف ناپذيري است. (كاپلان. 1927. ص 502).
اختلال شخصيت وسواسي- جبري از طريق يك كوشش فراگير و گسترده براي كمال طلبي در مقايسه با ديگران مشخص مي شود. آنها در انجام دادن كاري هر قدر هم كه نتيجه آن عالي باشد راضي نيستند، اغلب كارهاي مهم را ناتمام رها كرده و زمان كوتاهي براي كارهايي كه مستلزم زمان زياد است، صرف مي كنند، در كارها و برنامه ها درگير جزئيات مي شوند. از نظر ديگران افرادي رسمي، سخت گير، جدي، وظيفه شناس و مبادي آداب هستند. (آزاد، 1378، ص 310).
در مجموع افراد مبتلا به اين اختلال، نسبت به زمان و پول خساست نشان مي دهند، به اين كار معتادند و بيشتر از ديگران به توليد و ثروت اهميت مي دهند. سرد و بي تفاوت به نظر مي رسند. به شدت اخلاقي هستند، و بدون دلايل اخلاقي يا مذهبي آشكارا درباره ديگران داوري مي كنند. (كارن جي، همكاران، 1997، ص 82).
ملاك هاي تشخيصي اين اختلال مشتملند بر:
- اشتغال ذهني با نظم، برنامه، فهرستها و جزئيات و اصول.
- كمال طلبي و درستكاري
- انعطاف ناپذيري و سرسختي.
- افكار مزاحم يا تكانه ها، به گونه اي كه در اختلال شخصيت وسواسي، جبري توصيف شده است. (رايت و همكاران، 1981، ص 174).
همهگير شناسي: شيوع اختلال شخصيت وسواسي- جبري مشخص نيست و در مردها شايعتر از زنها است و اكثراً در بزرگترين فرزند خانواده مشاهده مي گردد. شيوع آن در بستگان درجه يك بيمار مبتلا بيشتر از جمعيت كلي است. (كاپلان. 1927. ص 502).
درمان: برخلاف ساير اختلالات شخيت در اختلال شخصيت وسواسي- جبري شخص مي داند كه بيمار است و دنبال چاره بر مي آيد. شخصيت وسواسي- جبري تحصيل كرده و اجتماعي ارزش زيادي براي تداعي آزاد و درمان بدون هدايت قائل است معهذا درمان اين بيماران طولاني بوده و احتمال انتقال متقابل زياد است. گروه درماني و رفتاردرماني به ندرت فوائد خاصي دارند. (همان منبع. ص 502).
-اختلال شخصيت انفعالي- پرخاشگر:[1]
اختلال شخصيت انفعالي- پرخاشگر با مشخصه اصلي، مقاومت خاص در برابر اجراي الزامات شغلي و اجتماعي مشخص مي شود. اين مقاومت مستقيماً ابراز نمي گردد، بلكه فرد مبتلا ترجيح مي دهد كه آن را به صورت انفعالي مانند به تعويق انداختن، وقت تلف كردن، سرسختي و لجاجت به خرج دادن و … به كار بندد. (ازاد. 1378. ص 310).
اين افراد، با ايراد گرفتن به تدريج، تكاليف خود را بي اهميت مي كنند. سرانجام ديگران از عدم كارايي آنها عصباني و ناراحت مي شوند. اين عدم كارايي ناشي از اختلال شخصيت وسواس فكري- عملي از اين جهت تفاوت دارد كه ناشي از تمايل دروني پرخاشگرانه براي كنترل يا تنبيه ديگران است. افراد مبتلا به اختلال شخصيت انفعالي- پرخاشگر با افراد مقتدر مشكل دارند و آنها را مسئول شكست هاي خود مي دانند. (كارن جي و همكاران، 1997، ص 83).
[1] - Passive- aggressive personality disorder.