وظایف و مسئولیتهای معلمان بسیارند. بااینوجود میتوان آن ها را به چهار دسته کلی تقسیم کرد (قورچیان،1379).
- وظایف و مسئولیتهای معلم نسبت به دانشآموز که شامل این موارد هست: به دانشآموزان علاقهمند باشد، احساسات آن ها را بپذیرد و در صورت لزوم به آن پاسخ گوید، به دانشآموزان فرصت اظهارنظر بدهد، در هنگام ارزشیابی از اعمالنظر شخصی بپرهیزد، از در ک و فهم مطالب توسط دانشآموزان از طریق ارزشیابی شفاهی، ارائه تکلیف، خلاصه کردن درس و جویا شدن نظر آنان اطمینان حاصل کند.
- وظایف و مسئولیتهای معلم نسبت به مدرسه که شامل این موارد هست: از قوانین و مقررات منطقی پیروی کند، از وقت و امکانات آموزشی بهطور منطقی استفاده کند، در حل مشکلات مدرسه بکوشد، بابیان قواعد و مقررات موردنیاز به رعایت اعتدال و نظم کمک کند.
- وظایف و مسئولیتهای معلم نسبت به همکار آنکه شامل این موارد میشود: دارای روحیه همکاری علمی باشد، موجبات رشد حرفهای همکاران را فراهم آورد، روحیهی همدلی و همفکری داشته باشد، بهجای رقابت بر رفاقت تأکید کند، به همکاران احترام بگذاردُ.
6-2 خصوصیات ذاتی معلم
افراد خصوصیات ذاتی و رفتارهای اکتسابی متفاوتی دارند. هرگز نمیتوان دو فرد کاملاً همانند یافت. خصوصیات فردی مدرسان و دانشجویان و نبود نتایج قابل پیشبینی و مطلق در فرایند آموزش، آموزش را به فرآیندی دشوار، پیچیده و درعینحال جالب مبدل میکند. مدرسان نیز خصوصیات ذاتی و الگوهای رفتاری خاص خود رادارند که بر عملکرد آن ها و عملکرد شاگردانشان تأثیر میگذارد. خصوصیات فردی هر کس نحوه تلقی و برداشت دیگران از او را تعیین میکند. ویژگیهای جسمانی افراد قابلرؤیت است؛ بااینحال بین قد، وزن، رنگ پوست و یا جنسیت مدرس و اثربخشی تدریس او رابطه اندکی وجود دارد. ویژگیهای روانشناختی و احساسی بهطور مستقیم بر اثربخشی تدریس تأثیر میگذارند، ولی متغیرهای بسیار زیادی در این زمینه وجود دارند که حتی تفاوتهای بسیار اندک در اثربخشی را هم نشان میدهند (میری،1386: 11).
الف) نگرش یا طرز فکر: هر مدرسی درباره افراد، اشیاء و رویدادها احساسات و عقاید خاصی دارد. رفتار یا اشارات فرد معمولاً بر نگرش مثبت یا منفی او دلالت دارد. نگرشهایی که معمولاً در رفتار انسان تجلی میکند از تجارب زندگی و تعامل با دیگران نشأت میگیرد. وقتی فرد به سن بلوغ میرسد ایجاد تغییر در نگرش او بسیار دشوار است. افراد واجد نگرشهای مثبت، در مقایسه با دارندگان نگرشهای منفی معمولاً مدرسان کارآمدتری هستند. مثال بارز نوع نگرش یا طرز فکر یک مدرس که در اثربخشی او اثر میگذارد احساس مدرس نسبت به دانشجویان و فرایند یادگیری است (میری،1386: 11).
ب) تواناییهای عقلانی: مدرس باید بخواند، بنویسد، استدلال کند، استنتاج کند، حلال مشکل باشد، محاسبه کند، جمعبندی کند، درباره مفاهیم توضیحی ارائه دهد و بتواند تصمیمات عاقلانه بگیرد و این کارها درواقع از وظایف مغز است و موجب میشود مدرس در بهرهگیری از نهادها برای انتقال مفاهیم و ایجاد ارتباط با افراد، اشیاء و آراء بسهولا عمل کند. لازمهی کار یک مدرس کارآمد برقراری ارتباط مناسب است. میزان درک افرادی که به تدریس تمایل دارند باید بالاتر از حد معمول باشد. اصطلاحات گوناگونی چون هوش، شناخت و ادراک، در تبیین تواناییهای عقلانی لازم برای یک مدرس مورداستفاده قرار میگیرند. مدرس، علاوه بر اینکه باید روان و واضح سخن گوید، باید دارای نوعی توان فکری برای ادای مطالب درسی نیز باشد (میری،1386: 12).
ج) مهارتهای اجتماعی (بین فردی)[1]: قابلیت برقراری ارتباط مناسب بادانشجویان، مدیران، والدین، کارفرمایان و رهبران اجتماعی از ضروریات کار هر مدرس است. ارتباط اجتماعی مطلوب، یادگیری بهتر را تضمین نمیکند ولی به تحقیق ثابت شده است که احساس منفی دانشجویان نسبت به مدرس، خود، موجب کاهش میزان یادگیری دانشجویان میشود. دانشجویی که بترسد و یا عصبانی و نگران باشد نمیتواند خوب یاد بگیرد. تسلط، اعتماد به نفس و تلقی مثبت مدرس از خود، عامل اصلی و مؤثر در محیط یادگیری است. شخصیت افراد مجموعهای از خصایص شخصی، اجتماعی و روانی آنهاست. بعضی از این عوامل شخصیتی، جنبه ارثی دارند، درحالیکه بعضی دیگر از تربیت محیطی و تجارب دوران زندگی حاصل میشوند. مدرسان بهعنوان افراد بزرگسال به آسانی قادر به ایجاد تغییر در خود نیستند، با این حال آگاهی آنان از شخصیت و رفتارهایی که در یادگیری تأثیر منفی دارد میتواند سودمند باشد (میری،1386: 14).
د) رفتار: شخصیت که معمولاً در بزرگسالی نمود پیدا میکند، عمده ترین متغیر در برقراری ارتباط با دیگران بهحساب میآید. این پیوستگی پیچیده شخصیتی، عامل مهمی در معرفی مدرس به دیگران است. بعضی از رفتارهایی که سبب میشوند یک نفر خودش را به دیگران بشناساند و یا دیگران او را بشناسند طبیعی و بدون تصمیمگیری آگاهانه بروز میکنند. با این حال بسیاری از تاثیرگذاریهای مدرس در یادگیری فراگیران، حاصل رفتارهای کلامی و عملی اوست. مسلم است که چنانچه رفتارهای مدرس به نظام ارزشی و احساسی فراگیران نزدیکتر باشد، برای آنان قابل قبولتر است. رفتار مناسب، به شرایط و زمان خاص بستگی دارد و فرد دیگری نمیتواند آن را از قبل پیشبینی کند. این، بخشی از فرایند پیچیده تصمیمگیری است که پیوسته در هر محیط تعلیم و تعلم روی میدهد. اصول کلی حاکم بر رفتار، در بیشتر موقعیتها مناسب و قابل اجراست (میری،1386: 15).
ه) تحسین، تعارف و تمجید: تشویق در موقعیت فرد عامل مؤثری بهحساب میآید. تعارف و تمجید موجب ارتقای کارایی و احساس رضایت افراد میشود. ابراز علاقه به نتیجه کار یک همکار یا دانشجو نوعی تحسین و تعارف محسوب میشود. مدرسانی که در کلاس موفقیتی فوق العاده کسب میکنند و یا در رویکرد حل مشکل دانشجویان موفق میشوند باید صمیمانه موجب تمجید قرار گیرند. البته از تمجید و تعارف و تحسین در امور کماهمیت که به چاپلوسی تعبیر میشود باید پرهیز کرد (میری،1386: 17).
و) رفتار دوستانه: مدرسی که باهم با لبخند و ادای کلمهای تهنیت آمیز برخورد میکند در کار با آنان موفقتر است. باهم کاران و دانشجویان باید ارتباطی دوستانه، طبیعی و آزاد برقرار کرد. یک نصیحت قدیمی به مدرسان جدید که هنوز هم قابل استناد است، این است که «با عدالت رفتار کن، محکم باش و رفتار دوستانه داشته باش». اینکه دانشجویان مدرس خود را فردی خوشبرخورد و قابلدسترسی بدانند برای آنان بسیار مهم است. حسن تفاهم از طرق مختلف ازجمله با یک لبخند، سلام، خوشامدگویی و یا اقرار به ارزشمندی حاصل میشود.
اگر مدرس دارای هر یک از این رفتارها باشد، دانشجویان او را معلمی سختگیر و بداخلاق تلقی خواهند کرد:1) پرخاشگری و داشتن حالت تهاجمی؛ 2) با لحن آمرانه سخن گفتن؛ 3) غیرقابل انعطاف جلوه کردن؛ 4) لاف زدن و تهدید به اینکه کسی نمیتواند از او نمره الف بگیرد؛ 5) خودداری از تکرار مطلب و پاسخ ندادن به سؤالات دانشجو؛6) اظهار اینکه برای گذارانید این درس تلاشهای فوقالعادهای لازم است؛7) رفتار با دانشجو بهنحویکه باید بهجای راهنمایی او را بهزور پیش برد؛8) کمتوجهی به دانشجو (میری،1386: 17).
84.interpersonal skills