2-1. هیجان چیست؟. 11
2-2. چه تعداد هیجان وجود دارد؟. 12
2-3. نظریه هیجان. 14
2-3-1. دیدگاه تکاملی.. 15
2-3-2. دیدگاه روان پویشی درباره هیجان. 16
2-3-3. نظریه انسانگرایی درباره هیجان. 17
2-3-4. دیدگاه گشتالتی در هیجان. 17
2-3-4. دیدگاه شناختی در مورد هیجان. 18
2-3-5. تلفیق نظریه های هیجان. 19
2-4. پردازش هیجانی و شناخت.. 20
2-5. تنظیم هیجانی.. 22
2-6. بدتنظیمی هیجانی.. 23
2-7. پاسخ های هیجانی.. 24
2-8. نارسایی هیجانی.. 26
2-9. هوش هیجانی.. 26
2-10. عصب-روانشناسی هیجان. 28
2-10-1. عصب زیست شناسی تنظیم هیجان. 29
2-10-2. نیمکره های مغز و هیجان. 31
2-10-3. نظریه عصب شناختی دیویدسون. 31
روش تحقیق.. 37
3-1. روش پژوهش… 38
3-2. جامعه آماری.. 38
3-3. نمونه و روش نمونه گیری.. 38
3-4. ابزار پژوهش… 38
3-4-1. سؤالات مربوط به بعد بهبود پذیری (تاب آوری) 39
3-4-2. سؤالات مربوط به بعد امتداد زمانی.. 39
3-4-3. سؤالات مربوط به بعد شم اجتماعی.. 40
3-4-4. سؤالات مربوط به بعد خودآگاهی.. 41
3-4-5. سؤالات مربوط به بعد حساسیت به بافت.. 41
3-4-6. سؤالات مربوط به بعد توجه. 42
3-5. روش نمره گذاری.. 43
3-6. روش اجرا و جمع آوری داده ها 43
3-7. روش تجزیه و تحلیل داده ها 43
تجزیه و تحلیل داده ها 44
4-1. متغیرهای جمعیت شناختی.. 45
4-1-1. جنسیت.. 45
4-1-2. سن.. 46
4-1-3. مقطع تحصیلی.. 47
4-2. بررسی سؤالات پژوهش… 48
4-2-1. سؤال اول. 48
4-2-2. سؤال دوم. 49
4-2-3. سؤال سوم. 52
4-2-4. سؤال چهارم. 56
بحث و نتیجه گیری.. 59
5-1. بحث و نتیجه گیری.. 60
5-1-1. سؤال اول. 60
5-1-2. سؤال دوم. 61
5-1-3. سؤال سوم. 63
5-1-4. سؤال چهارم. 64
5-2. پیشنهادهای پژوهشی: 64
5-3. پیشنهادهای کاربردی: 65
منابع. 66
1-1. مقدمه
در طول تاریخ همواره انسان ها علاقه مند بودند که خود و دیگران را بهتر بشناسند. چرا که شناخت انسان و نحوه تربیت او جزو مهم ترین وظایف کلیه رشته های علوم انسانی می باشد (سپهریان، 1389).
بدون وجود هیجان های مختلف، زندگی ما نیز فاقد معنی، حس، غنا، شادی و ارتباط با دیگران خواهد بود (لی هی، تیرچ، ناپولیتانو، 2011؛ ترجمه: منصوری راد، 1393).
هیجان ها مطالبی را درباره نیازهای ما، ناکامی های ما و حقوق ما در اختیارمان قرار می دهند، و انگیزه لازم را برای ایجاد تغییر و گریز از موقعیت های دشوار به ما اعطا کرده و سبب می شوند که دریابیم در چه مواقعی احساس رضایت مندی می کنیم (لی هی، تیرچ، ناپولیتانو، 2011؛ ترجمه: منصوری راد، 1393).
هیجان از مجموعه فرایندهایی تشکیل شده که هیچ یک از آنها نمی توانند به تنهایی سبب شوند که ما یک تجربه را هیجان بنامیم. هیجان ها، مانند اضطراب، شامل مؤلفه های ارزیابی، حس، قصدمندی (وجود هدف)، احساس یا کیفیت، رفتار حرکتی و در اغلب موارد، مؤلفه بین فردی هستند. بنابراین هنگامی که شما با هیجان اضطراب را تجربه می کنید، در می یابید که نگران هستید که کار خود را در موعد مقرر انجام نخواهید داد (ارزیابی)، دچار افزایش تعداد ضربان قلب می شوید (حس)، بر توانایی های خود متمرکز می شوید (قصدمندی)، احساس هولناکی در مورد زندگی دارید (احساس)، از نظر جسمی بی تاب و بی قرار می شوید (رفتار حرکتی) و ممکن است در بسیاری از موارد به دوست یا شریک زندگی تان بگویید که امروز روز بدی است (مؤلفه بین فردی) (لی هی، تیرچ، ناپولیتانو، 2011؛ ترجمه: منصوری راد، 1393).
طی چند دهه گذشته، پژوهشهای پایه در مطالعات هیجان گسترش بسیاری یافته و یک نگرش پایدار در این باره به وجود آمده است (سالووی، 2000). استفاده مفید و مناسب از هیجانات در زندگی و کار نقش بسیاری در موفقیتهای انسان دارد و میتوان گفت که جمله قابلیتهای انسانها ، توان تنظیم و سازگاری هیجاناتشان متناسب با الزامات موقعیتهای خاص میباشد (هافمن و کاشدان، 2010). سبک هیجانی یا شیوه تنظیم هیجان پیامدهای مختلفی در زندگی انسان به خصوص در حوزه مسائل اجتماعی و سازشی دارد. بلیر و همکاران (2004) در گزارش پژوهشی خود نشان دادند که تنظیم هیجانی بر حل مسئله اجتماعی تأثیرگذار است. دیویدسون و اکمن نیز برای خود تنظیمی هیجانی نوعی نقش سازگارانه تکاملی قائل هستند (به نقل از کارشکی، 1392).
ریچارد دیویدسون عصبپژوه باور دارد که درک نوروبیولوژی هیجان، میتواند به همه ما کمک کند تا “سبک هیجانی” درستی را برای بهبود زندگی خود به وجود آوریم (دیویدسون، 2013).
در اواسط دهه هفتاد میلادی، هیجان به ندرت حوزه پژوهشی تلقی میشد. کارهای بسیار اندکی هم که انجام میشد بر اساس خود سنجیهای کلی و غیر دقیق صورت میگرفت. روانشناسان شناختی که در آن زمان فعالیتهایشان را شروع کرده بودند، هیجان را به عنوان چیزی که در شناخت دخالت میکند در نظر میگرفتند. این انگاره که هیجانها انطباقی هستند و میتوانند نقش مهمی در تصمیمگیری داشته باشند، و رفتار را تحت تأثیر قرار دهند پس از فاصله زمانی نسبتاً طولانی مطرح شد. انگاره نزدیکتر به کار دیویدسون ، که کورتکس در هیجان نقش دارد، نوعی بدعت به شمار میآمد، چون عصب پژوهی ـ در آن حدی که آن زمان مطرح شده بودـ منحصراً بر نقش مستقیم لیمبیک و ساقه مغز در هیجانها تمرکز کرده بود. هیجان به میزان بسیار زیادی، به عنوان نوع ابتدائی فرآیند روانشناختی در نظر گرفته میشد. این نوع تلقی، به تعبیری، هیجانها را به “انباری یا زیر زمین مغز”مربوط میکرد. حال آنکه پژوهشها به طور واضحی نشان میدهند که آسیب وارد شده به قشر مخ، به اختلال هیجانی منجر میشود و این نشان میدهد هیجان نقش زیر زمین را ندارد (همان منبع).
شش سبک هیجانی در طول 30 سال عصب پژوهی ریچارد دیویدسون پدید آمدهاند. نمی توانیم این ابعاد شش گانه را ابعاد آشکار هیجان ها بدانیم: آنها با هیجان های مشخص و معینی مطابقت نمی کنند و از الگوهای سنتی ارزیابی و برانگیختگی که در پژوهش های مبتنی بر هیجان بر آنها تأکید شده است، پیروی نمی کنند (همان منبع).
1-2. بیان مسئله
ساخت و هنجاریابی ابزارهای مختلف سالهاست که در روانشناسی مورد توجه قرار گرفته است. روانشناسی برای سنجش توانایی های شناختی و بررسی انواع استعدادها در حوزه های مختلف زندگی به این ابزارها نیاز دارد. امروزه در کشورهای مختلف دنیا، حجم قابل توجهی از پژوهش ها به بررسی روابط این توانایی ها و استعدادها با حیطه های گوناگون زندگی افراد می پردازد.
با جستجو در میان پرسشنامه ها و آزمونهای روانی مداد و کاغذی، چندین آزمون در مورد هیجان و حوزه های مرتبط با هیجان می توان یافت. اما اغلب این آزمونها (برای مثال: پرسشنامه تنظیم هیجان، پرسشنامه کنترل هیجانی و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان) به بررسی جنبه ای خاص از هیجان پرداخته و نمی توانند یک دید کلی بدست دهند. از طرفی با توجه به گسترش استفاده از علوم عصب شناختی در روانشناسی نیاز است تا ابزارهای روانشناسی نیز از پیشرفت های عصب شناسی بهره مند شوند تا بهتر بتوانند خود را با روانشناسی نوین تطبیق دهند.
1-3. اهمیت و ضرورت پژوهش
یافتههای حاصل از ساخت و هنجاریابی مقیاس هیجانی میتواند در مراکز مشاوره، کلینیکهای روانشناسی، دانشگاهها و مدارس مورد استفاده قرار بگیرد و نیز به انتخاب شیوههای درمانی مناسب به آنها کمک خواهد کرد. با شناسایی سبک های هیجانی افراد و مرتبط کردن آنها با مسائل و مشکلات زندگی آنها میتوان به آنها آموزشهای لازم را داد تا سبک هیجانی خود را بهبود بخشند.
نبود ابزاری استاندارد و متناسب با فرهنگ جامعه ایران، محقق را به ساخت و هنجاریابی چنین ابزاری سوق داده است.
1-4. اهداف پژوهش
1-4-1. هدف کلی
ساخت و هنجاریابی آزمونی برای اندازهگیری سبک های هیجانی (با توجه به مؤلفههای اصلی آن) بر اساس نظریه ریچارد دیویدسون، در بین دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی تهران
1-4-2. اهداف جزئی
- تعیین مؤلفههای سبک های هیجانی
- ساخت و هنجاریابی آزمونی برای اندازهگیری سبک های هیجانی (با توجه به مؤلفههای اصلی آن) ، در بین دانشجویان
- بررسی ویژگیهای روانسنجی سؤالات
- بررسی ساختار عاملی در تحلیل سؤالات
- بررسی رابطه میان نمره پرسشنامه با متغیرهای جمعیت شناختی جنسیت، سن و مقطع تحصیلی
1-5. سؤلات پژوهش
- روایی پرسشنامه سبک های هیجانی چگونه است؟
- آیا پرسشنامه سبک های هیجانی محقق ساخته از همسانی درونی و پایایی قابل قبولی برخوردار است؟
- آیا پرسشنامه سبک های هیجانی از روایی قابل قبولی برخوردار است؟
- ساختار پرسشنامه محقق ساخته از چه مؤلفههایی تشکیل شده؟