ما مخلوقاتی هستیم که در این دنیا خود را غریب، سرگردان و پا در هوا احساس میکنیم و به دنبال این هستیم که معنایی از اتفاقات این جهان به خود عرضه کنیم تا خود را از غربت نجات دهیم و اتصال خود را به مبدایی نشان دهیم تا بتوانیم خود را از تنهایی رها کنیم…
دوست داریم که بدانیم کجا هستیم؛ از کجا آمدهایم و به کجا میرویم و منزلگاه واقعی ما کجاست… قرابت اینگونه سخنان روان تحلیلگران جدید با اشعار بسیاری از بزرگان ما مانند مولانا، حافظ و… ضمن سندیت بخشیدن بر فطری و جهان شمول بودن این سوالات، اهمیت معنویت و نیازهای معنوی را به ذهن متبادر میکند.
نیازهای معنوی به عنوان یکی از عمیقترین نیازهای بشر از نیازهایی است که شناسایی و تامین آن در ارتقای سلامت و توسعه پاسخ به بیماری، جایگاه ویژه ای دارد. استال وود و استول (۱۹۷۵) نیازهای معنوی را چنین تعریف میکنند: «هر عاملی که برای ایجاد یا ابقای ارتباط پویای فرد با خداوند (که توسط آن فرد تعریف میشود) و خارج از این رابطه، برای تجربه بخشودن، عشق، امید، اعتماد، معنا و هدف در زندگی ضروری است.»
امروزه، شناسایی نیازهای معنوی اهمیت خاصی پیدا کرده است. برای مثال جورج گالوپ، ریاست موسسه بین المللی جورج گالوپ با بهره گیری از تحقیقات معنوی و مذهبی متنوع و بسیار به شناسایی ۶ نیاز معنوی پایه و بنیادی مردم آمریکا در زمان حاضر پرداخته است:
۱- نیاز به اینکه معتقد باشند زندگی معنا دار است و هدفی دارد.
۲- نیاز به داشتن حس اجتماعی و ارتباطات عمیق تر.
۳- نیاز به قدردانی شدن و مورد احترام واقع شدن.
۴- نیاز به گوش داده شدن و شنیدن.
۵ -نیاز به این احساس که ایمانشان در حال رشد است.
۶- نیاز به کمک عملی در توسعه ایمانی کارآمد.
2-3-1- شناسایی راهکار مناسب در تبیین سلامت معنوی
کمیسیون الحاقی اعتباری سازمان مراقبت سلامت (JCAHO) نیز بر لزوم اعمالی که شناخت و تامین نیازهای معنوی و مذهبی بیماران را فراهم میکند تاکید کرده است (ونس، ۲۰۰۱). با این تفاسیر چنین به نظر میرسد که پرداختن به معنویت بدون بذل توجه کافی به مسایل زیربنایی تر آن مانند شناسایی نیازهای معنوی ما را به سرمنزل مقصود که سلامت معنوی است، نخواهد رسانید. از این رو پژوهشگران متعددی به شناسایی و طبقه بندی مولفه هایی که در زمره نیازهای معنوی قرار میگیرند پرداختهاند.
این مولفه ها عبارتاند از:
- نیاز به معنا و هدف
- نیاز به عشق و وابستگی
- نیاز به بخشودن
- نیاز به منبع امید و قدرت
- نیاز به آفرینندگی و خلاقیت
- نیاز به اعتماد
- نیاز به ابراز باورها و ارزشهای فردی
- نیاز به فعالیتهای معنوی
- نیاز به بیان باور فرد به خدا
در اینجا باید توجه داشت که معنویت و نیازهای معنوی با اعمال و باورهای پذیرفته شده یک فرهنگ خاص بیان شده و شکل میگیرد. برای مثال در جامعه ما معنویت اغلب توسط یک چارچوب مذهب، برانگیخته شده یا توسعه یافته است که بالطبع به دنبال آن نیازهای معنوی ما نیز تحت تاثیر این آموزهها و اید ئولوژی ها قرار میگیرد. با وجود این و با وجود جایگاه معنویت و مذهب به خصوص در زمان بحران مانند تشخیص و درمان بیماریهای مزمن یا کنارآمدن با مشکلات در فرهنگ ایرانی اغلب به طبقه بندیهایی از نیازهای معنوی استناد میکنیم که بر اساس پژوهشهایی با محوریت رویکردهای یهودی – مسیحی به معنویت بنا نهاده شدهاند. این مطلب به معنای نادیده گرفتن اهمیت این طبقه بندیها نیست بلکه مقصود آن است که پذیرش این طبقه بندیها به عنوان نیازهایی فطری و جهان؟ شمول نباید باعث نادیده انگاشتن آثار ناشی از خلأ شناسایی این نیازها در زمینه فرهنگ بومی ما شود.
2-3-2- شناخت نیازهای معنوی در بیماران
انسان میتواند به وسیله جستجوی معنا در همه تجارب زندگی برانگیخته شود اما در تجربه بیماری و رنج و درد، معنا و معنویت جایگاه برجسته تری در زندگی بیشتر انسانها پیدا میکنند. امروزه، مسایل مربوط به معنا و معنویت به عنوان مولفه هایی ضروری در تجربه بیماریهای مزمن به گونه ای که میتواند به طور جدی نگاه افراد را نسبت به خود، بیماری و آینده تحت تاثیر قرار دهد موردپذیرش قرار گرفته است. از این رو پرداختن به نیازهای معنوی این افراد و اولویت بندی آن ها از اهمیتی مضاعف برخوردار است. در اینجا این وظیفه متخصصان سلامت است که با تامین نیازهای معنوی افراد به آن ها کمک کنند تا درزمان بحران مانند پذیرش تشخیص پایانی، فقدان فرد مورد علاقه یا سازگاری با زندگی همراه با ناتوانی دائم به حسی از معنا دست یابند. برای نیل به این هدف، برخورداری از برخی مهارتها در متخصصان امر ضروری است:
- آگاهی از ارزشهای معنوی و مذهبی خود و چگونگی تاثیر آن بر افراد دارای رسوم معنوی گوناگون.
- برقراری رابطه تفاهم آمیز و همراه با احترام با افراد دارای باورهای معنوی متفاوت از خود.
- آگاهی از تاثیر باورهای معنوی شخصی خود بر قضاوتهای بالینی.
- حساسیت نسبت به باورها و رسوم معنوی و مذهبی مراجعان.
- تلاش برای درک جهان بینی و باورهای معنوی بی همتای فرد و اجتناب از ایجاد پیش فرضهایی درباره فرد تنها بر اساس وابستگی مذهبی او.
- آگاهی از چگونگی فائق آمدن بر تعارضهایی که در طی درمان، در ارزشها و باورها ایجاد میشوند.
- تلاش برای آگاهی از منابع معنوی در زندگی مراجع و ترغیب او برای به کارگیری این منابع به منظور کنارآمدن، بهبود و تغییر.
چطور معنویت بر سلامت خانواده اثر میگذارد؟ بررسیهای پزشکی اخیر بیانگر آن است که افراد با معنویت رفتار خود تخریبگرانه کمتری (مانند خودکشی، سیگار کشیدن ومصرف مواد مخدر) از خود بروز میدهند، استرس کمتری دارند و رضایت کلیشان از زندگی بیشتر است.
اغلب پژوهشهایی که معنویت را با سلامت جسمی ارتباط دادهاند بروی افراد سالمند انجام شدهاند؛ اما این دادهها بارقهای از پیوند احتمالی زندگی همراه با معنویت و سلامت افراد در همه سنین هستند.
با وجودی که نشان داده شده است که معنویت افسردگی را کاهش میدهد، فشار خون را بهبود میبخشد، دستگاه ایمنی را تقویت میکند، اما همچنین باید در نظر داشته باشید که عقاید مذهبی مانع از مراقبتهای پزشکی از کودکان نشود.
معنویت و سلامت جسمی: پزشکان و دانشمندان زمانی از بررسی رابطه معنویت با پزشکی پرهیز میکردند، اما در 10 سال گذشته این نگرش تغییر کرده است. بررسیها نشان میدهند که مذهب و ایمان میتواند به بهبود سلامت و مقابله با بیماریها از این روشها کمک کند:
فراهم کردن حمایتهای اجتماعی اضافی مانند گروههای مذهبی یاریرسان به بیماران.
بهبود بخشیدن به مهارتهای کنارآمدن با بیماریها از طریق دعا و این عقیده که همه چیزها هدفی دارند.
یک بررسی 7 ساله بر روی شهروندان سالمند نشان داده است داشتن ارتباط مذهبی با ناتوانی جسمی و افسردگی کمتر همراه است. میزان مرگ و میر پیش از یک تعطیلات مهم مذهبی در میان این گروه سالمندان کمتر از حد انتظار بود، به طوری که پژوهشگران پیشنهاد کردند ممکن است ایمان مرگ را در این موارد به تاخیر انداخته باشد. افراد سالمندی که به طور مرتب در مراسم مذهبی حضور پیدا میکنند دستگاه ایمنی سالمتری نسبت به آنهایی که در این مراسم حاضر نمیشوند، دارند. آن ها همچنین با احتمال بیشتری فشار خون به طور مداوم پایینتر دارند. بیمارانی که تحت عمل جراحی قلب باز قرار میگیرند و عقاید مذهبیشان به آن ها احساس توانمندی و آرامش میدهد، سه برابر با احتمال بیشتری نسبت به افرادی که بستگی مذهبی ندارند، پس از عمل زنده میمانند.
معنویت و سلامت روانی: عقاید مذهبی و معنوی همچنین نقش مهمی در نحوه برخورد افراد با شادیها و سختیهای زندگی دارند. ایمان ممکن است به فرد حسی از هدفمندی بدهد و اصول راهنمایی برای زندگی در اختیار او بگذارد. هنگامی که خانوادهها با موقعیتهای سخت مانند مشکلات سلامت اعضایشان روبهرو میشوند، اعتقادات و اعمال مذهبی میتواند به آن ها کمک کند با احساس عجز و نومیدی مقابله کنند، معنا و نظم را به زندگیشان باز گردانند و حسی از تسلط بر موقعیت را به دست آورند. معنویت برای برخی از خانوادهها منبع مهمی از احساس توانمندی است. بررسیهای پزشکی ثابت کردهاند که معنویت اثرات عمیقی بر حالات روانی دارد. در یک بررسی بر روی گروهی از مردان بستری در بیمارستان، حدود نیمی از از آن ها مذهب را به عنوان عاملی یاریرسان در کنار آمدن با بیماریشان ذکر کردند. یک بررسی دوم نشان داد که هر چه بیماران مذهبیتر باشند، با سرعت بیشتری از بیماریهای مشابه بهبود پیدا میکنند. بررسی سوم نشان دهنده میزان بالای امید و خوشبینی، عوامل اصلی در مقابله با افسردگی، در میان افرادی بود که اعمال مذهبیشان را به طور مرتب انجام میدادند. آیا عقاید معنوی به تربیت فرزندان کمک میکند؟ حضور یافتن در مراسم متعارف مذهبی ممکن است به برخی از خانوادهها کمک کند با ارزشهای معنویشان ارتباط برقرار کنند، اما معنویت تنها از این طریق به خانوادهها کمک نمیکند. شیوههای کمتر سنتی نیز به کودکان و والدین کمک میکند تا معنای روحانی برای زندگی بیابند. برای اینکه معنویت را در خانواده خودتان ارتقا ببخشید، ممکن است کار را با بررسی ارزشهای خودتان شروع کنید. از خودتان بپرسید: چه چیز برای من مهم است؟ تا چه حدی فعالیتهای روزانه من بازتابدهنده ارزشهای من است؟ آیا من چیزهایی را برایم اهمیت و ارزش بیشتری دارند به خاطر مشغول بودن به چیزهایی که اهمیت و ارزش و کمتری دارند، نادیده نمیگیرند. این توصیهها میتواند به خانواده شما کمک کند: ریشههای خود را جستجو کنید. شما و کودکانتان در بررسی گذشته مشترکتان میتوانید ارزشهای مربوط زمانها و مکانهای قبلی خانوادگیتان را یادآوری کنید، و حسی از تاریخ و ارزشهای خانواده گستردهتان را به دست آورید. مشارکتتان را در اجتماع اطرافتان بررسی کنید. اگر از پیش در یک گروه اجتماعی فعال هستید، ممکن است بخواهید نقش بزرگتری را به عهده بگیرید- در درجه اول برای خودتان و در درجه بعدی به عنوانی یک سرمشق برای کودکانتان. اگر به یک گروه اجتماعی نپیوستهاید، به تحقیق در ناحیه سکونتتان بپردازید تا چنین گروههایی را پیدا کنید. احساساتتان در هنگام تولد یا به فرزندی پذیرفتن را به کودکتان یادآوری کنید. سعی کنید به این لحظه در ذهنتان بازگردید و امیدها و رویاهایی را که در آن زمان داشتید به یاد بیاورید. این کار ممکن است شروع جستجوی شما برای احساسات مشابه یا مربوط به آن در زندگی روزمرهتان باشد.
زمانهایی را به نشستن در کنار کودکانتان در سکوت اختصاص دهید. چند دقیقهای را به تنهایی یا همراه آن ها به تامل در نفستان بپردازید. به نقشتان به عنوان پدر یا مادر، به زندگیتان به عنوان یک فرد، و به جایگاهتان در طرح بزرگتر چیزها فکر کنید. زمانی را به بحث کردن درباره این افکار با کودکانتان اختصاص دهید و به نظرات آن ها در باره معنای معنویت گوش فرا دهید. به پیادهروی در طبیعت بپردازید. طبیعت همیشه یک عامل الهامبخش و راهنمای معنوی بوده است. پیادهروی به شما آرامش میبخشد و به شما امکان میدهد به شگفتیهای جهان اطرافتان بیندیشید. کتابهای که ایدههای معنوی را بیان میکنند به همراه کودکانتان بخوانید و نظراتتان در باره چیزهایی را که میخوانید با یکدیگر در میان بگذارید. این جستجوی معنوی را میتوانید به تنهایی یا به عنوان بخشی از یک گروه بزگتر- یک اجتماع مذهبی، یک گروه دوستان، یا خانواده خودتان- انجام دهید. پا گذاشتن در مسیر این سفر وجانی ممکن است هم به شما و هم به خانواده شما کمک کند زندگی سالمتری چه از لحاظ عاطفی و چه از لحاظ جسمی داشته باشید.