مبحث اخلاقیات سازمانی و حرفه ای امروزه نقش پراهمیتی را در جهان و حوزه سازمان یافته است. به گونه ای که اخلاقیات و مباحث مربوط به آن همچون عدالت، انصاف، تعهد و حقوق فردی و سازمانی نقش پررنگ و مهمی یافته است. بنابراین مدیران و کارکنان سازمان ها برای ایفای امور سازمانی خود افزون بر معیارهای سازمانی و قانونی نیاز به مجموعه ای از رهنمودهای اخلاقی و ارزشی دارند، که آنان را در رفتارها و اعمال سازمانی یاری دهند و نوعی هماهنگی و وحدت رویه در حرکت به سوی شیوه مطلوب در اخلاق سازمانی را میسر سازد. زیرا امروزه یکی از مهمترین معیارهای ارزیابی سازمان ها و یکی از عوامل مهم موفقیت سازمان ها مباحث و اصول اخلاقی می باشد( امیرکبیری، داروئیان،85:1390). یکی از سازمان های مهم و تأثیرگذار در جامعه سازمان آموزش و پرورش می باشد. آموزش و پرورش در همه دوران ها و از دیدگاه های مختلف همواره از جایگاه رفیعی برخوردار بوده است. در تمام ادیان و از دیدگاه همه فیلسوفان نقش آموزش و پرورش همواره زیربنایی و حیاتی تلقی شده است. بدون تردید مهم ترین ویژگی ای که به آموزش و پرورش چنین اعتبار و منزلتی می بخشد، رسالت مهم آن است که بر تعالی و تربیت انسان استوار می باشد. آموزش و پرورش موظف است که با تمهید شرایط مورد نیاز، زمینه رشد و شکوفایی استعدادهای انسانی را برای نیل به مراتب کمال فراهم سازد(ساکی،1390). یکی از این شرایط که بیشترین و مهم ترین تأثیر را در نیل انسان به کمال دارد، تأثیر و نقش معلم است. اما این نقش و تأثیر آن در دوره های مختلف تحصیلی متفاوت است. یکی از این دوره ها، دوره ی متوسطه است. درگزارش نهایی اجلاس منطقه ای یونسکو آمده است: دوره ی متوسطه عبارت است از دوره ی برزخ یا دوره ی انتقالی میان آموزش پایه که عمومی و غیر تخصصی است و آموزش تخصصی تر در سطح آموزش عالی. دوره ی متوسطه دوره ای است که در آن دانش آموزان گروه سنی چهارده تا هفده یا هجده ساله تحصیل می کنند و به دلیل تنوع برنامه ها و تعدد رشته های تحصیلی فرصت انتخاب دارند(صافی،90:1386). دوره ی متوسطه از دوره های مهم، حساس و مؤثر در زندگی فردی و اجتماعی آدمی است دوره ای است که به سبب وضع زیستی، اجتماعی و روانی دانش آموزان آن با سایر دوره های تحصیلی مشترکات و ممیزاتی دارد و دارای طیف وسیعی است که دوران نوجوانی را در برمی گیرد و در انتهای طیف به دنیای جوانی می رسد. برای روشن شدن اهمیت و جایگاه اخلاق در این دوره ابتدا به بررسی مختصات کلی این دوره و سپس به بررسی اخلاق معلمان در این دوره پرداخته می شود.
در دوره ی متوسطه، قسمت اعظم استعدادهای اختصاصی نوجوان و جوان بروز می کند، قدرت یادگیری آنان به حد اعلای خود می رسد، کنجکاوی آنان جهت معینی می یابد و مسائل جدید زندگی نظیر انتخاب رشته، انتخاب حرفه و شغل، اداره خانواده و گرایش به مرام و مسلک، ذهن آنان را به خود مشغول می دارد و به مرحله ی ادراک ارزش های اجتماعی، اقتصادی و معنوی می رسند. از این رو این دوره در نظام های تعلیم و تربیت کشورهای مختلف جهان اهمیت زیادی دارد. دوره ی متوسطه، از لحاظ مبانی فلسفی، زیستی، روانی و اجتماعی دوره ی بسیار مهمی است. دوره ای که آموزش عمومی را به آموزش عالی پیوند می دهد و گروه کثیری را برای ورود به جامعه و بازار کار مهیا می کند. از این رو هرگونه خلل و نارسایی در این دوره به طور مستقیم و غیر مستقیم بر عملکرد و کیفیت هر دو حلقه آموزش، عمومی و عالی تأثیر به سزایی خواهد داشت(صافی،90:1386).
اگر چه در دوره متوسطه آموزش همگانی و پرورش استعدادهای عام ادامه پیدا می کند، ولی در این دوره بر تأمین نیازهای شغلی و حرفه ای و جهت دادن افراد در مسیرهای خاص تأکید می شود(ملکی،17:1387). این دوره با تشخیص طلبی و گسترش افق فکری از خلال علاقه ها و رغبت های متعدد و درون نگری و ظهور عقل نظری و تفرد همراه است. جستجوی شخصیت صورت محور حیات نوجوان به شمار می رود. روی هم رفته نوجوان موجودی قادر به تفکرو تعقل و در عین حال احساساتی و عاری از تعادل است ولی همواره می کوشد شخصیت گمشده خود را بازیابد و تعادل از دست رفته را باز به چنگ آورد. او به هستی جامعه و اهمیت ارزش های آن پیبرده است و در راه شناختن جامعه و سازگاری با آن تلاش می کند. جهت تربیت در این دوره نسبت به دوره کودکی وارونه است. به عبارت دیگر آنچه در این دوره در درجه اول اهمیت قرار دارد تربیت عقلی نیست بلکه تربیت منش یا به بیان روشنتر تربیت شخصیت است(کاردان،1351: 5و4). یکی دیگر از ویژگی های نوجوانی جستجوی هدف و فلسفه ی زندگی است که با تمایلات مذهبی آنان پیوندی بس نزدیک دارد. جوانان در این سن شیفته ارزش های فرهنگی اعم از ارزش های سیاسی یا هنری یا اخلاقی و دینی هستند. هریک از این ارزش ها منبع عاطفه مشخصی است که با تجربه خود شخص مطابقت دارد(ملکی،1387: 35و34). یکی دیگر از ویژگی های دوره ی نوجوانی و جوانی تقلید ارادی است. در دبیرستان غریزه ترقی خواهی و میل به کمال که نیاز فطری هر انسانی است با تأثیری محسوس تر بنای بروز و ظهور می گذارد و در نتیجه تقلید غیر ارادی روبه ضعف، و تقلید ارادی روی می دهد و خویشتن را برای زندگانی آینده آماده و مهیا می سازد(بهمنیار، بی تا:590).
در رأي صادره در ششصد و چهل و هفتمين جلسه شوراي عالي آموزش و پرورش اهداف آموزش متوسطه به هشت دسته ی اهداف؛ اعتقادي، اخلاقي، علمي وآموزشي، فرهنگي هنري، اجتماعي، زيستي، سياسي و اقتصادي تقسیم شده است که تمامی مديران، برنامهريزان و همه افرادي كه در تعليم و تربيت دانشآموزان نقشي بر عهده دارند، مكلفند در برنامهريزي امور، سازماندهي فعاليت ها و انجام وظايف مربوط به گونهاي اقدام نمايند كه تاپايان دوره تحصيلي دستيابي دانش آموزان به اهداف تعيين شده ممكن باشد(شورای عالی آموزش و پرورش، 1379).
ویژگی های هریک از دوره های تحصیلی در اهداف و محتوای برنامه ی درسی دوره ی مربوطه تأثیر مستقیم دارد. چون محتوا برای دانش آموزان تدارک دیده می شود باید برای او معنادار باشد و با نیازها و ضرورت های زندگی او هماهنگ باشد. براین اساس ویژگی های برنامه درسی دوره ی متوسطه شامل؛ ارتباط با تغییرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، حمایت از ابتکار دانش آموزان، استدلالی بودن محتوا، توجه به بحث گروهی، تأکید بر هویت فرهنگی، نگرش انتقادی به دانش و کاربرد آن در زندگی، تعادل بین آموزش عمومی و تخصصی، کسب آمادگی برای ورود به بزرگسالی، توجه به سلامت جسمی، روانی و اجتماعی می باشد(ملکی،1387: 91-85).
عنصر دیگری که جای دارد در آموزش متوسطه به آن توجه گردد مبحث ارزشیابی در این دوره است. ارزشیابی تعاریف متعددی دارد :
- ارزشیابی جمع آوری و بکار گیری اطلاعات در جهت اتخاذ تصمیم برای یک برنامه آموزشی است.
- ارزشیابی یک فرایند جهت تعیین کردن، بدست آوردن و فراهم ساختن اطلاعات مفید برای قضاوت در تصمیم گیری ها است.
- ارزشیابی به یک فرایند نظام دار برای جمع آوری، تحلیل و تفسیر اطلاعات گفته می شود، به این منظور که مشخص شود آیا هدف های مورد نظر تحقق یافته اند یا در حال تحقق یافتن هستند و به چه میزانی؟
در نظام آموزشی و پرورشی دوره ی متوسطه ارزشیابی تکوینی یا مستمر به منظور تقویت اعتماد به نفس، تحکیم آموخته های دانش آموزان در فرایند یاددهی- یادگیری، پرورش روحیه تحقیق، تفکر، تلاش، ابتکار و فعالیت های گروهی، تدارک بازخورد مناسب به صورت مستمر از نحوه ی مشارکت دانش آموزان در فعالیت های یاد دهی- یادگیری و اتخاذ روش های مناسب به منظور بهبود فرایند انجام می شود. در این ارزشیابی اطلاعات به طور مداوم جمع آوری و مورد استفاده قرار می گیرد و نیاز به باز خوردهای فردی-محیطی دارد تا بتوان تصمیم گیری های لازم را در جهت افزایش اثر بخشی برنامه ها یا فعالیت های آموزشی اتخاذ نمود. این نوع ارزشیابی بیشتر به فراهم آوردن اطلاعات برای بهبودی کار تاکید دارد(دبیر تاریخ شادگان،1388).
با توجه به اهمیت دوره متوسطه، ویژگی های دانش آموزان در این دوره و با ترسیم مختصات کلی آموزش متوسطه اکنون به بررسی اخلاق معلم در این دوره پرداخته می شود.