2-3-1 مقایسه داده، اطلاعات و دانش و اجزای آن. 15
2-4 انواع دانش… 17
2-4-1 دانش ضمنی.. 17
2-4-2 دانش صریح.. 17
2-5 ابزارها و روشهایی جهت تبدیل دانش ضمنی به آشکار. 18
2-6 مدیریت دانش… 19
2-6-1 تعاریف مدیریت دانش… 20
2-6-2 تاریخچه مدیریت دانش… 22
2-6-3 مزایای مدیریت دانش… 23
2-6-4 اهداف مدیریت دانش… 24
2-6-5 اهمیت چارچوب مدیریت دانش… 27
2-6-6 عوامل موثر بر مدیریت دانش… 27
2-6-7 سیستمهای مدیریت دانش… 28
2-6-7-1 فرهنگ… 30
2-6-7-2 فرهنگ سازمانی.. 30
2-6-7-3 فرهنگ و اشتراك دانش… 32
2-6-8 نسلهای مدیریت دانش… 34
2-6-9 چرخه مدیریت دانش… 34
2-6-9-1 یافتن دانش… 35
2-6-9-2 خلق دانش… 36
2-6-9-3 اشتراك دانش… 37
2-6-9-4-موانع اشتراك دانش… 39
2-6-9-5- فناوری و اشتراك دانش… 40
2-6-10- استفاده از دانش… 40
2-6-11- ارزیابی دانش… 41
2-6-12- آشكارسازی دانش یا تبدیل دانش ضمنی به صریح.. 42
2-6-13 مدیریت دانش و سازمانها 44
2-6-13-1 مزایای مدیریت دانش در سازمان. 45
2-6-13-2 موانع اجرای مدیریت دانش در سازمان. 46
2-6-14 پیادهسازی مدیریت دانش… 47
2-6-14-1 موانع پیادهسازی مدیریت دانش… 48
2-6-14-2 سیر تکاملی مدیریت دانش… 49
2-7 معرفی بعضی از مدلها و چارچوبهای مدیریت دانش… 51
2-7-1 مدل « هیسیگ » 51
2-7-2 مدل مارك « م. مك الروی » 52
2-7-3 مدل « بك من » 53
2-7-4 مدل « بكوویتز » و « ویلیامز » 53
2-7-5 مدل پایههای ساختمان دانش… 58
2-7-6 چارچوب مدیریت دانش لوتوس: ساختمند كردن مسئله. 60
2-8 مدیریت دانش و مدیریت اطلاعات… 60
2-8-1 تفاوت مدیریت دانش و مدیریت اطلاعات… 62
2-9 کارایــی.. 62
2-9-1- تعاریف کارایی.. 63
2-9-2 اثربخشی و كارایی.. 64
2-9-3 عوامل مؤثر بر کارآیی.. 66
2-9-4 مفهوم كارایی.. 67
2-9-5 راههای افزایش كارایی.. 72
2-10 پیشینهی تحقیق.. 74
2-10-1 تحقیقات داخلی.. 75
2-10-2 تحقیقات خارجی.. 82
2-11 چارچوب نظری تحقیق.. 84
2-12 مدل مفهومیتحقیق.. 85
2-13 فرضیات تحقیق.. 85
2-14 خلاصه فصل.. 85
3-1 مقدمه. 87
3-2 روش تحقیق.. 87
3-3 جامعه آماری.. 88
3-4 نمونه آماری.. 88
3-5 روش تجزیه و تحلیل دادهها 89
3-5-1 ضریب هبستگی.. 89
3-5-2 ضریب همبستگی ساده یا پیرسون. 90
3-5-3 روش آلفای كرونباخ.. 92
3-6 روایی تحقیق.. 92
3-7 پایایی تحقیق.. 93
4-1-مقدمه. 95
4-2 تحلیل دادههای جمعیت شناختی.. 96
4-2-1 توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب متغیرتحصیلات… 96
4-2-2 توزیع فراوانی پاسخگویان بر اساس سن.. 97
4-2-3-توزیع فراوانی پاسخگویان براساس پیاده سازی نظام چهارمرحلهای مدیریت دانش… 98
4-2-4- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب متغیرکارایی.. 99
4-3 آزمون فرضیههای تحقیق.. 100
4-3-1 فرضیه فرعی اول: بین مرحله خلق دانش و کارایی شعب بانک رابطه معناداری وجود دارد. 100
4-3-2 فرضیه فرعی دوم: بین مرحله ذخیره دانش و کارایی شعب بانک رابطه معناداری وجود دارد. 101
4-3-3-فرضیه فرعی سوم: بین مرحله نشر دانش و کارایی شعب بانک رابطه معناداری وجود دارد. 102
4-3-4-فرضیه فرعی چهارم: بین مرحله کاربرد دانش و کارایی شعب بانک رابطه معناداری وجود دارد. 103
4-3-5-فرضیه اصلی: بین پیاده سازی چهار مرحلهای دستیابی به دانش و کاربرد آن و کارآیی شعب بانک رابطه معنا داری وجود دارد. 104
5-1 مقدمه. 106
5-2 خلاصه. 106
5-3 بحث و نتیجه گیری.. 107
5-4 نتیجه گیری.. 109
5-5 پیشنهادها 110
5-5-1 پیشنهادهایی مبتنی بر نتایج تحقیق.. 110
5-5-2 پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی.. 111
5-6 محدودیتهای تحقیق.. 111
فهرست منابع. 112
چکیده
سوال اصلی این مطالعه اینست که: آیا پیاده سازی مدیریت دانش رابطه معناداری با کارآیی کارکنان شعب بانک ملی دارد؟ برای استخراج مدل مفهومی، نظریهها ومدلهای مرتبط با موضوعات وتحقیقات پیشین به طور گسترده مورد بررسی قرار گرفت. به همین منظور محقق در پژوهش حاضر از میان کارکنان شعب بانک ملی شرق استان فارس تعداد 35 نفر را به عنوان حجم نمونه تعیین، وپرسشنامههارا بر اساس نمونه گیری طبقهبندی متناسب و سپس به صورت تصادفی ساده (در دسترس) بین افراد جامعه توزیع کرده است. در این تحقیق از دو پرسشنامه مدیریت دانش و کارآیی استفاده گردید. روایی تحقیق به شیوه محتوایی و پایایی پرسشنامهها با استفاده از آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با کمک نرم افزارspss و محاسبه ضریب همبستگی پیرسون انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که که بین مؤلفههای مدیریت دانش با کارآیی کارکنان رابطه معنیداری وجود دارد، یعنی با افزایش سطح مدیریت دانش، کارآیی کارکنان نیز افزایش مییابد
کلمات کلیدی: مدیریت دانش، کارآیی، خلق دانش، ذخیره دانش، نشر دانش، کاربرد دانش
1-1 مقدمه
دنیای موجود با دست آوردهای متنوع خود همواره در معرض تغییرات و تحولات غیرقابل پیش بینی است. الوین تافلر اعتقاد دارد: « قرن بیست و یکم به عنوان عصر فرانظریه، هنگامیبرای انسانها جذاب خواهد بود که انسان کنونی بتواند در مقابل تغییرات آن قرن، قدرت تحمل لازم را داشته باشد و با شجاعت در مقابل آن ظاهر شود ». تحقق این امر زمانی ممکن خواهد بود که از هم اکنون بشر امروزی بتواند خودش را برای تغییرات گسترده در دنیای آیندگان آماده سازد. این نیز مشروط به دانش، مهارت و پویایی است. زندگی در جهان کنونی نیازمند شناخت کامل و کسب مهارتهای استفاده از این ابزارهاست. بدون داشتن چنین ابزاری رقابت و زندگی بسیار مشکل خواهد بود و مستلزم از دست دادن فرصتهای فراوانی در زندگی روزانه افراد و جوامع است. درک نقش و جایگاه واقعی سازمانها به یافتن پاسخی برای این سئوال که چرا برخی سازمانها همواره موفق هستند، کمک میکند. درک این مسئله که چه عواملی زمینه ساز چنین تدوامیکه امکان بقایی پرنشاط را برای سازمانها به وجود می آورد، به طور روشنی با آشنایی مفهوم دانش و نحوه کاربرد و استفاده از آن در سازمان در ارتباط میباشد. . بنابراین مدیریت سازمانها باید با تکیه بر دانایی امکان اتخاذ تصمیمات معقولتر در موضوعات مهم و بهبود عملکردهای مبتنی بر دانش را پیدا کنند. از این رو مدیریت دانش مقولههای مهمتر از خود دانش محسوب میشود و در سازمانها به دنبال آن است تا نحوهی چگونگی تبدیل اطلاعات و دانستههای فردی و سازمانی را به دانش و مهارتهای فردی و گروه، تبیین و روشن نماید (پروبست، 2000). اما اولین قدم در این راه این است که افراد و دارندگان این دانش آماده حمایت از فرآیند هستند یا خیر؟ سازمانهای امروزی به اهمیت منابع انسانی به عنوان تأثیر گذارترین عامل رشد و بهرهوری سازمان پی بردهاند.
1-2 بیان مسئله
امروزه كه عصر دانایی یا دانش به آن اطلاق میشود، توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات به طور اعم جامعه بشری و به طور خاص جامعه صنعتی و سازمانهای تجاری، صنعتی را در وضعیتی قرار داده كه برای ادامه حیات خود در فكر ابزارهای نوینی باشند، زیرا حفظ سرمایه مادی عامل مزیت رقابتی نیست. سابقاً هر كس سرمایه بیشتر و تكنولوژی برتر داشت از مزیت رقابتی برخورداربود، اما امروزه دنیا در حال گذر از عصر صنعت یا تكنولوژی و سرمایهمحوری به سمت دانشمحوری میباشد.
بر اساس نظریه ویگ(1993) ، دانش شامل حقایق، باورها، مفاهیم و اندیشهها، قضاوتها، انتظارات،. متدولوژی (روششناسی) یا علم اصول و نحوه انجام فنون است. دانش به عنوان یك منبع ارزشمند و راهبردی برای سازمانها از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر بتوان با مدیریت صحیح و كارآمد دانش ضمنی موجود در كاركنان و افراد را با تشریك مساعی و روابط اجتماعی به دست آورد گامیبسیار مؤثر در جهت نزدیكی به اهداف سازمان برداشته خواهد شد.
در این راستا بسیاری از سازمانها مبادرت به مدیریت دانش به عنوان اصل استراتژی كردهاند تا امتیاز رقابتی سازمان خودشان را افزایش دهند (نیدومولا و دیگران، 2001و دلانگ و فاهی، 2000). مدیریت دانش سازمان دادن برای دانستن است. كوششی هماهنگ برای تصرف دانش حیاتی سازمان، اشتراك دانش یك سازمان و برجسته كردن در حافظه جمعی سازمان برای بهبود تصمیمگیری، افزایش بهرهوری و نوآوری است. مدیریت دانش شامل تصرف دانش، خرد، تجربیات با ارزش افزوده كاركنان سازمان، آسان كردن، بازیابی دوباره و نگهداری آن به عنوان دارایی سازمان است (كاندهی، 2004)
بر طبق نظر دلانگ و فاهی (2000) درصد بسیاری از سازمانها كه مدیریت دانش را به عنوان استراتژی به كار بردهاند به اهدافشان نرسیدهاند و یك حس فزایندهای از ناامیدی درباره واقعی بودن مدیریت دانش دارند. همچنین پیش از این آنها بیان كرده بودند كه فرهنگ سازمانی مانع اصلی برای ایجاد قدرت سرمایه دانش است.
در این پژوهش جهت پاسخ دادن به سؤال “آیا بین مدیریت دانش و کارآیی رابطه معناداری وجود دارد؟” ارتباط هریک ازمؤلفههای چهارگانه مدیریت دانش وکارآیی شناسایی میشود و سهم مؤلفههای مدیریت دانش در پیش بینی مؤلفههای کارآیی تبیین میشود.
1-3 اهمیت وضرورت پژوهش
درحقیقت میتوان گفت که دانش و مدیریت آن برای همه سازمانهایی که در پی ارتقا و پیشرفت هستند به عنوان یک نیاز مطرح میگردد. مدیریت دانش منافع زیادی برای سازمانها دارد. منافع مدیریت دانش در یک سازمان در سطح فردی و سازمانی است، در سطح فردی مدیریت دانش به کارکنان امکان میدهد که مهارتها و تجربیات خود را از طریق همکاری با دیگران و سهیم شدن در دانش آنها و یادگیری ارتقاء دهند تا به رشد حرفه ای دست یابند. در سطح سازمانی، مدیریت دانش چهار منفعت عمده برای یک سازمان دارد، ارتقای عملکرد سازمان از طریق کارایی، بهرهوری، کیفیت و نوآوری، لذا سازمانها، مدیریت دانش را به منزله یک راهبرد و امتیاز رقابتی به حساب می آورند. از سوی دیگر اجرای مدیریت دانش به طور کامل امری بلندمدت بوده و الزامات خاص خود را دارد. بسترسازی سازمانی و تامین زیرساختهای اقتصادی و فناوری اطلاعات از جمله این الزامات محسوب میشوند. از این رو پیش از آن که فرآیندها و فناوری بتواند به انجام موفقیتآمیز مدیریت دانش کمک کند این افراد هستند که همسویی با ارزشها و باورهای آنها میتواند مدیریت دانش را موفق نماید.
1-4 اهداف تحقیق
اهداف اساسی تحقیق حاضر شامل موارد زیر میباشد:
-تبیین رابطه میان مدیریت دانش و کارآیی
-تبیین رابطه میان مولفههای مدیریت دانش و کارآیی
– نقش پیش بینی مولفههای مدیریت دانش بر کارآیی
1-5 سؤالات تحقیق
– سؤال اصلی تحقیق: آیا پیاده سازی نظام چهار مرحلهای دستیابی به دانش و کاربرد آن موجب افزایش کارایی شعب بانک میشود؟
– سؤالات فرعی:
- آیا اجرای مرحلهی خلق دانش موجب افزایش کارایی شعب بانک میشود؟
- آیا اجرای مرحلهی ذخیره دانش موجب افزایش کارایی شعب بانک میشود؟
- آیا اجرای مرحلهی نشر دانش موجب افزایش کارایی شعب بانک میشود؟
- آیا اجرای مرحلهی به کار بردن دانش موجب افزایش کارایی شعب بانک میشود؟
1-6 متغیرهای تحقیق
با توجه به سؤالات بیان شده، متغیرهای تحقیق شامل موارد زیر میباشند:
متغیرهای مستقل: مدیریت دانش با چهار مولفه
متغیر وابسته: کارآیی
1-7 تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها
1-7-1 تعاریف نظری
کارآیی: مفهومی است که هزینهی منابع صرف شده در فرآیند کسب هدف را ارزیابی میکند. (رضائیان، ۱۳۸۶)
مدیریت دانش: مدیریت دانش مجموعه فرآیندهایی است که در جستجوی تغیر الگوی کنونی پردازش دانش سازمان به منظور بالا بردن آن وهمچنین بازدهی آن است. (فایرستون مک الروی، 2005)
خلق دانش: خلق دانش یکی از مراحل بنیادی در اجرای اعمال مدیریت دانش میباشد وشامل تمام فعالیتهایی است که افراد یا سازمان به تولید یا توسعه مهارتهایی که خود فاقد آنها هستند می پردازد. (شادبولت و میلتون، 1999)