مبحث اول: واژگان اصلی 30
گفتار اول: قسم «سوگند» 30
گفتار دوم :پیشینه تاریخی 30
الف:آیین مهر 31
ب :آزمایش ایزدی 32
مبحث دوم:مبانی و نقش و ارزش قسم در اثبات جرایم. 32
گفتار اول:دلایل موافقین 33
گفتاردوم:دلایل مخالفین 33
مبحث سوم: : واژگان مهم و مرتبط 33
گفتار اول: مدعی و مدعی علیه. 33
گفتاردوم: ظن 35
فصل سوم:ارکان قسم 33
مبحث اول :حالف 38
مبحث دوم: محلوف به (مقسم به ) 39
مبحث سوم: محلوف علیه 41
فصل چهارم:موضوع قسم. 42
مبحث اول: قسم بر انجام عملی توسط دیگری 43
مبحث دوم: ترک فعل توسط سوگندخورده 43
مبحث سوم: انجام عملی توسط دیگری 43
مبحث چهارم: شرکت فعل دیگری 44
گفتار اول: اثبات دعوا به وسیله قسم. 44
گفتار دوم: رد ادعا بوسیله اتیان سوگند 45
گفتار سوم: سوگند بر نفی علم. 45
گفتار چهارم: مواردی که قسم نمیتواند دلیل قرار گیرد. 45
مبحث پنجم: تعداد و تعدد قسم 46
گفتار اول: تعدد سوگند 46
گفتار دوم: تکرار سوگند. 48
مبحث ششم: توکیل در قسم 49
فصل پنجم :قلمرو اجرای سوگند. 50
مبحث اول: تعریف دیه 51
مبحث دوم:راههای اثبات دیه 51
گفتار اول: نصاب قسم در اثبات قتل عمد و غیر عمد مستوجب دیه 52
گفتار دوم: نصاب قسم در اثبات دیه اعضاء 53
مبحث سوم: تأثیر قسم در اثبات دعوا کیفری 53
فصل ششم مبانی و درآمدی بر مختصات قسامه 55
مبحث اول: مبانی قسامه 56
گفتار اول: مبانی شرعی 56
الف: آیات 56
ب- روایات 56
ج- اجما ع 59
د- عقل 60
گفتار دوم مبانی فقهی: 63
گفتار سوم: مبانی حقوقی 71
الف- قسامه در ((قانون حدود و قصاص)) 71
ب- قسامه در قانون مجازات اسلامی 73
پیوست :مسائل و اندیشه های قضایی در سوگند 78
نتیجه گیری: 102
منابع: 103
چکیده انگلیسی: 108
چکیده :
قسم یکی از ادله اثبات دعوای کیفری است که در نبود سایر ادله از من الجمه شهادت شهود ،اقرار علم قاضی ،مورداستفاده محاکم قرار می گیرد. حیطه موضوعی قسم پیرامون اثبات جنایات وارده به نفس اعم از دیه وقصاص نفس است ولی قسم در اثبات جرایم تعزیری و حدی هیچ گونه توان وارزش اثباتی ندارد مگر از جنبه حق الناس وضرروزیان ناشی از جرم. از آنجای که برای اثبات جنایات همیشه نمی توان از مبانی خاصی همچون اقرار،شهادت،علم قاضی استفاد کرد لذا قانونگذار با ایجاد نهاد قسم به عنوان یکی از ادله اثبات دعوی در مورد خاص به حاکم(قاضی)اجازه داده است در حدود متعارف وبرای جرایم خاصی مورد استفاده قراردهد .
اصولاً قسم در مواردی دلیل محسوب می شود كه دلیل قوی تری برای اثبات مدعا در دسترس نباشد. در جای خود اشاره كرده ایم كه در بین دلایل به معنای اخص نیز تقدم و تاخر وجود دارد و قسم ضعیف ترین ادله است . دراین تحقیق سعی در بررسی نقش وارزش اثباتی قسم به عنوان یکی از ادله اثبات دعوی کیفری و مقایسه ان با فقه وبررسی موانع ومشکلات موردحکم قرار دادن در دادگاها است. ضعیف ترین دلیل در بین ادله به معنای اخص، سوگند می باشد كه عملكرد این نوع دلیل فقط به منظور “فصل خصومت” است. معادل عربی سوگند كلمه قسم، حلف(به فتح حاء) و یمین می باشد و آن، اظهاری است كه شخص با گواه گرفتن خداوند به نفع خود می نماید. البته، باید متذكر شد كه قسم تنها وظیفه منكر نیست بلكه در مواردی مدعی نیز می تواند برای فیصله دادن این است كه ماده 1335(ق.م.) مقرر داشته توسل به قسم وقتی ممكن است كه دعوای مدنی نزد حاكم به موجب اقرار یا شهادت یا علم قاضی بر مبنای اسناد و امارات ثابت نشده باشد در این صورت، مدعی می تواند حكم به دعوا خود را كه مورد انكار مدعی علیه است منوط به قسم او نماید.
واژه های کلیدی
قسم،فقه جزایی ،ادله اثبات دعوا،جرایم تعزیری
مقدمه:
در زبان حقوقی ایران از حیث بار واژگان ، واژه های قسم و سوگندم معنی و مترادف بوده و در بکارگیری هر یک از واژگان مذکور به جای یکدیگر هیچ منعی وجود ندارد فرهنگ های فارسی و فرهنگهای حقوقی فارسی در مقام بیان و تشریح معانی اصطلاحی، عامیانه و تخصصی واژه های هم معنی ومترادف فوق اختلاف نظری نداشته و تقریبا همه ی آنها یک مفهوم را به ذهن منتقل می کنند: سوگند(قسم) را ذکر مقدسات دینی بر سخن یا عقدی برای اثبات صحت سخن و یا استقرار و ثبات عقد که رسم از قدیم بودمی گویند. در اوستا سوگند(گوگرد)بود که به متهم می خوراندند و لفظ سوگند خوردن از آن عصر مانده است. سوگند به عنوان دلیل اثبات دعوی در هندوئیزم هم وجود داشت.قسم آن است که گوینده یکی از مقدسات مذهبی خود را شاهد صدق سخن می گیرد. سوگند(قسم)، اقرار و اعترای است که شخص از روی شرف و ناموس خود می کند و خدا یا بزرگی را شاهد می گیرد . قوانین راجع به ادله ی اثبات دعوی یا شکلی اند ؛ و یا ماهوی . رویکرد و گرایش کشورها نسبت به تدوین قوانین راجع به « ادله ی اثبات دعوی » با وجود برخی مشابهت ها ، متفاوت جلوه خواهد نمود.
نظام حقوقی ایران از جمله کشورهایی است که در میان خانواده ی بزرگ رومی-ژرمنی راجع به ارائه ی قوانین موضوعه فی باب «ادله اثبات دعوی» داشته و قوانین شکلی ( یا به عبارت دیگر قوانین تضمین کننده ) و قوانین ماهوی ( یا به عبارت دیگر تعیین کننده ) اش با کشورهایی همچون مصر – به عنوان مهد تمدّن انسانی- و فرانسه – به عنوان مهد حقوق و آزادی – رویکردی مشابهی را در پیش گرفته است و برخلاف برخی کشورها که قانون واحدی تحت عنوان « ادله اثبات دعوی » دارند ، قوانین موضوعه ی ماهوی و شکلی اش واحد نیست و از یکدیگر جدا و مُنفک هستند .
یکی از ادله و ادواتی که از سوی مقنّن به منظور اثبات دعوی [ اعم از دعوای کیفری و دعوای حقوقی ] در نظر گرفته شده ، « قَسَم » است که از آن به عنوان ضعیف ترین دلیل جهت اثبات دعوی نیز یاد می کنند که با وجود این می تواند بسیار مفید ، موثر و کاربردی از آب درآید و باطلی که خود را به شکل حق جلوه داده را تغییر شکل داد و حق را در دست مُحق قرار داد .لهاذا بیشترین نقش آن در اثبات دعوی در زمینه حق الناس ودیه است ودرجرایم تعزیری قسم هیچ گونه ارزش اثباتی ندارد.
بیان مسله :
ضعیف ترین دلی ل در بین ادله به معنای اخص ، سوگند می باشد عملکرد این نوع دلیل فقط به منظور فیز می توانید برای فیصله دادن دعوا قسم بخورد