.. 6
. 6
7
… 8
8
… 9
… 10
… 11
… 12
.. 18
18
.. 19
.. 22
… 22
.. 22
25
.. 27
.. 29
.. 29
32
.. 34
.. 38
… 40
.. 43
.. 43
.. 45
.. 46
.. 46
. 51
.. 51
.. 54
57
. 59
مقدمه
الف-تعریف مسئله و بیان سوالات اصلی تحقیق
موضوع محیط زیست که عبارت است از آب، هوا، خاک و عوامل بیرونی و درونی مربوط به حیات هر موجود زنده، قسمت عمدهی حاکمیت ملی کشورها را به خود اختصاص داده است. در نتیجه این دولتها هستند که دارای صلاحیت برخورد پیشگیرانه و سرکوبگرانه با عوامل تخریب محیط زیست میباشند. اما دولتها در این زمینه به اندازهی کافی مشتاق عمل نمیکنند. این موضوع از یک طرف ناشی از بیانگیزگی دولتها است چرا که برنامههای زیستمحیطی برنامههایی طولانی مدت و در نتیجه دیربازده و متضمن هزینههای بالا هستند. از طرف دیگر ناشی از عدم وجود ظرفیت کافی دولتها در این خصوص میباشد. زیرا موضوع محیط زیست مقولهای است که نیاز به کارشناسی و نیز مشارکت عموم و نه فقط دولتها دارد. حال سوالهایی که مطرح میشوند عبارتند از:
1-آیا نقشدهی به سازمانهای غیردولتی در زمینهی توسعه و اجرای حقوق بینالملل محیط زیست میتواند بیانگیزگی وعدم وجود ظرفیت کافی دولتها را جبران کند؟ در صورتی که پاسخ مثبت باشد؛
الف-باتوجه به ساختار جامعهی بینالملل، سازمانهای غیردولتی چه نقشی در تدوین و توسعهی حقوق بینالملل محیطزیست میتوانند ایفا کنند؟
ب-باتوجه به ساختار جامعهی بینالملل، سازمانهای غیر دولتی چه نقشی در اجرای حقوق بینالملل محیط زیست میتوانند ایفا کنند؟
ب-فرضیهها:
1-سازمانهای غیردولتی به واسطهی ارزش محور بودن، ظرفیت کارشناسی و امکان بسیج افکار عمومی و توان نظارتی میتوانند جبران کنندهی بی انگیزگی و عدم وجود ظرفیت کافی دولتها در زمینهی برخورد با عوامل تخریب محیط زیست باشند و در نتیجه نقشدهی به آنها در زمینهی توسعه و اجرای حقوق بینالملل محیط زیست میتواند مثمر ثمر باشد؛
الف-امروزه به واسطهی جهانی شدن، مرزهای ملی و فاصلههای فرهنگی و اجتماعی کاهش یافته و در نتیجه مشارکت در تدوین و توسعهی حقوق بینالملل محیط زیست از محدودهی دولتها فراتر رفته و به بازیگران دیگری از جمله سازمانهای غیردولتی گسترش یافته است.
ب-امروزه به واسطهی جهانی شدن، مرزهای ملی و فاصلههای فرهنگی و اجتماعی کاهش یافته و در نتیجه مشارکت در اجرای حقوق بینالملل محیط زیست از محدودهی دولتها فراتر رفته و به بازیگران دیگری از جمله سازمانهای غیردولتی گسترش یافته است.
ج-ضرورت انجام تحقیق
امروزه با توجه به دخالتهای بیش از حد بشر در محیط زیست و با توجه به پررنگ شدن اهمیت سازمانهای غیردولتی در عرصهی حقوق بینالملل و نیز با لحاظ ضعف و خلاء موجود در کشور ما در این زمینه، به نظر میرسد موضوع موردنظر درخور توجه باشد.
جنبهی جدید بودن و نوآوری طرح
اصل موضوع در مقالات و کتب مختلفی به صورت پراکنده و جسته گریخته بررسی شده است. در این زمینه پایاننامهی خانم الناز شعاریان ستاری نیز وجود دارد که دارای موضوعی بسیار مشابه تحت عنوان نقش سازمانهای غیردولتی در گسترش حقوق محیط زیست میباشد. با اینحال در پایاننامهی مذکور موضوع آن طور که باید و شاید تبیین نشده و به گونهای نیست که خواننده پس از اتمام مطالعه، درک جامع و مانعی از موضوع به دست آورد. همچنین پایاننامهی دیگری در این خصوص تحت عنوان نقش سازمانهای غیردولتی در حمایت و ارتقای هنجارهای زیستمحیطی در حقوق ایران نوشتهی خانم عزتالسادات میرطاهری وجود دارد. ولیکن در آن صرفا به مسائل حقوق داخلی پرداخته شده است. بنابراین جنبهی نوآوری در این نوشتار، مربوط بودن آن به جامعهی بینالملل و نه جوامع داخلی کشورها و نیز جامع و مانع بودن آن میباشد.
ه-بیان روش تحقیق مقدمه
پژوهش در حوزهی علوم انسانی اصولا مستلزم تفکر و تدبر در آنچه مطالعه نموده و در نتیجه استدلال است. ما در تحقیق پیش رو عمدتا با همین روش نتیجهی نهایی خود را به دست آوردهایم. در حقیقت روش تحقیق پیش رو توصیفی-تحلیلی و بر پایهی منابع کتابخانهای است. نگارنده سعی نموده از طریق روش یاد شده در فصل اول کلیاتی در خصوص معانی، مفاهیم و سیر تحول موضوع، و در فصل دوم و سوم به شرح و بررسی سوالات تحقیق و فرضیههای متناظر با آنها بپردازد. هر یک از فصول دوم و سوم خود به سه مبحث تقسیم میشوند. در مباحث اول و دوم موضوع در سطح جامعهی بینالمللی و در مباحث سوم در سطح منطقهی اروپا به عنوان یک نمونه بررسی شده است.
فصل اول:
مفاهیم و سیر تحول موضوع
کوفی عنان دبیر کل پیشین سازمان ملل متحد؛ ژانویهی 1999:
سازمان ملل متحد ابتدائا صرفا با دولتها در ارتباط بوده. اما امروزه ما میدانیم که صلح و سعادت بدون مشارکت تواما دولتها، سازمانهای بینالمللی، اتحادیههای تجاری و جامعهی مدنی ممکن نیست. در جهان امروز ما به یکدیگر وابستهایم.
پیش در آمد
امروزه حفاظت از محیط زیست یکی از دغدغههای بزرگ جامعهی بینالمللی است. ابعاد جهانی آلودگیهای زیست محیطی موجب اتخاذ تدابیر نسبتا موثری در سطح بینالمللی گردیده که با کنفرانس 1972 استکهلم آغاز، و همچنان در حال توسعه میباشد. حقوق بینالملل محیط زیست، با توجه به جوان بودن آن نسبت به سایر رشتههای حقوق بینالملل، بیشترین اسناد را به خود اختصاص داده و به همین دلیل از مهمترین مشخصههای حقوق بینالملل محیط زیست، رشد و توسعهی سریع و قابل توجه آن در قالب تدوین مقررات جدید است.
گسترش ارتباطات و دانستههای عموم مردم که ناشی از تکنولوژی اطلاعات، انفجار تجارت جهانی و فراگیر شدن دمکراسیسازی میباشد نیز موجد دومین ویژگی بارز این رشته یعنی لزوم حضور
جامعهی مدنی در شکلگیری و نظارت بر اجرای مقررات زیست محیطی است.
جامعهی مدنی در یک مفهوم موسع، به عرصهای از زندگی بشر اختصاص پیدا میکند که گرچه اجتماعی و عمومی است اما به دور از فعالیتهای دولتی قرار دارد. اعضای جامعهی مدنی شامل طیف متنوعی از افراد تا گروههایی همچون سازمانهای غیردولتی غیر انتفاعی میباشد.
چنین مفهومی از جامعهی مدنی را میتوان در هر دو سطح ملی و بینالمللی متصور شد. گرچه تصور آن در سطح بینالمللی اندکی دشوار مینماید چرا که اعضای جامعهی بینالملل دولتها و سازمانهای دولتی هستند. ولیکن امروزه شاهد ورود بازیگران جدیدی به روابط بینالملل هستیم که واجد تشکل و سازماندهی میباشند گرچه فاقد جنبهی دولتیاند. در حقیقت جامعهی مدنی در سطح بینالمللی بیشتر توسط سازمانهای غیردولتی بازنمایی میشود. ائتلاف این بازیگران میتواند نقش تعیین کنندهای در جهت حفاظت از محیط زیست ایفا کند.
مبحث اول- مفاهیم کلید واژگان
در این مبحث به تبیین مفهوم واژگان و عبارات داخل در عنوان این نوشتار پرداخته میشود.
گفتار اول–توسعه و اجرای حقوق بینالملل
1-1-توسعه
از جمله وظایفی که منشور سازمان ملل متحد برای این سازمان برمیشمارد تشویق توسعهی تدریجی حقوق بینالملل و تدوین آن است که به منظور فراهم کردن مقدمات این امر مجمع عمومی سازمان ملل موجبات انجام مطالعات و توصیههایی را فراهم میکند. در سالهای نخست فعالیت سازمان ملل متحد، مجمع این مسئولیت را ترجیحا به کمیسیون حقوق بینالملل مرکب از کارشناسان حقوقی مستقل محول نمود. البته حساسیت روزافزون دولتها نسبت به ابعاد سیاسی جریان توسعهی تدریجی و تدوین حقوق بینالملل مجمع را بر آن داشت که برای ارکان سیاسی متشکل از نمایندگان دولتها از جمله کمیسیون حقوق بشر، کمیسیون ملل متحد برای تجارت بینالملل و کمیتهی بهرهبرداری
صلحجویانه از فضای ماورای جو نیز در این زمینه نقش بیشتری قائل شود.
طبق مادهی 15 اساسنامهی کمیسیون حقوق بینالملل اصطلاح توسعهی حقوق بینالملل به معنی تهیه و آمادهسازی پیشنویس یا طرح عهدنامههایی در زمینهی موضوعاتی است که هنوز در حقوق بینالملل قاعدهمند نشدهاند و یا در آن موارد، حقوق هنوز به حد کافی در رویهی کشورها توسعه نیافته است. البته در ادامهی این ماده علاوه بر توسعه، اصطلاح تدوین حقوق بینالملل نیز تبیین شده است که به معنی قاعدهمند کردن صریح و منظم قواعد حقوق بینالملل در زمینههایی است که قبلا در آنها یک رویهی کشوری منطقی، سابقه و آموزه وجود داشته است. در حقیقت هر دوی تدوین و توسعهی حقوق بینالملل یک هدف را دنبال میکنند و آن پایان بخشیدن به ابهام قواعد حقوقی و ایجاد قواعد حقوقی جدید است و چون مقولهی تدوین زیربنای توسعه میباشد، ما در این نوشتار به ذکر اصطلاح توسعه بسنده ولیکن هر دو معنی را از آن استفاده نمودهایم.
1-2-اجرا
اجرای هر قاعدهی بینالمللی به طور کلی دو صورت بارز دارد. صورت اول در خصوص پیادهسازی و اجرای ابتدایی قاعده در قلمروی ملی تک تک واضعان قاعده میباشد. همچنین به رعایت قاعده در روابط و مذاکرات دیپلماتیک و کنفرانسهای بینالمللی و در مجامع سازمانهای بینالمللی مربوط میشود. علاوه بر این، شامل انواع روشهای نظارت بر رعایت قاعده میباشد. صورت دوم به بحث دادخواهی و توسل به مراجع حل و فصل اختلافات در صورت نقض قاعده و امکانات مربوط به آن اختصاص دارد.
پیرامون بحث دادخواهی باید گفت چون نمیتوان انتظار داشت که ضمانت اجرا در حقوق بینالملل همچون ضمانت اجرا در حقوق داخلی، سازمان یافته و به مرحلهی کمال رسیده باشد به تبع، مراجع حل و فصل اختلافات هم که مجریان ضمانت اجرا هستند تکامل کمتری یافتهاند.
گفتار دوم-محیط زیست
2-1-معنا
محیط زیست دستکم به معنای امروزی آن در بسیاری از زبانها یک اصطلاح نو و تازه است. این اصطلاح از آغاز دههی 1960 در زبانهای مختلف کاربرد پیوسته پیدا کرده است. این ابداع واژگانی به این امر اشاره دارد که از آغاز دههی 1960 بخش عظیمی از جهان همزمان به کشف پدیدهای تازه دست یافت، پدیدهای که باید بر آن نشانی خاص نهاد و آن را مورد مطالعه و بررسی قرار داد.
اصطلاح بیوسفر یا لایهی حیاتی که سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی ملل متحد خصوصا آن را به کار میبرد با یک از وسیعترین تعاریف محیط زیست مطابقت دارد، که عبارت است از محیط زندگی بشر یا آن بخش از جهان که بنا به دانش کنونی بشر همهی حیات در آن استمرار دارد. در حقیقت آنچه در لایهی حیاتی یا همان لایه و قشر نازکی که این کرهی خاکی را در میان گرفته است قرار دارد بیوسفر میباشد. بیوسفر شامل زمین و هزاران متر بالا و عمق زمین و اقایانوسها میباشد.
تعاریف گوناگونی از محیط زیست، در متون حقوق داخلی و اسناد بینالمللی ارائه شده است. از ان جمله، مقدمهی بیانیهی کنفرانس سازمان ملل متحد دربارهی محیط زیست در سال 1972 در استکهلم، به دولتها اعلام میکند: «انسان مخلوق و شکلدهندهی محیط زیست خود است، محیطی که به وی بقای فیزیکی و فرصت رشد معنوی (اخلاقی، اجتماعی و روحی) عطا میکند.» اشاره به انسان به عنوان شکل دهندهی محیط زیست خود به این معنی است که محیط زیستی که به دست انسان ساخته شده نیز، باید مورد توجه قرار گیرد، به گونهای که باید آن را بخشی یا دستکم جزء اصلی محیط زیست به حساب آورد.
تعریف دیگری با جامعیت بیشتر دربارهی محیط زیست، در کنوانسیون مسئولیت مدنی خسارات ناشی از اعمال خطرناک در محیط زیست، مورد استفاده قرار گرفته است که طرح پیشنهادی آن را شورای اروپا در ژوئن 1993 به تصویب رسانده است. بر اساس مادهی 2 کنوانسوین مذکور: «محیط زیست، شامل بخشهای زیر میشود: منابع طبیعی اعم از تجدیدپذیر و غیر قابل تجدیدپذیر و تاثیر متقابل این عوامل بر یکدیگر، اموال و داراییهایی که جزء میراث فرهنگی میباشند، و مناظر و چشماندازهای ویژه».. از این روی، محیط زیست ساخت دست بشر شامل بناهاف آثار تاریخی، ساختمانهای گوناگون و یا مناظر و چشماندازهای ویژه به عنوان بخشی از محیط زیست، باید ردر برابر خرابی، حراست شود.
تعریف محیط زیست بر چشمانداز اصول حقوقی ناظر بر حمایت از آن تاثیرگذار است. حقوق و تدابیر قانونی، پاسخهایی هستند بر خرابی فزایندهی محیط زیست کنونی که ناشی از بلایای طبیعی و یا ناشی از مداخلات انسانی است. اما وقتی بلایای طبیعی، موجب خرابی محیط زیست گردند، حقوق نمیتواند در این روند نقش به عهده گیرد. گرچه قوانین به طور قطعی میتوانند رفتارهای انسانی را در پیشبینی فاجعههای طبیعی و واکنش نسبت به انها تحت انضباط در آورند.