2-1 نظریه تداعی گرایی 15
2-2 نظریههای شناختی 17
2-3 نظریه یادگیری اجتماعی 18
3- زبان و ماهیت آن 20
4- مشخصههای زبان 21
4-1 قراردادی بودن…… 21
4-2 جانشین سازی 22
4-3 زایایی 22
4-4 انتقال فرهنگی 22
4-5 تمایز 23
4-6 دو سطحی بودن 23
5- مهارتهای زبانی 23
5-1 مهارت گوشدادن 24
5-2 مهارت صحبتکردن 24
5-3 مهارت خواندن 25
5-4 مهارت نوشتن 25
5-5 فراگیری زبان 26
6- فراگیری زبان اول 27
7-1عوامل موثر در فراگیری زبان اول 28
7-2 مراحل فراگیری زبان اول 30
الف) مرحلهی پیشزبانی 30
ب) مرحلهی زبانی: 31
8- یادگیری زبان دوم 32
8-1 عوامل موثر در یادگیری زبان دوم 33
9- مبانی نظری یادگیری زبان دوم 36
10- یادگیری اجتماعی زبان 41
10-1 رویکرد کل گرا 42
10-2 آموزش زبان توانش محور 43
10-3 آموزش ارتباطی زبان 44
11-4 رویکرد طبیعی 46
11- یادداری(یادسپاری) 49
12- رویکرد های آموزشی زبان انگلیسی 50
12-1 روش دستور- ترجمه 50
12-2 روش مستقیم 51
12-3 روش دیداری- گفتاری 51
12-4 روش آموزش بدون کلام 52
12-5 روش تلقینی 52
12-6 یادگیری زبان اجتماعی 53
12-7 روش پاسخ به حرکات فیزیکی 54
12-8 رویکرد ارتباطی 54
13- تعریف موسیقى 55
14- پیدایش موسیقى 57
16- پیشینه مطبوعات موسیقى در ایران 59
16-1 دوره اول ۱۳۱۸-۱۳۳۱ 59
16-2 دوره دوم ۱۳۳۱-۱۳۵۵ 62
16-3 بعد از انقلاب اسلامى 63
17- اثرات موسیقی بر مغز 66
18- موسیقی درمانی 71
19- احساسات و هیجانات موسیقی 76
20- کارکردهای موسیقی 77
21- اهمیت موسیقی در دیدگاههای جامعه شناسی 83
22- سابقه علمـــی پیشینه تحقیق در ایران و خارج از کشور 84
22-1 پیشینه تحقیق در ایران 84
22-2 پیشینه تحقیق درخارج از کشور 87
فصل سوم…………………………………………………………………………………………………………………
1- مقدمه 91
2- روش انجام تحقیق 91
3- جامعــه آمــاری 93
4- حجم نمونه و روش نمونه گیری 93
5- روش و ابزار جمع آوری اطـلاعات 93
6- روش تحلیــل داده ها 94
فصل چهارم……………………………………………………………………………………………………………….
1- مقدمه 97
2- یافته های پژوهش 97
2-1 یافته های توصیفی 97
2-2 یافته های استنباطی 98
فصل پنجم………………………………………………………………………………………………………………..
1- مقدمه 113
2- خلاصه یافته ها 113
3- بحث و نتیجه گیری 114
4- پیشنهادات 117
4-1 پیشنهادهای کاربردی 117
4-2 پیشنهادهای پژوهشی 118
5- محدودیت های پژوهش 119
5-1 محدودیت های در اختیار پژوهشگر 119
5-2 محدودیت های خارج از اختیار پژوهشگر 120
منابع 121
– مقدمه
یادگیری زبان به عنوان توسعه یافته ترین ابزار ارتباطی با دیگر جوامع و فرهنگ های گوناگون همواره مورد توجه بشر بوده است و در این راستا همواره تلاش نموده با بهره گیری از امکانات و فنون مختلف، زبان دیگر ملت ها را فراگیرد و زبان خود را نیز به دیگران بیاموزد. در ادوار گوناگون نیازهای فراگیری زبان و نوع زبان خارجی که برای یادگیری انتخاب می شود متناسب با شرایط موجود همواره در تغییر است. طی سالیان اخیر به دلایل مختلف علمی، فرهنگی و سیاسی زبان انگلیسی به عنوان وسیله ی ارتباطی انسان ها با فرهنگ ها و ملیت های متفاوت بدل شده و از آنجا که با پیشرفت وسایل ار تباط جمعی دنیای امروز به دهکده ای فرضی تبدیل شده نیاز بشر به فراگیری و دانستن این زبان مشترک بیش از پیش احساس می شود. هر چند سال هاست آموزش زبان انگلیسی در مدارس و آموزشگاه های تخصصی آموزش داده می شود اما همواره از کاستی هایی رنج برده و نتیجه ای کارآمد و ثمربخش نداشته است. از مهمترین دلایل این ناکارآمدی انتخاب شیوهایست که برای آموزش و فراگیری این زبان در نظر گرفته می شود. ما سواد زبانی را فرا می گیریم ولی زبان نمی دانیم! فراگیری زبان باید با شنیدن و صحبت کردن آغاز شود نه خواندن و نوشتن. نکته ی دیگر ایجاد شوق و لذت یادگیری است. فراگیری زبان انگلیسی باید با حس کردن شروع شود نه حفظ کردن. در نتیجه گزینش شیوه ای از آموزش که این ترتیب توالی را رعایت کند فتح بابی ست در فراگیری کارآمد زبان انگلیسی(نظری، 1391). استفاده از روش های نوین و د اینجا موسیقی می تواند شور و شوق مخاطب را برانگیزاند و بدین ترتیب یادگیری را پویا، پایا و پایدار می سازد.
2- بیان مسأله
در دنیای امروز با توجه به نیاز روز افزون افراد به فراگیری زبان انگلیسی و توجه والدین به وضعیت یادگیری فرزندان خود و همچنین دقت آنها به این مسأله که فرزندانشان این زبان را به شکلی مطلوب و پایدار فراگیرند، کیفیت یادگیری و تدریس زبان انگلیسی مرکز توجه قرار گرفته است.
یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم یا زبان خارجی، به طرز باور نکردنی باعث تشویش خاطر فراگیران میشود، به خصوص اگر شرایطی فراهم نباشد که آنها زبان مقصد را در شرایط واقعی به کار برند. از مشکلاتی که معلمان در این کلاسها با آن مواجهاند، کمبود اعتماد به نفس فراگیران برای مکالمه به زبان مقصد و یا پاسخ به سؤالهای مطرح شده در کلاس میباشد. در این کلاسها زبان آموزانی را میبینیم که فقط بر روی صندلی نشستهاند و انتظار دارند که بیشتر معلم صحبت کند. در نتیجه این فراگیران بیعلاقه و بیانگیزه شده و برخی مواقع به خاطر مشکلات مکالمه و بر قراری ارتباط باعث بروز مسائل انضباطی میشوند (آتیمولام، 2004).
با وجود سابقه ی طولانی آموزش زبان خارجی در کشورما ، هنوز ناکار آمدی این آموزش در مجهز کردن فراگیران به توانش ارتباطی کاملا محسوس است وتحقیقات نشان می دهد که آموزش رسمی نمیتواند پاسخگوی انتظار دانش آموزان از یادگیری زبان به عنوان یک ابزار ارتباطی باشد و آنها مجبورند برای رفع این نیاز خود به آموزشگاههای خصوصی زبان متوسل شوند (فکری، 1379 ؛ جوادی ،1380؛ رزمجو و ریاضی، 2006)؛ اما باید ابراز کرد بسیاری از آموزشهای موسسات آموزش زبان انگلیسی نیز کارآمدی لازم را ندارند.
به گفتهی ایمانی (1387) “یادگیری زبان به چند مسأله بستگی دارد. زبان مجموعه ای از مهارتهاست و از روشهای نادرست یادگیری آن مجزا ساختن این مهارتهاست که انگیزه و علاقهی زبانآموزان را دچار تنزل میکند. شیوههای سنتی یاددهی ـ یادگیری زبان بر همین اصل جداکردن مهارتهای زبانی استوار است که سبب میشود نه تنها فراگیران با زبان مقصد ارتباط برقرار نکنند بلکه باعث تشویش و سردرگمی آنها میشود. در صورتی زبان انگلیسی در زبانآموزان درونی میشود که به روش کاربردی ارائه شود. ما باید موقعیتهای زبانی را برای فراگیران فراهم آوریم و مهارتهای لازم را به آن ها آموزش دهیم”.
آموزش هر انسانی از طریق حواسی که او را با جهان خارج مرتبط میسازند صورت میگیرد و مهمترین حواس ارتباط دهندهی انسان با محیط خارج، دیدن و شنیدن هستند. انسان از بدو تولد میبوید، میشنود، میبیند، لمس میکند، میچشد، ضبط میکند و جلوتر که آمد تحلیل میکند. یکی از موفقترین راههای آموزش غیرمستقیم “هنر” است که به علت زیبایی و انتزاعی بودنش میتواند هر آموزشی را در لفافهای حریر و در اوج اثرگذاری بر ذهن مخاطب بنشاند (اکبرلو، 1387).
آموزش موسیقی در دهه های اخیر به منزله راهبردی موثر برای افزایش توانمندیهای ارتباطی، شناختی و عاطفی به کار برده شده است. بسیاری از متخصصان بر این باورند که پاسخهای موسیقیایی افراد ارتجالی ترین و طبیعی ترین واکنشهای وی به شمار می روند و در زمینه های مختلف یادگیری نقش مهمی دارند. بررسی تاریخ موسیقی نیز نشان می دهد که در بسیاری از موارد موسیقی با ریاضیات مقایسه شده است. وجود چنین رابطه ای موجب شده است که بسیاری از پژوهشگران به بررسی رابطهی بین آموزش موسیقی و توانایی یادگیری ریاضیات بپردازند. نتایج تحقیقات نیز نشان می دهد که موسیقی، توانایی ریاضی کودکان را به طور چشمگیری افزایش می دهد (ولیسفر، 2010، راشر، 2009، گوزاسیس، گان و کیشرن، 2007؛ هریس، 2007، وان، 2010؛ گرازیانو، پیترسون و شاو، 1999 به نقل از نورمحمدی، 1383).
وجود رابطه بین آموزش ریاضی و موسیقی محقق را بر آن داشت تا به بررسی این موضوع که آیا استفاده از موسیقی می تواند زمینه ساز یادگیری و یاداری بهتر زبان انگلیسی شود، بپردازد.
در چرخه ی آموزشی کنونی، این مخاطبان نمی توانند از زبان آموخته شده، در ارتباطات و به طرز کاربردی استفاده کنند، از این رو نوعی بازخورد منفی از آن دریافت کرده و بی علاقگی و بی انگیزگی به همراه ترس از اشتباه کردن، اعتماد به نفس آنها را در استفاده از زبان دوم از بین می برد. یکی از راهکارهای غلبه بر این مشکل، استفاده از مواردی است که به فراگیران آرامش خاطرداده و مخاطبان به آن علاقه دارند میباشد. با توجه به این مسئله بر آن شدیم تا از موسیقی به عنوان عنصری برای جلب توجه فراگیران و ایجاد آرامش خاطر برای آموزش زبان انگلیسی استفاده کنیم و تأثیرات آن را بر یادگیری و یاداری آموزش انگلیسی مورد سنجش قرار دهیم، باشد که بتوان از این رهگذری زمینه ای برای موفقیت هر چه بیشتر آموزش ایجاد نمود.
از سوی دیگر، محدودیت آموزش و پرورش در کشور ما، کاهش علاقه و انگیزه ی یادگیری و به دنبال آن ترک تحصیل و افت تحصیلی و بیزاری از ادامه ی تحصیل، منابع انسانی و مادی جامعه را تلف نموده و آثار نامطلوبی در زندگی فردی و اجتماعی دارد. افت تحصیلی و عدم علاقه به یادگیری، مخصوصاً یادگیری زبانی غیر از زبان مادری، ضرورت تحقیق و بررسی در این زمینه را پررنگ تر می سازد.
آنچه که در اینجا باید بدان توجه نمود این است که فراگیران ما شاید بتوانند مطالب ارائه شده را به راحتی و در مدت زمان کوتاهی بیاموزند، اما اینکه این مطالب تا چه مدت در ذهن آنها باقی بماند و به آنها این امکان را بدهد که در موقعیتهای مختلف از آن بهره بگیرند، جای تأمل دارد. به عبارتی توجه به یادگیری و «یادداری» با هم، در عرصه ی آموزش امری ضروری است.
«یادداری» اصطلاحی است که به میزان حفظ مطالب آموخته شده در حافظه ی بلندمدت و همچنین قابلیت کاربرد عملی آن اشاره دارد(جیمز و استوارت، به نقل از شاه بیگی، 1389). بنابراین نظام آموزشی ما، برخلاف روند کنونی خود، در اتخاذ روشهای متناسب، نه تنها باید به یادگیری فراگیران توجه نماید، بلکه در کنار آن، یادداری را هم نباید نادیده بگیرد. آموزش و یادگیری زبان، به عنوان ابزاری برای ارتباط و درک یکدیگر، با ماهیت طبیعی و موجودیت اجتماعی خود، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.
از آنجاییکه یکی از مهمترین اصول در آموزش زبان دوم، یافتن روشهای خلق محیط طبیعی یادگیری زبان برای فراگیران می باشد، استفاده از پخش موسیقی، برای تحقق هدف فوق، می تواند امری موثر باشد. این روش، سد یکنواختی کلاس درس را شکسته و به شاگردان این فرصت را می دهد تا زبان را عملاً بکار برند.
3- اهداف
3-1 هدف اصلی
بررسی تأثیر استفاده از موسیقی بر یادگیری و یادداری زبان انگلیسی
3-2 اهداف فرعی
- تأثیر استفاده از موسیقی بر:
- یادگیری نوشتاری زبان انگلیسی
- یادگیری شنیداری زبان انگلیسی
- یادگیری گفتاری زبان انگلیسی
- یادداری نوشتاری زبان انگلیسی
- یادداری شنیداری زبان انگلیسی
- یادداری گفتاری زبان انگلیسی
4- سوالهـــای تحقیق
- موسیقی بر یادگیری نوشتاری زبان انگلیسی تأثیر مثبت دارد.
- موسیقی بر یادگیری شنیداری زبان انگلیسی تأثیر مثبت دارد.
- موسیقی بر یادگیری گفتاری زبان انگلیسی تأثیر مثبت دارد.
- موسیقی بر یادداری نوشتاری زبان انگلیسی تأثیر مثبت دارد.
- موسیقی بر یادداری شنیداری زبان انگلیسی تأثیر مثبت دارد.
- موسیقی بر یادداری گفتاری زبان انگلیسی تأثیر مثبت دارد.
5- ضرورت انجام تحقیق
ارتباطات در راستای تحولات لحظه به لحظهی جهان و به تناسب آن تغییر نیازهای انسان، مفهومی جدید به خود گرفته و از سطح شهر و کشور گذشته و به سطح بین الملل رسیده است. زبان نیز یکی از ابزارهای اصلی ارتباط میان ملتها ست و از آن جایی زبان انگلیسی مهمترین زبان دنیا در زمینههای سیاسی، اقتصادی، نظامی، صنعتی، فرهنگی و علمی در روابط بینالملل به شمار میآید، به عنوان زبان مشترک بین المللی پذیرفته شده است و مردمی که در کشورهای مختلف زندگی میکنند برای برقراری ارتباط با یکدیگر از این زبان استفاده میکنند. از طرفی انگلیسی زبان اصلی اینترنت است که امروزه میلیون ها انسان را به هم ارتباط میدهد. برخی از همین دلایل سبب شده است که در بسیاری از کشورها، زبان انگلیسی، زبان دوم مردم شود؛ به این معنا که مردم برای برقراری ارتباطی بهتر در جامعه، رفع نیاز های آموزشی و جهت رونق کسب و کار، ناگزیر به یادگیری زبان انگلیسی هستند. در کشور ما این زبان به عنوان زبان خارجی مطرح است زیرا در محیط جامعه و زندگی خارج از کلاس درس با این زبان سر و کار نداریم و نیازهایمان در حد معمول رفع میشود. در واقع زبان خارجی، زبانیست که در یک کشور زبان بومی مردمان آن نیست. زبان خارجی، معمولاً برای تکلم با خارجیهایی که آن زبان را صحبت میکنند یا برای خواندن مطالب چاپ شده به آن زبان یاد گرفته میشود (وثوقی، 1363). درنتیجه با توجه به اهمیت زبان به عنوان ابزار ارتباط بین المللی، امروزه یادگیری حداقل یک زبان خارجی برای هر فرد ضروری ست. این امر به ویژه در کشورهایی همانند ایران، با در نظر داشتن نیاز به شناساندن فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی به جهان بیش از پیش اهمیت می یابد (میردهقان و بلوک اصلی، 1390). در همین راستا و نظر به اولویت یادگیری زبان انگلیسی در کشور، توجه به فرآیند آموزش و یاددهی آن از جایگاه خاصی برخوردار میباشد.
لازم به ذکر در دنیای امروز که پیشرفت اطلاعات و تکنولوژی لحظهای ست و به خاطر وجود شبکههای عظیم وب مرزها در نوردیده و ارتباطات نزدیکتر شدهاند، اهمیت فراگیری زبان انگلیسی به عنوان یک زبان بینالمللی بیشتر نمود مییابد. چرا که دستیابی به این حجم اطلاعات و بهرهگیری از تکنولوژیهای پیشرفته روز بدون این توانایی و مهارت امکان پذیر نیست یا بسیار هزینه بر است. در کشور ما زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی تدریس میشود، به این معنا که در محیط خارج از کلاس درس موقعیت و شرایطی فراهم نیست که زبانآموز از دانستههای خود به صورت عملی و کاربردی استفاده کند و این یکی از مهمترین و قابل تأملترین مسائلی ست که یادگیری و یادداری زبان را دچار مشکل میکند. همانطور که دربیان مسئله تحقیق اشاره شد، یادگیری زبان خارجی به ویژه زبان بین المللی و جهانی و چاره اندیشی جهت دستیابی به روشها ی کارساز برای تحقق هرچه بهتر آن امر جدیدی نبوده و در تاریخ یادگیری زبان خارجی با توجه به قابلیتهای زبانی که برای یادگیرندگان ضروری تشخیص داده می شد همواره روشها و رویکردهای گوناگونی از جانب کارشناسان و متخصصان زبان آموزی مطرح شده است و حتی به زعم ریچاردز و راجرز (2001) تئوری های متفاوتی در رابطه با ماهیت زبان و زبان آموزی ارائه شده است.
خوشبختانه در چند سال اخیر اهیت وضرورت آموزش کار آمد زبان بین المللی بیش از پیش حس می شود به گونه ای که درترسیم چشم انداز جمهوری اسلامی ایران (1383) وتدوین اسناد و سیاستگذاری ها از جمله مصوبه سند تحول بنیادین(1390) و برنامه درسی ملی، نگاشت چهارم(1389) در راستای تحقق و دستیابی به اهداف سند چشم انداز بیست ساله این ضرورت به خوبی حس می شود. اهمیت و ضرورت پرداختن به مسئله آموزش زبان خارجی غالب و بین المللی در گزاره های هریک از اسناد نام برده شده به خوبی قابل دریافت می باشد:
سند چشم انداز بیست ساله : این سند که در سطح بسیار کلان جایگاه کشور را در چشم انداز بیست ساله ترسیم می کند،مهمترین و اساسی ترین سند برای ترسیم گامهای بعدی در سطوح مختلف از جمله آموزش زبان خارجی مورد توجه است. در این سند ایران در سال 1404 هجری شمسی به عنوان کشوری توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی،علمی و فناوری در سطح منطقه ،با هویت اسلامی و انقلابی ،الهام بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بین الملل معرفی شده است.
اهمیت دانستن زبان مشترک بین المللی که قدرت مفاهمه و ارتباط در تمام سطوح علمی ،ایدئولوژیکی، اقتصادی، فناوری وفرهنگی را بین ایران و سایر نقاط جهان امکان پذیر سازد از سیاستها و اهداف کلان تدوین شده در سند چشم انداز بیست ساله قابل استنباط است. برای رسیدن به جایگاه اول در سطح منطقه باحفظ هویت اسلامی، انقلابی و داشتن تعامل سازنده و موثر در روابط بین الملل، نه تنها دانستن بلکه تسلط بر زبان بین المللی ضروری می باشدو برای دستیابی به این ابزار مهم ارتباطی در راستای تحقق اهداف کلان، جستجوی ساز و کارهای آموزش کار آمد زبان لازم و ضروری می نماید.
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش (1390) : در این سند با الهام گیری از اسناد بالا دستی و بهره گیری از ارزشهای بنیادین آنها توجه به اهداف راهبردی نظام جمهوری اسلامی ایران ،چشم انداز و اهداف تعلیم و تربیت در افق 1404 هجری شمسی تبیین گردیده است و احراز عرصه تعلیم و تربیت از مهم ترین زیرساخت های تعالی پیشرفت همه جانبه کشور و ابزار جدی برای ارتقاء سرمایه ی انسانی شایسته کشور در عرصه های مختلف بیان شده است(ص 2). در فصل سوم سند با عنوان چشم انداز و زیر عنوان مدرسه در افق چشم انداز،برویژگیهای تعلیم و تربیت در افق چشم انداز تاکید شده است که از آن جمله می توان به گزاره های زیر که بیان گر توجه به اهمیت آموزش زبان بین المللی است، اشاره کرد:
- جایگاه و نقش تعلیم و تربیتی نهاد رسانه و فناوری های ارتباطی و بهره گیری هوشمندانه از آن و مواجهه فعال و آگاهانه جهت پیشگیری وکنترل آثار و پیامدهای نامطلوب آن
- استمرار فرهنگ اسلامی ـ ایرانی ازطریق ارزیابی آگاهانه آن و تعامل نقادانه با سایر فرهنگها براساس نظام معیار اسلامی
- ارج نهادن به دستاوردهای علمی و تجربه های بشری در چارچوب نظام معیار اسلامی و بستر سازی برای دستیابی به مرجعیت علمی جهان
- آینده پژوهی و پویش تحولات موثر تعلیم و تربیت رسمی عمومی به منظور ایفای نقش فعال در مواجهه با چالشهای پیش رو در عرصه های مختلف(ص6)
بدیهی است مجهز شدن به ویژگیهای فوق مستلزم تسلط بر زبان بین المللی و استفاده هوشمندانه از آن می باشد.
برنا