این حالت در قلمرو بدنب با خستگی دائم اشکار میشود. در قلمرو شناختی به صورت پراکندگی دقت و مشکل کوشش فکری و در قلمرو عاطفی به شکل حالتی مالیخولیایی که با هوشیاری فرد نسبت به ناتوانمدی واکنش همراه است متجلی می شود حالت روانی ناخوش که با دلزدگی ،یاس،و خستگی پذیری مشخص میشود ودر بیشتر مواقع با اضطرابی کم و بیش شدید همراه است. در یک جمع بندی کلی می توان گفت مفهوم افسردگی به سه گونه متفاوتبه کار رفته:به منظور مشخص کردن احساس های بهنجار،غمگینی،یاس،نامیدی،و جزءآن و بروز انها به عنوان نشانه یک اختلال به منظور توصیف اختصاری یک نشانگان که شامل نشانه های عاطفی،شناختی و حرکتی فیزیولوژیکی و غد د مترشحه است، برای مشخص کردن اختلال های افسرده وار در چارچوب اختلال های روانی ما دارای از علل و گونه ای از تحول هستند و به پاره ای از درمانگری ها پاسخ میدهند.
روان درمانی سالمندان[2]:
مداخلهای روان درمانبخش استاندارد-نظیر روان درمانی، بینش گرا[3]، روان درمانی حمایتی،شناخت درمانی،گروه درمانی،و روان درمانی خانواده – برای بیماران سالمند باید فراهم شود. طبق نظر زیگموند فروید افراد بالای پنجاه سال به دلیل عدم انعطاف فرایندهای روانی برای روانکاوی مناسب نیستند. اما به نظر بسیاری از پیروان فروید،روانکاوی پس از پنجاه سالگی نیز ممکن است. شکی نیست که سالمندی شکل پذیری شخصیت را دشوار می سازد اما همانطور که اتو فینکل گفت :این کار به درجات مختلف و درسنین مختلف صورت میگیرد و اصلی کلی در این زمینه نمیتوان ارائه کرد.مسائل شایع مربوط به سن در درمان شامل نیازبرای سازش با فقدان های گوناگون و تکرار شونده (مثل مرگ دوستان و عزیزان)نیازبه قبول نقشهای تازه (مثل سازش به بازنشستگی از نقش های معین شده قبلی)و نیز به قبول فنا پذیری خود ارتباط پیدا میکند. روان درمانی به شخص سالمند کمک میکند که با این مسئله و مشکلات هیجانی محیط کنار بیاید وبتواند خود و تاثیر رفتار خود را به دیگران بشناسد. روان درمانی علاوه بر بهبود بخشی روابط بین فردی،احترام به نفسو اعتماد به نفس را بالا می برد. احساس درماندگی و خشم را کم میکند و کیفیت زندگی را بهتر می سازد.
همانطور که آلوین گلدفارب توصیف کرده است. هدف کلی روان درمانی سالمند کمک به او برای به حداقل رساندن شکایت،برقراری دوستی،و حفظ دوستی با هر دو جنس و داشتن روابط جنسی است. اگر میل وتوانایی جنسی هنوز باقی است. روان درمانی رفع تنشهای فرهنگی و زیست شناختی را امکان پذیر میسازد. و به افراد سالمند کمک میکند که در محدوده ی توانایی های خود طبق اموزشها ، فعالیتها و خود پنداره های پیشین تر جامعه ، کار و تفریح نماید.در روان درمانی افراد سالمند درمانگر فعالتر،حمایت کننده تر، و انعطاف پذیر تر از روان درمانی افراد جوانتر است.(کلتنر،2003).
درمانگر باید اماده باشد که به محض مشاهده ی نخستین نشانه های ناتوانی که مستلزم درگیری فعال پزشکی دیگر مثلا متخصصین داخلی را ایجاب میکند،با نیاز به مشاوره و درخواست کمک از اعضاء خانواده با قاطعیت عمل نماید.فرد سالمند به امید دریافت کمک بلاشرط اطمینان بخشی و پذیرش درمانگر به جستجو ی روان درمانی بر میاید. غیر منطقی ترین نگرش که بیمار سالمند با خود به فضای روان درمانی می اورد این انتظار است که درمانگر ، همه توان ، و قادر به بهبود بخشی معجزه وار است.(کوری و کوری،.1386).
اکثر بیماران بالاخره این واقعیت را در میابند که درمانگر هم انسان است و پس از ان به تشریک مساعی رضایت میدهند. معهذا ، در بعضی موارد لازم است درمانگر نقش آرمانی به خود بگیرد بخصوص وقتی بیمار قادر یا تمایل به واقعیت سنجی موثر نمیباشد.به کمک درمانگر بیمار با مسائلی که قبلا از انها حذر میکرد کنار می اید . تشویق مستقیم،اطمینان بخش،و اندرز دادن با کمک به حل تعارض های بیمار موجب بالا رفتن سطح اعتماد به نفس او میگردد.(کاپلان،.2003).
[1] : Non-justifies the yard
[2] : Aging Therapy
[3] : Insight-oriented