اصولي كه در اسلام جهت درمان معتاد مفيد واقع میشوند عبارتاند از:
- اصل پذيرش
در مكتب اسلام بالاترين خطا وگناه كه همان شرك به خدا هست درصورت بازگشت و شناخت ذات يكتاي خداوند قابل بخشش است و هيچ كس مأيوس از رحمت خداوند نيست و شخص معتاد نيز زماني كه جهت درمان، پناه به مرجع ذي صلاحي آورد به هيچ عنوان طرد نمیشود.
- اصل حمايت
اسلام به پيروان خود دستور میدهد زماني كه شخص ولو غير مسلمان به قصد كمك گرفتن به تو رجوع كرد دست رد به سينه او زده نشود، بلكه حتي حمايت از افراد ضعيف و مستضعف علامت ايمان افراد برشمرده شده و كسي كه در فكر اين موضوع نباشد مسلمان نمیباشد؛ لذا معتاد نه تنها پذيرفته میشود بلكه از نظر درمان حمايت هم میشود.
- اصل بازگشت به اصل خويش
شخص راهنما كه خود مسلمان دلسوزي است سعي خواهد نمود او را با ارزشهای انسانيش آشنا كند و جايگاه انسان را در روي زمين به وي نشان دهد و مقام انسان و عزت هميشگي او را در پرتو گرايش به مذهب به وي گوشزد میکند تا زمینه تفکر و در نتیجه بازگشت به اصل خويش در او ايجاد شود.
- اصل تصميم و اراده
در اسلام حتي نيت و تصميم شخص چنانچه مثبت باشد اجر در پي دارد و لذا زماني كه هر معتاد اراده و تصميم به ترك گرفت همان لحظه گرايش به سمت جاده سلامتي و در مسير صحيح قرارگرفتن آغاز میشود. لذا اسلام سعي دارد زماني كه معتاد تصميم و اراده به ترك كرد او را مورد حمايت مادي و معنوي و همچنين تشويق قرار دهد و بر تقويت اين تصميم و اراده بيفزايد تا به عنوان يك هدف مهم آن را دنبال كند؛ زيرا اساس مذهب رشد هست. (قدتبين الرشد من الغي …، بخشی از آيت الكرسي). لذا نيت و اراده انسانها به سمت يك زندگي سالم، بايستي مورد حمايت جامعه قرارگيرد. شخصي كه تصميم به ترك گرفته از نظر مذهب مورد حمايت است و به ديده احترام به وي نگاه میکنند. به منظورتقويت اراده و باقي بودن بر اين بينش، راهكارهاي ذيل از نظر مذهب توصيه میگردد:
- حمایتهای مادي ومعنوي (اقوام، دوستان، حکومت.
- همنشيني و دلجوئي از وي.
- ياد آوري مكرر توانمنديهاو ارزشهای انساني وي.
- سوق دادن ذهن او به خدا و اوليائش.
- اصل مراقبت
رسول اكرم (ص) میفرمایند: «كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيته»؛ شما همه ناظر و راهبر و نسبت به يکديگر مسئول هستيد. مذهب علاوه بر بكار گرفتن چهار اصل فوق، اصل مراقبت را تا حصول نتيجه نهايي ارائه میدهد. صله رحم، رسيدگي به خويشاوندان و به جا آوردن حقوق همسايه از نشانههای ايمان در جامعه هست. لذا يك مسلمان برای اینکه آفتهای اجتماع دوباره به سراغ هم نوعش نرود، با او معاشرت کرده و از او حمایت می کند و پیوسته نگران حال اوست. مذهب به مثابه مراقب دلسوزي است كه پيوسته در صدد جهت دادن افراد منحرف به سمت فطرت و طريقه حق هست.
- اصل بازسازي شخصيت
دين اسلام يكي از ادياني است كه به وحدت و يكپارچگي شخصيت معتقد است. اسلام دين توحيدي بي نظيري است، چرا كه خداوند خالق يگانه و واحد است و خلقت او نيز بر اساس يك نظام يكپارچه و واحد میباشد كه هر عناصر اين خلقت ضمن برخورداري از وحدت دروني به نوبه خود نقش مهمي در برپايي و هماهنگي خلقت دارد. بهترين ارزشها يكي جان وديگري شخصيت انسان هست و هر دو بالاترين مسئوليت را براي آحاد امت اسلامي به همراه میآورد. لذا هر فردي كه تصميم دارد قدم به جاده سلامتي بگذارد، خطا و انحرافات گذشته او محو میشود و فعالیتهای مثبت و كوشش در راه صحيح زندگي كردن، گناهان گذشته را از بين میبرد (قرآن كريم: ان الحسنات یذهبن السیئات؛ خوبیها، زشتیها را از بين میبرد). بنابر اين شخصي كه با دستورات فوق، سلامت خود را باز يافته مانند ديگر افراد جامعه ادامه حيات میدهد و با حرمت و ارزشمندي زندگي میکند و هيچ مسلماني اجازه کوچکترین جسارت به او را ندارد، زيرا او بازگشت به اصل خويش نموده و بر همه مسلمانها واجب است براي او ارزش يك انسان كامل را قاءل باشند. اميد است با دستورات حيات بخش اسلام بتوانيم تولدي ديگر در حيات خود و ديگران بويژه افراد معتاد جامعه ايجاد نمائیام.
2-5-6- نقش مذهب و سلامت معنوی در پیشگیری از اعتیاد
مواد مخدر و اعتیاد به عنوان یک پدیده اجتماعی جوامع مختلف را با فرهنگهای مختلف تحت سیطره خود در آورده است. اعتیاد و سوء استفاده از مواد مخدر بیش از همه، قشر جوان و نیروی فعال جامعه را هدف خود قرار داده است. دین اسلام به دلیل ماهیت اجتماعیاش و دیدگاهی که نسبت به انسان و رشد و کمال او دارد، در بردارنده بسیاری از مولفههای جامعهشناختی است. بدین معنا که چون اساسا بر طبق آموزههای این دین لزوما راه کمال از میان بسترهای اجتماعی میگذرد، لذا طیف وسیعی از دستورات در جهت زندگی اجتماعی سمت و سو یافته است، در این صورت بجا نیست اگر متوقع باشیم که قرآن کریم بعنوان سر چشمه معارف اسلامی نسبت به آنچه امروز انحراف اجتماعی نامیده میشود فاقد دیدگاه باشد. به عکس، خطوط کلی و کلان آنرا به تصویر کشیده است. از آنجا که مذهب و باورهای مذهبی از جمله عوامل فرهنگی هستند که باید در ارتقای سلامت، درمان و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی مورد توجه بیشتر قرار گیرند، لذا آشنایی صحیح با مبانی دینی انسان را از مبدا سیر در اندیشههای نادرست و ابتلای به انحرافات باز میدارد. بسیاری از جامعه شناسان معتقدند که جامعه ما در دوران گذار به سر میبرد. یکی از نشانههای این دوران، بیهنجاری، نابسامانی، بیقانونی، افزایش جرم و جنایت و از همه مهمتر افزایش اعتیاد هست که روزانه بسیاری از ما آنرا لمس و یا مشاهده میکنیم. از آنجایی که یکی از مؤلفههای اصلی سرمایه در هر جامعه و محیط کاری نیروی انسانی سالم و پرتوان آنست، از این رو تمام پیشرفتهای علمی مرهون تلاش افرادی است که در سلامتی کامل به سر میبرند (جلیلیان، 1380). اعتیاد و سوء مصرف مواد مخدر از موانع عمدهی توسعه جوامع به شمار میرود و از خطرات عمدهای است که سلامتی نسل جوان را مورد تهاجم قرار میدهد. از دیدگاه تعلیم و تربیت اسلامی تمامی کژ رفتاریها و انحرافات بشر از نبود و یا ضعف اعتقاد مذهبی ریشه میگیرد و پایبندی به اصول مذهبی، بزرگترین عامل بازدارنده از انحرافهای اجتماعی است. (محمدی و دادخواه،1380: 28) در این راستا، فقه زنده و جاویدان اسلام که بر پایه عقل ومنطق و اندیشه استوار است و یکی از پایههای استدلالی آن را ارزیابی مصالح و مفاسد تشکیل میدهد، اعتیاد به مواد مخدر و دیگر اعتیادهای زیانبار و فساد انگیز را که کوچکترین نفعی به حال مردم ندارد، حرام و غیر مشروع اعلام کرده است و مرتکب آن را علاوه بر مضرات فردی و جسمی که متحمل میگردد، مستوجب عذاب و عقاب معرفی میکند. تحریم اسلام بر اساس بینش خاص انسانی، اجتماعی و اخلاقی پایهگذاری شده است که در تفسیر و توجیه نظریه اسلام میتوان افزود که فساد الکل و یا مواد تخدیری در مضرات جسمی و روانی و فردی آن خلاصه نمیگردد، بلکه ارتکاب و آلودگی به آن ها دارای عواقب وخیم اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی متعددی است که هر کدام به تنهایی میتواند علت تحریم و ممنوعیت به شمار آید. (عقیقی بخشایشی، 1357)
میتوان گفت افرادی که احساس کفایت اجتماعی و مذهبی در آن ها ضعیف است، برای فرار از اضطراب اجتماعی به مواد مخدر روی میآورند و آسیب پذیرند. از طرف دیگر اعتیاد با از بین بردن ارزشهای اخلاقی، انسانی و مذهبی و دور کردن افراد از فطرت متعالی انسان، آن ها را مستعد پذیرش فرهنگ پوچ و مخرب می کند. بنابراین نقش مذهب در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی به گونهایست که بسیاری از نظریه پردازان بزرگ جهان مذهب را به عنوان یک عامل مستحکم در مقابل آسیبهای اجتماعی تلقی نمودهاند. (محمدی و دادخواه ،1380)
مفهوم معنویت با حیات بخشترین یا حیاتیترین کیفیات زندگی سرو کاردارد. "spirit" لغت لاتینی است به معنای “نفس و معنویت،"spirituality"به معنی احساس ارتباط یا چیز پاکی است که فراتر از یک شخص و یا قدرت شناخته شده است. این واژه به معنای لطف نیز به کار رفته است که از جسم و یا سایر امور مادیتر و محسوس تر است. (راهرو خواجه و درگی، 1389)
نقش سلامت معنوی در حل معضلات اجتماعی و فردی، به نحوی چشمگیر قابل ملاحظه است. در حقیقت افرادی که پایبند به مذهب و اعتقاداتی هستند که هر گونه اعمال منافی عفت و خلاف را نهی میکند، کمتر به اعمال ناروا و معضلات اجنماعی چون اعتیاد، شراب، قمار و دزدی روی میآورند. بررسیهای متعدد ثابت کردهاند افرادی که نسبت به مواد مخدر نگرشها و باورهای مثبت دارند، احتمال مصرف مواد و اعتیادشان بیش از کسانی است که نگرشهای خنثی یا منفی دارند و این نگرشهای مثبت در طول زمان و در طی زندگی فرد شکل میگیرند. بنابراین نگرش افراد نسبت به معتادان نقش مهمی در گرایش آن ها به مواد مخدر دارد و همچنین عوامل اجتماعی نظیر تقلید از افرادی که در شرایط اجتماعی بالایی قرار دارند (محمدی و دادخواه، 1380). در این زمینه مکتب اسلام مملو از مفاهیم معنوی و اخلاقی است و با به کارگیری این مفاهیم علاوه بر بهبود وضعیت بیماران مصرف کننده مواد، میتواند در کاهش گرایش افراد به مصرف افیونی موثر باشد (راهرو خواجه و درگی، 1389). در حقیقت تعهد دینی و معنویت، موجب فعال سازی مسئولیت شخص در زمینه اصول و باورهای مندرج در دین میشود، دین تعاملات اجتماعی را افزایش داده و حمایت اجتماعی را به عنوان یک منبع ارتقای سلامت فراهم میآورد. اسلام همه ابعاد و تمایلات روحی و جسمی انسان و نیز عوامل و امور مادی و معنوی مؤثر بر وجود او را که، چه بسا بشر از ادراک آن ها عاجز است و راهی برای شناخت و درک آن ها ندارد، مورد توجه قرار داده است و متناسب با آن مقررات ویژهای وضع کرده است که در هیچ مکتب تربیتی چنین مقرراتی دیده میشود. (صانعی، 1387)
شراب و اعتیاد باعث زایل شدن عقل و توانایی انسان در تفکر درست و ادراک صحیح میشود و خود این امر چراغ سبزی است برای سایر انحرافات، کسی که توانایی فکر کردن را از خود سلب نموده، ناخواسته خود را برای تن دادان به سایر درخواستهای نفسانی آماده ساخته است. عقل و وجدان به عنوان حافظان انسان جهت جلوگیری از خروج از حدود انسانی و اجتماعی پیوسته در گفتگو با نفس هست. حال با تعطیل شدن این دو محافظ آدمی چون اتومبیلی بیترمز در سراشیبی سقوط میماند که امکان نجات برای او متصور نیست. در مرحلهای فراتر، وابستگی طبیعی بدن انسان و احساس نیاز به مصرف مداوم این مواد، سرچشمه بسیاری از کج رویها خواهد بود. آدمی که گرفتار مصرف مداوم میشود، ضمن اینکه هوش اجتماعی خود را تا حد زیادی از دست میدهد، به دلیل وابستگی به این مواد قدرت کاری و ایفای نقش اجتماعی خود را نیز از دست میدهد از این رو ضمن انگل شدن در اجتماع به دلیل عدم توانمندی در رفع حوائج اقتصادی خود از جمله تهیه مواد، ناخواسته به سایر انحرافات اجتماعی مثل سرقت، عضویت در گروههای بزهکاری و … روی خواهد آورد. (بزرگی، 1387) حل بسیاری از مسائل و مشکلات اجتماعات کنونی، به برآورده ساختن نیازمندیهای فطری و درونی انسان بستگی دارد. بنابراین لازمست دانشمندان وارسته و پاک نهاد ویژگیهای مادی و معنوی انسان را در نظر بگیرند و بر همین اساس امر تربیت و هدایت را سامان دهند. در این زمینه علم بهداشت روان نقش اساسی ایفا میکند. موضوع این علم روان انسان است به لحاظ سلامت افکار، رفتار و کردار و نایل آمدن به ارزشها و تکامل مادی و معنوی که در خور یک انسان است. در پرتو سلامت و اعتدال روانی است که زندگی، لذت آور و مسرت بخش میشود و آرامش باطنی بوجود میآیدکه آثار ظاهری آن نیکویی و احسان بیدریغ است (صانعی، 1387). در این زمینه سازمان بهداشت جهانی خاطر نشان میسازد که مبارزه با مواد مخدر که در حال حاضر انجام میگیرد، اقدام موفقی نیست چراکه ارزشهای فردی نادیده گرفته میشود و اعتیاد را یک مشکل پزشکی میدانند که با درمان دارویی حل میشود. بررسیهای انجام شده در جهان نشان میدهد که هیچ کشوری با این شیوه قادر به کنترل اعتیاد نبوده و اکثر محققان نظرشان بر این است که بهترین شیوه مبارزه با اعتیاد” کاهش تقاضای مصرف آن در جوامع” هست که سلامت روانی و مذهب در این زمینه نقش بسزایی دارد. بنابراین برای کاهش اعتیاد لازمست مردم ارزشهای سازنده را یاد بگیرند (محمدی و دادخواه، 1380). خسارت و ضرر اعتیاد تنها متوجه خود فرد نیست بلکه چه بسا زندگی اعضای یک خانواده را فلج میسازد و مهم آنکه در سطح وسیع نظام زندگی یک اجتماع بزرگ را بر هم میزند و نقصی در سلسله اعصاب و پیکره اجتماع بوجود میآورد که زیان و خسارت آن جبران ناپذیر است و از آنجایی که اعتیاد، اغلب قربانیان خود را از میان نسل جوان برمیگزیند و استعدادها و قابلیتهای آن ها را به انحطاط میکشاند و موجب از بین رفتن ارزشهای معنوی و اخلاقی در یک جامعه میگردد که حدود و خسارت و زیان آن با ارزشهای مادی قابل اندازهگیری نیست (عقیقی بخشایشی، 1357)، لذا مردم باید در بالا بردن و ارتقای سطح سلامت معنوی خود بکوشند تا بدین صورت از گرفتار آمدن در دام بلایا و معضلات اجتماعی در امان باشند. در حقیقت مواد مخدر شخصیت انسانی و فضائل اخلاقی و عزت نفس و سربلندی و افتخار را از فرد سلب میکند و بجای آن زبونی و ذلت و فرومایگی و بدبختی را مینشاند. از آنجایی که هر قشری نسبت به کلمه معتاد حساسیت نشان میدهد و او را طرد میکنند و حاضر به هیچ گونه مراودهای با او نیستند، لذا کسی که به سطحی از سلامت فکری و معنوی رسیده خود را اسیر شهوتهای نفسانی خود قرار نمیدهد، دوست دارد بین افراد اجتماع آزادانه زندگی کند و مورد پذیرش آن ها باشد. بطور خلاصه میتوان گفت داشتن اعتقاد، پایبند بودن به ارزشهای زندگی و درجستجوی معنی زندگانی بودن، از مفاهیم دیرآشنایی هستد که در زندگی صنعتی امروزی رنگ و بوی خود را از دست دادهاند اما صرف نظر از تأثیری که این مفاهیم در زندگی شخصی فرد دارند، اثر سازنده آن ها در سلامت جسمی و روانی اهمیتی دوباره یافته است بطوری که امروزه ازاین برداشتها به منظور بهرهگیری بیشتر در درمان بیماران نیز استفاده میشود. (محمدی و دادخواه، 1380).
نقش مذهب در پیشگیری از اعتیاد به گونهای است که بسیاری از نظریه پردازان بزرگ جهان مثل فروید، یونگ، ویلیام جیمز و…مذهب را به عنوان عاملی مستحکم در مقابل آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد تلقی نمودهاند. مهمترین نقش مذهب، پیشگیری اولیه از اعتیاد است به این معنا که هر چه فرد از لحاظ اعتقادی در سطح مطلوب تری قرار گیرد، کمتر به دام اعتیاد گرفتار میشود زیرا بسیاری از دستورات دینی در کنترل اعتیاد مؤثر است. بررسیها نشان میدهد که داشتن اعتقاد مذهبی نقش مهمی در کاهش سوء مصرف مواد دارد. افرادی که اصول مذهبی را پذیرفتهاند و به آن احساس پیوستگی میکنند، کمتر از افرادی که مذهبی نیستند مواد مخدر مصرف میکنند. صرف نظر از اینکه فرد به چه مذهبی گرایش دارد میتوان گفت فردی که به طور منظم اعمال مذهبی انجام میدهد، احتمال کمتری دارد که مواد مصرف کند تا فردی که تمایل به انجام این اعمال ندارد. (محمدی و دادخواه،1380) بیشتر اهل صلاح و تقوی و اخلاق (نمازگزاران) و آنهایی که ندای وجدانشان را همیشه میشنوند، معتاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی نیستند و از هر آنچه که آن ها را از خودشان منصرف میکند، فرار میکنند و دلشان میخواهد خودشان باشند و در خودشان فکر کنند چون عالم درونشان از عالم بیرونشان واقعا سالم تر است. (مصدری، 1386).
اصولا مذهب در سه سطح میتواند مصرف مواد را تحت تأثیر خود قرار دهد: اولین تأثیر مذهب شامل فعالیتهای پیشگیرانهای است که برای تحریم شروع مصرف مواد به کار گرفته میشود و میتواند در برگیرندهی آموزش مستقیم مردم درباره منع مصرف مواد و همچنین هدفمند کردن زندگی باشد که در این صورت مصرف مواد عملی پسندیده نیست. دومین تأثیر مذهب مداخله در جلوگیری از گسترش اعتیاد در افرادی است که مصرف آزمایشی و گاه به گاه مواد را شروع کردهاند. به طور کلی مصرف مواد در انسان حالتی غیر عادی ایجاد می کند، این حالات که عموما لذت بخشاند به صورت موقت و کاذب ایجاد میگردد. بروز همین حالات کیف و لذت بعد اولین مصرف که در بعضی موارد فقط به صورت کنجکاوی مبادرت به آن میگردد، باعث تداوم مصرف و اعتیاد میشود. (قربان حسینی، 1368).
سومین تأثیر مذهب شامل برنامههایی است که برای کمک به افراد معتاد به منظور ترک و همچنین پرهیز از عود مجدد در آن ها فراهم شده است. (قربانی، 1384) هدف عمده از اجرای برنامههای کاربردی پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر و روان گردان، تأمین حفظ سلامت افراد تشکیل دهنده جامعه و جلوگیری از زیانهایی است که ناشی از عرضه و سوء مصرف مواد مخدر و روانگردان است. نتیجه اجرای این برنامهها، داشتن جامعهای سالم خواهد بود.