عمر دراز زرتشتیگری با همه ی افت و خیزهایش، دلیل محکمی بر اثرگذاری آن بر فرهنگ مردم ایران و دیگر ملت هایی است که به این دین گرویده اند و مدت ها تحت سلطه ی ایران بوده اند. از این رو می توان گفت اخلاق حرفه ای و روابط تولیدی و اجتماعی ما نیز تا پیش از ورود به عصر صنعتی از تأثیر آن به دور نمانده است(فریور،28:1386).
در زمان داریوش پادشاه هخامنشی دستمزد کارگران بر اساس مهارت و سن طبقه بندی می شدند. مادران از مرخصی و حقوق زایمان و نیز حق اولاد استفاده می کردند و می توانستند کار نیمه وقت انتخاب کنند تا از عهده ی وظایفی که در خانه داشتند برآیند(فرهود،2:1386). به نظر می رسد در همین زمان بوده است که انجمن های گوناگون حرفه مندان و پیشه وران، با الگوی اتحادیه ی بنایان آزاد که پیش تر در مصر و فلسطین تشکیل شده بود در سراسر امپراطوری ایران شکل گرفت. در عصر هخامنشی، پارسیان شایسته ی خود نمی دانستند که در کارگاه های ساختمانی آن دوران کار کنند و لذا کارهای ساختمانی بزگ توسط کارگران فنی غیر پارسی صورت می گرفت و طبیعی است که روال رایج در شکل گیری و اداره ی اتحادیه ی بنایان آزاد مصری، در این کارگاه های ساختمانی نیز الگوی تشکیلات حرفه ای شده باشد. به عبارت دیگر عدم حضور پارسیان به عنوان حرفه مندان و کارگران فنی در گارگاه های پرجمعیت ساختمانی، منجر به استقلال و آزادی هرچه بیشتر کارگران شد و آن گاه که کشاکش بین دستگاه دولتی و کارگران درگرفت، تشکیلات حرفه ای مستقل و آزاد به عنوان نتیجه ی این کشاکش پیدا شد(فریور،34:1386).
پیشدادیان و کیانیان که قبل از اشکانیان حکومت می کردند مشاغل و حرفه های گوناگون در کشور وسیع و پهناور ایران ایجاد نموده بودند و برای هریک از این حرفه ها اخلاق معینی داشتند. تخلیق به این خلق و خوی مورد پسند و ستایش و متقابلاً دوری از آن اخلاق انسانی مورد تنفر و انزجار همه ی ایرانیان روزگار اساطیری بود. کسانی می توانستند به حرفه ای دست یابند که از کمالات معنوی و رفعت اخلاقی برخوردار باشند. بر مبنای شاهنامه، در دوره ی پیشدادیان و کیانیان، در امر انتصاب افراد به مشاغل، شایسته سالاری مورد توجه بوده است. در دولت های پیشدادیان و کیانیان دستگاه ها و ادارت منظمی داشتند، سران مملکتی، مسئولین ذی ربط و کسانی که در رده ها و دیوان های کشوری و امور لشکری و جنگی قرار می گرفتند، حق و حقوق نسبت به مردم در خود احساس می کردند و می خواستند با ادای حق و اجرای آن دین خود را نسبت به مردم پرداخته باشند(فتح االه زاده،1386: 107و97).
در عصر ساسانی، حرفه مندان و سوداگران، تشکیلات صنفی و جشن های صنفی داشتند و امورشان را «واستریوشان سالار» رسیدگی و اداره می کرد، چرا که با کشاورزان در یک طبقه بودند. وظیفه ی اصلی این مأمور که از طرف شاه و اعضای خاندان های اعیان معین می شد، جمع آوری مالیات بود. در بعضی نواحی و ایالات ایران، جمع آوری خراج توسط «آمارکاران» انجام می شد که تابع واستریوشان سالار بود.
با توسعه ی شهرنشینی، پیشه وران از طبقه ی کشاورزان جدا شدند و آن ها که دوره گردی می کردند یا در روستاها سکونت داشتند، در شهرها ساکن گردیدند و همگی خود را به کانون قدرت مذهبی نزدیک ساختند تا فشار حاکمیت را بر طبقه ی خود بکاهند. با نفوذ فزاینده ی مذهب و روحانیت در طبقه ی حرفه مندان، اخلاق حرفه ای بیش از پیش تحت تأثیر مذهب قرار گرفت و همین امر به استواری بیشتر پیوند روحانیت و بازار انجامید(فریور،1386: 36-35).
اخلاق اسلامی یک اخلاق انتزاعی، خشک و بی ارتباط با سلسله نیازهای طبیعی و فطری انسان ها نیست، از این رو نه فقط ناظر به تنظیم مناسبات انسان با خداوند و عالم ماوراء است، بلکه به صورتی چشم گیرتر، بر روابط انسان با خود، با طبیعت و دیگر انسان ها، تأثیر می گذارد و موجبات طراوت و شادابی، بالندگی، سلامت و پایایی همه عرصه ها و قلمروهای زیست بشری را فراهم می سازد (غلامی،73:1388). در دین مبین اسلام، روایت بسیار معروف نبوی «إنی بعثت لا تمم مکارم الأخلاق» حکایت از اهمیت اخلاق در جهت گیری دعوت انبیاء دارد. رعایت اخلاق در حرفه یکی از دغدغه های مهم انبیاء است. در قرآن، توحید و برقراری قسط، دو هدف عمده در جهت گیری دعوت انبیا توصیف شده است. در آیا 84 تا 86 سوره ی هود، رسالت حضرت شعیب در دعوت به خدا و وفای به مکیال و میزان و اجتناب از کم فروشی دانسته شده است. اگر در اخلاق حرفه ای، رعایت حقوق دیگران مبنای تعامل حرفه ای است، رساله حقوق امام سجاد مبین این حقوق است.
یکی از پرثمرترین آثار تمدن اسلامی، رشد اخلاق حرفه ای است. کتاب هایی که در تمدن اسلامی در آداب حرف و مشاغل چون آداب تعلیم و تربیت، آداب قضا و آیین های اخلاقی دیوان ها نگارش یافته اند، حکایت از اهمیت راهبردی اخلاق در هدایت مشاغل و حرف دارد. نهادهای رسمی چون حسبه و نهادهایی چون اصناف، وظیفه ی نظارت و ترویج اخلاق در مشاغل را بر دوش داشته است (قرا ملکی، 1386: 17-16).
در میان منابع سنتی اخلاق، عناوین متعددی به چشم می خورد که به تدوین اصول و دستورات اخلاقی شغلی و صنفی پرداخته استاز آن جمله می توان به کتاب آداب المتعلمین شهید ثانی، تنبیه الأمراء و ایقاظ العلماء کوزه کنانی، فتوت نامه عبدالرزاق کاشانی، فتوت نامه چیت سازان، فتوت نامه آهنگران و…اشاره کرد. در سال های اخیر نیز آثار متعددی در زمینه اخلاق پزشکی، اخلاق مهندسی، اخلاق بازرگانی و اخلاق مدیریت تألیف یا ترجمه شده است که همه روی آوردی فردگرایانه دارد و به اصول اخلاقی متعلق به فرد ـ از آن جهت که دارای پیشه خاصی است ـ پرداخته است(غفوری نژاد،58:1383)
عمر دراز زرتشتیگری با همه ی افت و خیزهایش، دلیل محکمی بر اثرگذاری آن بر فرهنگ مردم ایران و دیگر ملت هایی است که به این دین گرویده اند و مدت ها تحت سلطه ی ایران بوده اند. از این رو می توان گفت اخلاق حرفه ای و روابط تولیدی و اجتماعی ما نیز تا پیش از ورود به عصر صنعتی از تأثیر آن به دور نمانده است(فریور،28:1386).
در زمان داریوش پادشاه هخامنشی دستمزد کارگران بر اساس مهارت و سن طبقه بندی می شدند. مادران از مرخصی و حقوق زایمان و نیز حق اولاد استفاده می کردند و می توانستند کار نیمه وقت انتخاب کنند تا از عهده ی وظایفی که در خانه داشتند برآیند(فرهود،2:1386). به نظر می رسد در همین زمان بوده است که انجمن های گوناگون حرفه مندان و پیشه وران، با الگوی اتحادیه ی بنایان آزاد که پیش تر در مصر و فلسطین تشکیل شده بود در سراسر امپراطوری ایران شکل گرفت. در عصر هخامنشی، پارسیان شایسته ی خود نمی دانستند که در کارگاه های ساختمانی آن دوران کار کنند و لذا کارهای ساختمانی بزگ توسط کارگران فنی غیر پارسی صورت می گرفت و طبیعی است که روال رایج در شکل گیری و اداره ی اتحادیه ی بنایان آزاد مصری، در این کارگاه های ساختمانی نیز الگوی تشکیلات حرفه ای شده باشد. به عبارت دیگر عدم حضور پارسیان به عنوان حرفه مندان و کارگران فنی در گارگاه های پرجمعیت ساختمانی، منجر به استقلال و آزادی هرچه بیشتر کارگران شد و آن گاه که کشاکش بین دستگاه دولتی و کارگران درگرفت، تشکیلات حرفه ای مستقل و آزاد به عنوان نتیجه ی این کشاکش پیدا شد(فریور،34:1386).
پیشدادیان و کیانیان که قبل از اشکانیان حکومت می کردند مشاغل و حرفه های گوناگون در کشور وسیع و پهناور ایران ایجاد نموده بودند و برای هریک از این حرفه ها اخلاق معینی داشتند. تخلیق به این خلق و خوی مورد پسند و ستایش و متقابلاً دوری از آن اخلاق انسانی مورد تنفر و انزجار همه ی ایرانیان روزگار اساطیری بود. کسانی می توانستند به حرفه ای دست یابند که از کمالات معنوی و رفعت اخلاقی برخوردار باشند. بر مبنای شاهنامه، در دوره ی پیشدادیان و کیانیان، در امر انتصاب افراد به مشاغل، شایسته سالاری مورد توجه بوده است. در دولت های پیشدادیان و کیانیان دستگاه ها و ادارت منظمی داشتند، سران مملکتی، مسئولین ذی ربط و کسانی که در رده ها و دیوان های کشوری و امور لشکری و جنگی قرار می گرفتند، حق و حقوق نسبت به مردم در خود احساس می کردند و می خواستند با ادای حق و اجرای آن دین خود را نسبت به مردم پرداخته باشند(فتح االه زاده،1386: 107و97).
در عصر ساسانی، حرفه مندان و سوداگران، تشکیلات صنفی و جشن های صنفی داشتند و امورشان را «واستریوشان سالار» رسیدگی و اداره می کرد، چرا که با کشاورزان در یک طبقه بودند. وظیفه ی اصلی این مأمور که از طرف شاه و اعضای خاندان های اعیان معین می شد، جمع آوری مالیات بود. در بعضی نواحی و ایالات ایران، جمع آوری خراج توسط «آمارکاران» انجام می شد که تابع واستریوشان سالار بود.
با توسعه ی شهرنشینی، پیشه وران از طبقه ی کشاورزان جدا شدند و آن ها که دوره گردی می کردند یا در روستاها سکونت داشتند، در شهرها ساکن گردیدند و همگی خود را به کانون قدرت مذهبی نزدیک ساختند تا فشار حاکمیت را بر طبقه ی خود بکاهند. با نفوذ فزاینده ی مذهب و روحانیت در طبقه ی حرفه مندان، اخلاق حرفه ای بیش از پیش تحت تأثیر مذهب قرار گرفت و همین امر به استواری بیشتر پیوند روحانیت و بازار انجامید(فریور،1386: 36-35).
اخلاق اسلامی یک اخلاق انتزاعی، خشک و بی ارتباط با سلسله نیازهای طبیعی و فطری انسان ها نیست، از این رو نه فقط ناظر به تنظیم مناسبات انسان با خداوند و عالم ماوراء است، بلکه به صورتی چشم گیرتر، بر روابط انسان با خود، با طبیعت و دیگر انسان ها، تأثیر می گذارد و موجبات طراوت و شادابی، بالندگی، سلامت و پایایی همه عرصه ها و قلمروهای زیست بشری را فراهم می سازد (غلامی،73:1388). در دین مبین اسلام، روایت بسیار معروف نبوی «إنی بعثت لا تمم مکارم الأخلاق» حکایت از اهمیت اخلاق در جهت گیری دعوت انبیاء دارد. رعایت اخلاق در حرفه یکی از دغدغه های مهم انبیاء است. در قرآن، توحید و برقراری قسط، دو هدف عمده در جهت گیری دعوت انبیا توصیف شده است. در آیا 84 تا 86 سوره ی هود، رسالت حضرت شعیب در دعوت به خدا و وفای به مکیال و میزان و اجتناب از کم فروشی دانسته شده است. اگر در اخلاق حرفه ای، رعایت حقوق دیگران مبنای تعامل حرفه ای است، رساله حقوق امام سجاد مبین این حقوق است.
یکی از پرثمرترین آثار تمدن اسلامی، رشد اخلاق حرفه ای است. کتاب هایی که در تمدن اسلامی در آداب حرف و مشاغل چون آداب تعلیم و تربیت، آداب قضا و آیین های اخلاقی دیوان ها نگارش یافته اند، حکایت از اهمیت راهبردی اخلاق در هدایت مشاغل و حرف دارد. نهادهای رسمی چون حسبه و نهادهایی چون اصناف، وظیفه ی نظارت و ترویج اخلاق در مشاغل را بر دوش داشته است (قرا ملکی، 1386: 17-16).
در میان منابع سنتی اخلاق، عناوین متعددی به چشم می خورد که به تدوین اصول و دستورات اخلاقی شغلی و صنفی پرداخته استاز آن جمله می توان به کتاب آداب المتعلمین شهید ثانی، تنبیه الأمراء و ایقاظ العلماء کوزه کنانی، فتوت نامه عبدالرزاق کاشانی، فتوت نامه چیت سازان، فتوت نامه آهنگران و…اشاره کرد. در سال های اخیر نیز آثار متعددی در زمینه اخلاق پزشکی، اخلاق مهندسی، اخلاق بازرگانی و اخلاق مدیریت تألیف یا ترجمه شده است که همه روی آوردی فردگرایانه دارد و به اصول اخلاقی متعلق به فرد ـ از آن جهت که دارای پیشه خاصی است ـ پرداخته است(غفوری نژاد،58:1383)