گارسیا و همکاران (2012) در تحقیقی تحت عنوان «تأثیر سبکهای شخصیتی معلم بربرتری تحصیلی دانشآموزان کلاسهای دهم و یازدهم» به مقایسه نمرات حاصل از دو سال تحصیلی 2009-2008 و 2010-2009 دانشآموزان بر اساس ویژگیهای شخصیتی معلمان آن ها میپردازند. نتایج تحقیق حاکی از این است که تفاوت معناداری در میان نمرات ارزشیابی دانش و مهارت (Taks) دانشآموزان بر اساس شخصیت معلمان آن ها وجود دارد. البته عوامل مختلف دیگری مانند استاندارد و یکسان نبودن سؤالات امتحانی میتواند نتایج را تحت تأثیر منفی قرار دهند که در این تحقیق مدنظر و تحت کنترل قرار نگرفتند.
لوبرز (2006) در پژوهشی با مطالعه 1835 دانشآموز نشان دادند که اگر نظام ارزشیابی حاکم بر کلاس بهگونهای باشد که باعث ایجاد جوی عاطفی و با روابط اجتماعی بالا باشد، دانشآموزان پیشرفت تحصیلی بالاتری خواهند داشت. همچنین دانشآموزانی که از طرف معلم و دیگر دانشآموزان و همکلاسیهای خود موردپذیرش، تشویق و تأیید واقعشده بودند کمتر با افت تحصیلی مواجه شدند و در امتحانات و ارزیابی آموزشی از بقیه موفقتر بودند. همچنین تحقیقات نشان داد که دختران سطوح بالاتری از حمایت از طرف معلمان و دیگر اولیای مدرسه را گزارش کردهاند، ضمن اینکه دانشآموزان مقاطع پایین مانند ابتدایی، سطوح بالاتری از حمایت اجتماعی در کلاس را گزارش کردهاند.
در پژوهش انجامشده توسط مواموندا و مواموندا (1989) که هدف آن بررسی رابطهی ویژگیهای یک معلم از قبیل شخصیت، اخلاق و رفتار، جنس، تجربه معلم و… با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان بود، از نمونهای شامل 2559 دانشآموز (1517 دختر و 1042 پسر) و 662 معلم (587 زن و 84 مرد) از 51 مدرسه انتخابشده در سطح کشور یوتسوانا استفاده شد. در این تحقیق برای اندازهگیری ویژگیهای معلمان از پرسشنامه استفاده شد و عملکرد دانشآموزان بر اساس عملکردشان در امتحانات نهایی لحاظ شد. نتایج این تحقیق نشان داد که بین ویژگیهای معلم و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان رابطه وجود دارد.
ریان[6]، دسی[7] و نیومن[8] (2002) ضمن پژوهشهای خود دریافتهاند که دانشآموزانی که احساس میکنند معلمان حامی علاقهمندی دارند و رفتار و اخلاق آن ها مناسب است، در مقایسه بادانشآموزانی که معلمان غیر حامی و غیر علاقهمند و خوش برخوردی ندارند، برای پرداختن به کار تحصیلی بیشتر برانگیخته میشوند (به نقل از بیابان گرد،1384).
کراولی (1993) نشان داد که دانشآموزان هنگامیکه معلمان را در مقام یاور و همراه خود میپذیرند که جنبههای خاصی از روابط معلم-شاگردی رعایت شود، رفتاری منعطف داشته باشند و از روشهای خشک و غیرقابل انعطاف پرهیز کنند.
کوگان (1958) در پژوهش خود به این نتیجه رسید که معلمان صمیمی و خون گرم و باملاحظه، موجبات پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در دروس مختلف میشوند (به نقل از نادری،1376).
ج) جمعبندی نهایی و مرور سوابق نظری پژوهش
در این پژوهش با توجه به موضوع فصل دوم به سه بخش اصلی تقسیمشده است، در بخش اول مباحثی مربوط به ارزشیابی شامل تاریخچه، تعاریف، اهداف ارزشیابی، ضرورت و اهمیت ارزشیابی، انواع ارزشیابی، الگوهای ارزشیابی و…بیانشده است. و اما در بخش دوم به بحث معلم پرداخته شده است و در این راستا صلاحیتها، وظایف و مسئولیتها، نقشها، خصوصیات ذاتی معلم و…بیانشده است. در بخش سوم و نهایی این فصل نیز به تحقیقات داخلی و خارجی در رابطه با موضوع پرداخته شده است و تعدادی از تقیات داخلی و خارجی در این بخش آمده است.
ازنظر تماس با افراد جامعه، نظام آموزشی از بالاترین میزان تماس و ارتباط برخوردار است. بهطوریکه نظام آموزشوپرورش ازنظر نیروی انسانی بالاترین تعداد افراد شاغل را در میان دستگاههای دولتی در بردارد. علاوه بر آن تعداد قابلتوجهی از افراد کشور بهعنوان یادگیرنده (دانشآموز و دانشجو)، یاد دهنده (معلم و مربی) و فراهمکننده خدمات پشتیبانی نظام آموزشی (سیاستگذار، مدیر، کارشناس،…) بهطور مستقیم و غیرمستقیم به نحوی با فعالیتهای یاددهی-یادگیری سروکار دارند. با توجه به گستردگی و پوشش وسیع فعالیتهای نظام آموزشی، ارزشیابی سازمانهای آموزشی، ارزشیابی برنامهها، ارزشیابی یادگیرندگان و کارکنان و ارزشیابی خدمات آن ها میتواند نقش مؤثری در فراهم آوردن کیفیت آموزشی داشته باشد.
زمانی نهچندان دور دغدغههای سیاستگذاران نظام آموزشی کشورمان عمدتاً گسترش کمی آموزشوپرورش بود و تلاش میشد تا آنجا که امکان دارد به تقاضای گسترده و رو به رشد خانوادهها برای آموزشوپرورش فرزندان پاسخ گفته شود و حداقلی از آموزش برای تمامی کودکان فراهم آید. به سخن دیگر دغدغههای مسئولین در این مرحله دو مفهوم مهم و اساسی بود. نخست افزایش دسترسی به آموزش در تمامی نقاط کشور و دیگر دسترسی برابر به آموزش. در سالهای اخیر، این دغدغهها اندک از رشد کمی دسترسی به آموزش، به موضوع اساسیتر «بهبود کیفیت» رخ برگردانده است. و توجه به کیفیت از مسائل موردتوجه سیاستگذاران شده است.
بنابراین یکی از عوامل مهم در بهبود یادگیری در کلاس درس و شاید یکی از عوامل نتیجهبخش تمامی اصلاحاتی که باهدف بهبود یادگیری و رسیدن به نتیجه بهتر و کیفیت بهتر صورت میگیرد، ارزشیابی تحصیلی کلاسی است که توسط معلمان انجام میشود و معلمان در آن نقشی بسیار اساسی دارند.
حال دراینبین یکی از مؤلفههای اساسی مرتبط با نقش معلم، تأثیر ویژگیهای شخصیتی-اخلاقی اوست. از ویژگیهای شخصیتی-اخلاقی معلم میتوان به برونگرایی، صمیمی بودن، جرئت و جسارت، مسئولیتپذیری، انتقادپذیری، انعطافپذیری، انصاف، عدالت و پرهیز از تبعیض در بین دانشآموزان، نشاط و سرزندگی است. باوجوداینکه پژوهشگران مختلفی بر تأثیر این عامل اذعان نموده و حتی بر این باورند که دانشآموزان هنگام ارزیابی فرآیندها و فعالیتهای آموزشی، بهجای قضاوت دربارهی ویژگیهای درس و تواناییهای تدریس معلم، برداشتهای کلی خود از استاد که عمدتاً تحت تأثیر ویژگیهای شخصیتی-اخلاقی او هست، بیان میکنند؛ اما در ارزشیابی کیفیت تدریس کمتر موردتوجه قرارگرفته است. بیتوجهی به این عامل را شاید همانگونه که دانیکی و همکاران (2004) اظهار داشتهاند، ناشی از دشواری سنجش ویژگیهای شخصیتی و نحوهی رفتار و عملکرد تلقی کرد.
بنابراین بدیهی است که توجه بهنظام ارزشیابی یکی از مهمترین مسائلی است که باید در سیستم آموزشی موردتوجه قرار گیرد و آن مؤلفهها و متغیرهایی که میتوانند بر نتایج ارزشیابی دانشآموزان تأثیر منفی یا مثبت بگذارند شناسایی شوند و بعد از شناسایی، در صورت داشتن تأثیر منفی آن ها را کاهش داد و در صورت داشتن تأثیر مثبت به تقویت آن ها پرداخت. حال دراینبین یکی از این عوامل رفتار و نحوهی برخورد معلم بادانشآموزان در هنگام برگزاری امتحانات است که باید به آن توجه ویژه شود.
درهرصورت در این پژوهش سعی داریم که به بررسی تأثیر رفتار معلم را بر نتایج ارزشیابی از دانشآموزان بپردازیم.
روش پژوهش:
با توجه به این امر که موضوع این پژوهش بررسی تأثیر نوع رفتار معلم هنگام برگزاری امتحان در نتایج ارزشیابی دانشآموزان هست، بنابراین در این راستا برای عملی کردن این کار در این پژوهش از روش تحقیق تجربی (نیمه آزمایشی) استفاده میشود.پس شیوهی انجام این پژوهش ازلحاظ جمع آوری اطلاعات از نوع نیمه تجربی هست و ازلحاظ هدف کاربردی هست.
به همین خاطر در این پژوهش برای رسیدن به تأیید یا رد فرضیههای پژوهش از گروههای کنترل و آزمایش استفاده میکنیم به این صورت که پس از تعیین کلاسهای موردنظر آن ها را با توجه به ملاکهای موردنظر به گروههای کنترل و آزمایش تقسیم میکنیم و سپس در مرحله بعد رفتار تعیینشده برای هر گروه از سوی معلم به اجرا درمیآید تا درنهایت به نتایج موردنظر دست پیدا کنیم.
3-3 قلمرو پژوهش
قلمرو موضوعی: بررسی تأثیر نوع رفتار معلم هنگام برگزاری امتحان در نتایج ارزشیابی دانشآموزان شهرستان ایلام.
قلمرو مکانی: مدارس شهرستان ایلام
قلمرو زمانی: سال تحصیلی93-92
4-3 جامعه آماری
جامعهی آماری این پژوهش کلیهی دانشآموزان مدارس دوره ابتدایی، دوره متوسطه اول و متوسطه دوم در سطح شهرستان ایلام هست که در سال تحصیلی 93-92 در این شهرستان مشغول به تحصیل هستند. که تعداد این مدارس طبق اعلام رسمی سایت آموزشوپرورش شهرستان ایلام 204 مدرسه هست. که از این تعداد 83 مدرسه ابتدایی (شامل 43 مدرسه پسرانه و 40 مدرسه دخترانه)، 65 مدرسه دوره راهنمایی (شامل 34 مدرسه پسرانه و 31 مدرسه دخترانه) و 56 مدرسه متوسطه) شامل 27 مدرسه پسرانه و 29 مدرسه دخترانه) هست.
85.Garcia
86.Text Assessment of Knowledge and Skills
87.Lubbers
88.Mwamwenda
89.Mwamwenda
[6].Riyan
91.Desi
92.Newman
Methodology.93