مدیریت می تواند با انتخاب اقلام میانی صورت سود وزیان، ترکیب مکانی قرار گرفتن آن ها را تحت کنترل قرار دهد. هنگامی که آمار و ارقام موجود در مورد سود و زیان، به غیر از سود خالص موضوع مدیریت و آرایش سود باشد، مدیران می توانند اقلام مربوط به اجزای سود را طبقه بندی نموده و بدین وسیله تغییرات مربوط به سود عملیاتی دوره مربوطه را کاهش دهند. برای نمونه، نشان دادن برخی از درآمدهای غیرعملیاتی در قالب درآمدهای عملیاتی و یا انتقال برخی از هزینه های عملیاتی به هزینه های عمومی و اداری همگی می تواند منجر به افزایش سود عملیاتی واحد تجاری گردد(مک وی، 2006).
2-10. انگیزه های مدیریت سود
انگیزههایی همچون امنیت شغلی، پاداش، قانونگریزي، اجتناب ازگزارش زیان وکاهش سود،قراردادهاي بدهی، افزایش ثروت، دستیابی به انتظارات سهامداران و برنامه هاي پیشبینی شده، این انگیزه رادرمدیریت بوجود میآوردکه با اعمال روشهاي مختلف درجهت منافع خود ودرجهت تضاد با منافع سایرگروهها، سود را دستکاري نماید(بهارمقدم، 1385).
انگیزههای مالیاتی آشکارترین انگیزه برای مدیریت سود میباشد. در کشورهایی مانند ایران که گزارشگری مالی و مالیاتی متفاوت نمیباشند، مالیات نقش مهمی را در مدیریت کاهنده سود ایفا مینماید.
قراردادهای بدهی نیز میتوانند به عنوان یکی از انگیزههای مدیریت سود مدنظر قرار گیرند. مدیریت سود برای اهداف قراردادهای بدهی به وسیله فرضیه بدهی تئوری حسابداری اثباتی تبیین شده است. چهار موقعیت قراردادی اصلی ممکن است موجب مدیریت سود شود: 1) الزامات قراردادهای بدهی، 2) قراردادهای جبران خدمات مدیریت، 3) امنیت شغلی و 4) مذاکرات با اتحادیهها. باتوجه به این که تخطی از الزامات قراردادهای بدهی (مانند رعایت نسبت سرمایه در گردش) هزینه های سنگینی بر شرکت تحمیل می نماید، انتظار می رود که مدیران با اعمال مدیریت سود از آن جلوگیری نمایند. همچنین مدیران می توانند از طریق مدیریت سود بر حقوق و مزایای فعلی و آینده خود تأثیر بگذارند. مدیران همچنین ممکن است به خاطر امنیت شغلی، در هموارسازی سود بکوشند (رحمانی، 1389). انگیزههای مدیریت سود میتواند ناشی از قراردادهای ضمنی (بی قید و شرط) نیز باشد. این قراردادها از ارتباط مداوم شرکت با ذینفعان (سهامداران، کارکنان، عرضه کنندگان مواد، مشتریان و ….) به وجود میآید. مدیران می توانند با مدیریت سود و گزارش بالای سود اعتماد ذینفعان را در ایفای تعهدات قراردادی خود را جلب نمایند (باون و همکارانش[1]، 1995).
انگیزههای سیاسی نیز یکی دیگر از محرک های مدیریت سود به شمار میآید. برخی شرکتها از نظر سیاسی تحت نظر می باشند. چنین شرکتهایی سعی در مدیریت سود برای کاهش هزینه های سیاسی خود دارند، که منجر به انتخاب رویه های حسابداری برای کاهش سود گزارش شده در دوره موفقیت می گردد. این انگیزهها زیربنای فرضیه هزینه های سیاسی در تئوری حسابداری اثباتی میباشد(پورحیدری و همتی، 1383).
از دیگر انگیزههای مدیریت سود میتوان به محرک های بازار اشاره داشت. محرکهای بازار برای مدیریت سود زمانی پدید میآید که مدیران شرکت به ارتباط بین سود گزارش شده و ارزش بازار شرکت پی ببرند. در این حالت مدیران میتوانند از صلاحیت حسابداری خود برای حمایت از سود در دورههای عرضه عمومی اولیه و عرضه سهام ناشی از افزایش سرمایه استفاده کنند تا در یک تلاش آشکار، تصورات سرمایهگذاران را تغییر دهند. در کنار محرک های یاد شده فوق، انگیزه های مقرراتی نیز می توانند در مدیریت سود نقش داشته باشند. این انگیزه ها زمانی بوجود می آیند که تصور شود سود گزارش شده بر اقدامات مقررات گذاران و مسئولان دولتی اثر میگذارد(رحمانی، 1389).
2-11. روشها و ابزارهای مدیریت سود
هندریکسون و ون بردا (1385)درخصوص بیان ابزارهای مدیریت سود از عنوان راهکارهای حسابداری بهره می جوید و این راهکارها را به صورت ذیل برمی شمرد:
- ارزیابی موجودی کالا (FIFO در برابر LIFO)
- استهلاک و تهی شدن منابع طبیعی
- تخصیص مالیات بر درآمد
- بازنشستگی
- هزینه های تحقیق و توسعه
- سرقفلی
- زمان تحقق درآمد
- مفهوم سود و زیان جامع در برابر مفهوم عملیاتی از صورت سود و زیان
- سرمایه گذاری های مشترک
- اجاره های بلندمدت
- اصول و مبانی مربوط به تلفیق
- ترکیب موسسات تجاری
- اندازه گیری سود در شرکتهای سرمایه گذاری
- مخارج نامشهود در صنایع نفت و گاز
- تغییر طبقه بندی
به عقیدهبرتون و استولوی (2000) ابزارهای مدیریت سود باید دارای ویژگی های زیر باشند:
- ابزار مدیریت سود باید یک بار استفاده شود و طوری باشد که شرکت مجبور نشود برای آن عمل خاص، در آینده واکنشی را انجام دهد.
- ابزارهای مدیریت سود باید بر مبنای قضاوت حرفه ای و در زمینه اصول پذیرفته شده حسابداری بوده و نباید مدیریت را وادار به افشای واقعیت دستکاری و به دنبال آن موجب بند گزارش حسابرسی شود.
- ابزار مدیریت سود باید منجر به انتقال اصولی تفاوت سود از سالی به سال دیگر شود.
- ابزار مدیریت سود نباید مستلزم انجام معاملات واقعی باشد، بلکه باید مستلزم طبقه بندی داخلی حساب ها باشد.
ابزار مدیریت سود باید به تنهایی و یا با سایر اعمال و در طول دوره های متوالی استفاده شود(یعقوبی،
[1]Bowen et al