مفهوم روابط انسانی با مطالعات گروه «هاروارد» به سرپرستی «التون مایو[1]» در آزمایشگاه (هاوتورن[2]) در کارخانه وسترن الکتریک شیکاگو، نضج گرفت. سالها گمان میرفت دستمزد و شرایط فیزیکی کار، زمینههای اصلی انگیزش کارگران و افزایش تولید است، اما مطالعات گروه هاروارد این فرضیهها را که ناشی از الگوهای حقوقی بود زیر سؤال برد زیرا کارگران به عنوان انسان اقتصادی- منطقی رفتار نمیکردند بلکه به عنوان یک انسان اجتماعی و موجودی پیچیده باانگیزهها و ارزشهای چندگانه ظاهرشده بودند وبر اساس مجموعهای از حقایق، منافع و احساسات و عواطفشان عمل میکردند. علیرغم تغییر شرایط فیزیکی کار و ایجاد شرایط نامطلوب برای کارگران تولید افزایش یافته بود. کارگران دلیل آن را متمایز شدن از دیگران و مورد توجه قرار گرفتن میدانستند، با این ترتیب ساختار غیررسمی که کشف بزرگی در مدیریت و سازمان به حساب میآید مورد توجه واقع شد (اسکات ،1380).
به طور خلاصه نتیجهگیریهای اصلی از پژوهشهای «هالوژن»عبارتاند از:
- کارکنان را باید به عنوان اعضای اصلی گروه مشاهده کرد.
- نیاز افراد به عضویت در گروه از پاداشهای مادی و شرایط کار اهمیت بیشتری دارد.
- گروههای غیررسمی تأثیر زیادی بر رفتار کارکنان دارند.
- مدیران باید از نیازهای گروههای غیررسمی آگاهی داشته باشند و به آنها پاسخگویند تا همکاری آنان در جهت اهداف سازمانی جلب نمایند (کل ، 1376).
برخی شاخصهای روابط انسانی:
- درک نیازها، استعدادها و مشکلات دیگران و کوشش برای تأمین، شکوفایی و حل آن: همه معلمان، دانشآموزان و حتی اولیاء به عنوان انسان دارای نیازهایی هستند که بهنجاری و سلامت آنها به تأمین این نیازها بستگی دارد. انگیزه وصل به کار و مسئولیتپذیری انسانها با نیازهای آن ها رابطهی مستقیم دارد. هر قدر که فرد بین کارها و نیازهایشان همخوانی و سازگاری بیشتری احساس کند، تحرک بیشتری از خود نشان خواهد داد. کوشش برای شناخت نیازها و تأمین آن ها از وظایف اساسی مدیر آموزشی است (میر کمالی،1380).
- پذیرش تفاوتهای فردی: سازمان آموزشی مکان شکوفایی و پرورش استعدادهای دانشآموزان است اگر چه بیشتر آموزشها به صورت گروهی انجام میشود، اما تعلیم و تربیت امروزه به سوی آموزش فردی پیش می رود. فلیت[3] گفته است، همانگونه که اثر انگشت هیچ دو نفری یکسان نیست، عقاید، افکار و ایدههای هیچ یک از ما در زمینههای مذهبی، سیاسی و غیره یکسان نمیباشد در اکثر تعاریفی که از روابط انسانی شده، مسئله پذیرش فرد یعنی پذیرش، اهمیت و حق زیست او مورد توجه بوده است. در این تعاریف سعی شده است که از طریق دادن آزادی عمل، شناسایی فرد به عنوان یک شخص با تمام تفاوتها و خصوصیات فردی، درک قابلیتها و شرکت دادن او در تصمیمگیریها، بر میزان علاقه خود افزوده گردد (کردستانی،1390).
- دوست داشتن دیگران: یکی از موضوعات بسیار حساس در همهی مدیریتها و به ویژه در مدیریت آموزشی که تا حدودی بحث کمتری در مورد آن شده و نتوانسته است توجه و حساسیت مدیران را برانگیزد. مسئله توان یا مهارت دوست داشتن دانشآموزان و معلمان است. سنگ زیربنای دوست داشتن دیگران، ارزش قائل شدن برای آنهاست. اصولاً تا کسی نگرش مثبتی نسبت به انسانها در کل و نیروهایی که با آن کار میکند نداشته باشد، مدیر خوبی نخواهد شد. رسول گرامی اسلام (ص) تاکید فراوانی بر مهر ورزیدن به کودکان و دوست داشتن آن ها داشت و میفرمود «احبوا الصبیان و ارحموهم» یعنی کودکان را دوست بدارید و با آن رحیم و مهربان باشید.
- برقراری بهداشت روانی در محیط آموزشی: هر محیط آموزشی دارای جوی است که ممکن است آن محیط را سرد، خشک، غیرقابلاعتماد، ترسآور و یا گرم، صمیمی، قابلانعطاف، قابلاعتماد و حمایتکننده سازد؛ و هر چه جو سازمان مثبت تر باشد، برقراری روابط انسانی آسان تر خواهد بود. اگر محیطی بتواند به فرد اعتمادبهنفس بدهد و بروز استعدادها و احساسات او را ممکن سازد و در نهایت بتوانند زمینههای دستیابی به نیازهای فرد را امکانپذیر سازد، افراد احساس شادی و خوشبختی خواهند کرد.
افرادی که از بهداشت روانی برخوردارند دارای ویژگیهای زیر هستند:
- افراد سالم در مورد خویش احساس آرامش و آسودگی خاطر دارند.
- از زندگی خود ناامید نیستند.
- در برخورد با مشکلات، خود را توانا احساس میکنند.
- برای تفاوتهای فردی دیگران احترام قابل هستند.
- اهداف واقعبینانه ای برای خود در نظر میگیرند.
- دیگران را دوست دارند و خواستهای آنان را در نظر میگیرند.
مدیران باید جوی حاکی از اعتمادبهنفس و خود پنداری مثبت و نظایر آن در افرادی به وجود آورند تا افراد احساس ارزشمندی و نشاط و شادی را در خود ایجاد کنند (میر کمالی،1380).
[1]. Elton mayo
[2]. Haw thorne
[3]. Fleet
مفهوم روابط انسانی با مطالعات گروه «هاروارد» به سرپرستی «التون مایو[1]» در آزمایشگاه (هاوتورن[2]) در کارخانه وسترن الکتریک شیکاگو، نضج گرفت. سالها گمان میرفت دستمزد و شرایط فیزیکی کار، زمینههای اصلی انگیزش کارگران و افزایش تولید است، اما مطالعات گروه هاروارد این فرضیهها را که ناشی از الگوهای حقوقی بود زیر سؤال برد زیرا کارگران به عنوان انسان اقتصادی- منطقی رفتار نمیکردند بلکه به عنوان یک انسان اجتماعی و موجودی پیچیده باانگیزهها و ارزشهای چندگانه ظاهرشده بودند وبر اساس مجموعهای از حقایق، منافع و احساسات و عواطفشان عمل میکردند. علیرغم تغییر شرایط فیزیکی کار و ایجاد شرایط نامطلوب برای کارگران تولید افزایش یافته بود. کارگران دلیل آن را متمایز شدن از دیگران و مورد توجه قرار گرفتن میدانستند، با این ترتیب ساختار غیررسمی که کشف بزرگی در مدیریت و سازمان به حساب میآید مورد توجه واقع شد (اسکات ،1380).
به طور خلاصه نتیجهگیریهای اصلی از پژوهشهای «هالوژن»عبارتاند از:
- کارکنان را باید به عنوان اعضای اصلی گروه مشاهده کرد.
- نیاز افراد به عضویت در گروه از پاداشهای مادی و شرایط کار اهمیت بیشتری دارد.
- گروههای غیررسمی تأثیر زیادی بر رفتار کارکنان دارند.
- مدیران باید از نیازهای گروههای غیررسمی آگاهی داشته باشند و به آنها پاسخگویند تا همکاری آنان در جهت اهداف سازمانی جلب نمایند (کل ، 1376).
برخی شاخصهای روابط انسانی:
- درک نیازها، استعدادها و مشکلات دیگران و کوشش برای تأمین، شکوفایی و حل آن: همه معلمان، دانشآموزان و حتی اولیاء به عنوان انسان دارای نیازهایی هستند که بهنجاری و سلامت آنها به تأمین این نیازها بستگی دارد. انگیزه وصل به کار و مسئولیتپذیری انسانها با نیازهای آن ها رابطهی مستقیم دارد. هر قدر که فرد بین کارها و نیازهایشان همخوانی و سازگاری بیشتری احساس کند، تحرک بیشتری از خود نشان خواهد داد. کوشش برای شناخت نیازها و تأمین آن ها از وظایف اساسی مدیر آموزشی است (میر کمالی،1380).
- پذیرش تفاوتهای فردی: سازمان آموزشی مکان شکوفایی و پرورش استعدادهای دانشآموزان است اگر چه بیشتر آموزشها به صورت گروهی انجام میشود، اما تعلیم و تربیت امروزه به سوی آموزش فردی پیش می رود. فلیت[3] گفته است، همانگونه که اثر انگشت هیچ دو نفری یکسان نیست، عقاید، افکار و ایدههای هیچ یک از ما در زمینههای مذهبی، سیاسی و غیره یکسان نمیباشد در اکثر تعاریفی که از روابط انسانی شده، مسئله پذیرش فرد یعنی پذیرش، اهمیت و حق زیست او مورد توجه بوده است. در این تعاریف سعی شده است که از طریق دادن آزادی عمل، شناسایی فرد به عنوان یک شخص با تمام تفاوتها و خصوصیات فردی، درک قابلیتها و شرکت دادن او در تصمیمگیریها، بر میزان علاقه خود افزوده گردد (کردستانی،1390).
- دوست داشتن دیگران: یکی از موضوعات بسیار حساس در همهی مدیریتها و به ویژه در مدیریت آموزشی که تا حدودی بحث کمتری در مورد آن شده و نتوانسته است توجه و حساسیت مدیران را برانگیزد. مسئله توان یا مهارت دوست داشتن دانشآموزان و معلمان است. سنگ زیربنای دوست داشتن دیگران، ارزش قائل شدن برای آنهاست. اصولاً تا کسی نگرش مثبتی نسبت به انسانها در کل و نیروهایی که با آن کار میکند نداشته باشد، مدیر خوبی نخواهد شد. رسول گرامی اسلام (ص) تاکید فراوانی بر مهر ورزیدن به کودکان و دوست داشتن آن ها داشت و میفرمود «احبوا الصبیان و ارحموهم» یعنی کودکان را دوست بدارید و با آن رحیم و مهربان باشید.
- برقراری بهداشت روانی در محیط آموزشی: هر محیط آموزشی دارای جوی است که ممکن است آن محیط را سرد، خشک، غیرقابلاعتماد، ترسآور و یا گرم، صمیمی، قابلانعطاف، قابلاعتماد و حمایتکننده سازد؛ و هر چه جو سازمان مثبت تر باشد، برقراری روابط انسانی آسان تر خواهد بود. اگر محیطی بتواند به فرد اعتمادبهنفس بدهد و بروز استعدادها و احساسات او را ممکن سازد و در نهایت بتوانند زمینههای دستیابی به نیازهای فرد را امکانپذیر سازد، افراد احساس شادی و خوشبختی خواهند کرد.
افرادی که از بهداشت روانی برخوردارند دارای ویژگیهای زیر هستند:
- افراد سالم در مورد خویش احساس آرامش و آسودگی خاطر دارند.
- از زندگی خود ناامید نیستند.
- در برخورد با مشکلات، خود را توانا احساس میکنند.
- برای تفاوتهای فردی دیگران احترام قابل هستند.
- اهداف واقعبینانه ای برای خود در نظر میگیرند.
- دیگران را دوست دارند و خواستهای آنان را در نظر میگیرند.
مدیران باید جوی حاکی از اعتمادبهنفس و خود پنداری مثبت و نظایر آن در افرادی به وجود آورند تا افراد احساس ارزشمندی و نشاط و شادی را در خود ایجاد کنند (میر کمالی،1380).
[1]. Elton mayo
[2]. Haw thorne
[3]. Fleet