آزمونهای چندگزینهای متداولترین آزمون عینی مورداستفاده در روانشناسی و آموزشوپرورش بوده است. این نوع آزمون هم ازلحاظ یکنواختی سؤالها، هم ازلحاظ حساسیت کم در مقابل حدس زدن کورکورانه و هم ازلحاظ سهولت تصحیح پاسخنامهها بهترین نوع آزمونهای عینی است. آزمونهای چندگزینهای شامل تعدادی سؤال است که هر یک از آن ها از یک قسمت اصلی و تعدادی گزینه (پاسخ) تشکیل میشود و آزمونشونده از میان گزینههای پیشنهادی گزینه صحیح را انتخاب میکند (سیف،1389: 210).
1-4-14-2) محاسن و معایب آزمونهای چندگزینهای
برای آزمونهای چندگزینهای معمولاً محاسن زیر در نظر گرفته میشود:
الف) نسبت به سایر آزمونهای عینی دیگر انعطافپذیرترند؛
ب) با این آزمون میتوان در یکزمان محدود، تعداد زیادی از هدفهای آموزشی را اندازهگیری کرد؛
ج) نسبت به صحیح-غلط کمتر امکان حدس زدن کورکورانه وجود دارد؛
د) با عینیت کامل قابل تصحیح هستند؛
ه) اگر گزینههای انحرافی این آزمونها با توجه به اشتباهات و کجفهمی فراگیر تهیه شوند، منبع بسیار مناسبی برای تشخیص مشکلات فراگیران خواهند بود.
باوجوداین محاسن، معایب زیر برای آزمونهای چندگزینهای در نظر گرفتهشده است:
الف) ساختن این آزمونها بسیار دشوار است؛
ب) اطلاعات جزئی و کماهمیت فقط سنجش میشود؛
ج) برای پیدا کردن گزینهی درست نسبت به آزمونهای صحیح-غلط، مستلزم صرف وقت زیادتری است؛
د) اگر نمرهی منفی به پاسخهای غلط داده شود دانشآموزانی که خطر میکنند نسبت به فراگیران دیگر نمرهی بهتری میگیرند (فتوحی و همکاران،1389: 97-96).
15-2 روشهای مختلف ارزشیابی
برای بعضی از رفتارها، آزمونهای شایسته و مناسبی وجود ندارد که بتواند جانشین موقعیتهای طبیعی بشود و در مورد بعضی از رفتارها شاید هرگز چنین آزمونهایی به وجود نیاید؛ بنابراین، در هر بحث جامعی که دربارهی روشهای ارزشیابی به عمل میآید، باید لزوماً به کلیهی روشهایی که به نحوی ضریب اعتماد و اطمینان نتایج ارزشیابی را بالا میبرد، توجه کافی مبذول داشت. با توجه به انواع تغییراتی که در حیطههای مختلف یادگیری به وجود میآید، حداقل چهار روش ارزشیابی به شرح زیر پیشنهاد میشود:
- ارزشیابی از طریق مشاهده؛
- ارزشیابی از طریق انجام کار؛
- ارزشیابی از طریق آزمون شفاهی؛
- ارزشیابی از طریق آزمون کتبی (شعبانی،1387: 349).
1-15-2) ارزشیابی از طریق مشاهده
وقتیکه از طریق مداخلهی حواس و بخصوص مشاهدهی چشم دربارهی رفتار یا عمل معین یک فرد به بررسی و داوری بپردازیم، به روش مشاهده پرداختهایم؛ مثلاً هنگامیکه عکسالعمل شاگردی را در برابر شاگرد زمینخوردهای میبینیم یا حالت بیتفاوتی او را در مقابل یک صحنه، یک عمل یا فعالیتهای آموزشی موردبررسی قرار میدهیم و به قضاوت مینشینیم، درواقع، از روش مشاهده استفاده کردهایم (شعبانی،1387: 350-349).
2-15-2) ارزشیابی از طریق انجام کار
اگر تغییرات ایجادشده در شاگرد در حیطه روانی-حرکتی باشد، لزوماً برای ارزشیابی چنین تغییراتی باید از ارزشیابی طریق انجام دادن کار استفاده کرد. اگرچه روش ارزشیابی از طریق انجام دادن کار نوعی روش مشاهده است، با روش مشاهده کاملاً متفاوت است. در این روش، شاگرد بهدرستی میداند که مورد ارزشیابی قرار میگیرد و شرایط ارزشیابی برای همه شاگردان یکسان است. در این نوع ارزشیابی، شاگرد طبق دستور و راهنمایی معلم کار موردنظر را انجام میدهد؛ مثلاً شیء را میسازد، دستگاهی را باز و بسته میکند، آزمایشی را انجام میدهد و حرکاتی همچون عملیات ورزشی را از خود بروز میدهد (شعبانی،1387: 352).
3-15-2) ارزشیابی از طریق آزمون شفاهی
ارزشیابی شفاهی وسیلهی خوبی است برای سنجش معلومات، قدرت بیان، نظم فکری، فرم استدلال، تمرکز افکار و شناخت حالات درونی ازنظر اضطراب و ترس. چنین آزمونی میتواند بسیار مفید و دارای ارزش و اعتبار علمی باشد، اگر سؤالات آن اندیشیده، مبتنی بر محتوای آموزشی و از قبل تهیهشده باشد. نتایج این آزمون وقتی قابلاعتماد است که دور از هرگونه اعمالنظرها، دخالتها، اغراض شخصی، ارفاقها و… باشد. آزمون شفاهی زمانی کاربرد صحیح و بیشتری دارد که آزمون کتبی قادر به سنجش در آن زمینه نباشد (شعبانی،1387: 353).
4-15-2) ارزشیابی از طریق آزمون کتبی
یکی از ابزارهای ارزشیابی آزمون کتبی است. آزمون واژهای است که بهوسیلهی اشخاص مختلف در موارد کاملاً متفاوت بهکاررفته است. بهطورکلی، میتوان گفت آزمون وسیلهای است برای بررسی مشاهدات منظم معلم از رفتار شاگرد و تفسیر مشاهدات و تبدیل آن به مقیاسهای عددی و طبقهبندیشده. آزمونهایی که بهصورت کتبی اجرا میشوند، آزمون کتبی نام دارند و آن مجموعهای از پرسشهایی است که شاگرد باید به آن ها کتباً پاسخ گوید تا معلم بتواند با بررسی آن ها شاگردانش را دقیقتر بشناسد و در صورت لازم آنان را یاری دهد (شعبانی،1387: 355).
16-2 الگوهای ارزشیابی
صاحبنظران ارزشیابی آموزشی در دیدگاههایشان نسبت به اینکه ارزشیابی چیست و چگونه باید آن را انجام داد اختلافنظر دارند. این اختلافنظرها به ایجاد رویکردهای ارزشیابی آموزشی[2] مختلفی انجامیده است. یکی ازاینرویکردها دستهبندی معروف ورتن[3] و سندرز[4] (1987) است که الگوهای ارزشیابی را در شش دسته قرارداد است که شامل رویکرد مبتنی بر هدف، رویکرد مبتنی بر مدیریت، رویکرد مبتنی بر مصرفکننده، رویکرد مبتنی بر نظر متخصصان، رویکرد مبتنی بر اختلافنظر متخصصان، رویکرد طبیعتگرایانه و مبتنی بر مشارکتکنندگان هست (سیف،1389: 70).
1-16-2) رویکرد مبتنی بر هدف
این رویکرد ابتدا به مقاصد توجه دارد و ارزشیابی که بعدازآن به عمل میآید نشان میدهد که آن مقاصد تا چه اندازه تحققیافتهاند؟ در آموزشوپرورش ارزشیابی مبتنی بر هدف را میتوان برای اصلاح و تجدیدنظر در مقاصد یا هدفها بهکاررفتهاند مورداستفاده قرارداد. الگوی ارزشیابی تایلر نخستین الگوی ارزشیابی آموزشی است که تاریخ پیدایش آن به دهه 1930 بازمیگردد. مفهوم تایلر از ارزشیابی آموزشی این است که تعیین کند هدفهای برنامه آموزشگاه یا برنامه درسی تا چه میزانی تحققیافتهاند. او در الگوی ارزشیابی خود مراحل زیر را پیشنهاد داده است:
- تعیین هدفهای کلی و هدفهای دقیق؛
- طبقهبندی غایتها و هدفها؛
- بیان هدفها بهصورت رفتاری، یعنی قابلاندازهگیری؛
- یافتن موقعیتهایی که در آن ها بتوان دستیابی به هدفها را نشان داد؛
- تولید یا تهیه روشها و فنون اندازهگیری
- گردآوری دادههای مربوط به عملکرد یادگیرندگان
- مقایسه دادههای مربوط به عملکرد باهدفهای رفتاری (فتوحی و همکاران،1389: 35).
69.multiple choice
70.approachs to educational evaluation
71.Worthen
72.Sanders