در مجموعه ای که خلاقیت و نوآوری از ضروریات وعامل اصلی است ، نقش مدیران بسیار مهم و حساس است . زیرا مدیریت می تواند توانایی و استعداد خلاقیت و نوآوری را در افراد ایجاد ، ترویج و تشویق کند یا رفتار و عملکرد آن ها می تواند مانع این امر حیاتی شود .شغل مدیر در یک سازمان ، خلاقیت و نوآوری است. مدیر کسی نیست که سازماندهی و تغییر ایجاد کند ، بلکه فردی است که همه کارها را به وسیله دیگران انجام می دهد و فضا را برا ی خلاقیت دیگران آماده می کند.
بنابراین هنر مدیر خلاق عبارت است از :
استفاده از خلاقیت دیگران و پیدا کردن ذهن های خلاق ، مدیر خلاق باید فضایی بیافریند که خودش بتواند خلاق باشد و افراد سازمان را هم نیز برای خلاقیت تحریک کند و به نحوی تفویض اختیار می کند تا هر کسی مشکل خودش را حل کند . با توجه به کم بودن افراد فوق العاده خلاق و با توجه به اینکه اغلب افراد به طور بالقوه ای دارای استعداد خلاقیت و نوآوری هستند ، ویژگی های زیر به پرورش این استعدادها کمک می کند :
1) تحمل ریسک : کارکنان باید تشویق شوند که بدون ترس از پیامدهای آن ، شکست را تجربه کنند و اشتباه ها به عنوان فرصت یادگیری به شمار آید.
2) کاهش کنترل بیرونی : قوانین ، مقررات ، خط مشی ها و کنترل های مشابه باید به حداقل کاهش یابد و خود کنترلی جایگزین آن شود .
3) کاهش تقسیم کار : مشاغلی که به طور محدود تعیین شده باشد و ایجاد محدودیت می کند در حالی که فعالیت های متعدد شغلی ، دیدگاه وسیع تری به کارکنان می دهد.
4) تحمل تضاد : گوناگونی دیدگاه ها باید تشویق شود ، هماهنگی و توافق بین افراد و واحدها لزوماً به عملکرد موفق منجر نمی شود .
5)تحمل راه های غیر عملی : افرادی که جواب های غیر عملی حتی نابخردانه را ارائه می دهند ، باید تحمل شوند زیرا آن چه که در اوایل غیر عملی به نظر می آید ممکن است به راه حل های خلاق منجر شود .
6)تمرکز بر نتایج تا ابزار : هدف ها باید واضح باشند و افراد باید تشویق شوند که راه کارهای متعدد به هدف ها را در نظر بگیرند . تمرکز بر نتایج باعث ارائه و پیشنهاد چندین جواب صحیح به هر مسئله معین می شود.
7) ارتباط همه جانبه: ارتباط باید به طور افقی و عمودی جریان پیدا کند ، جریان آزاد در ارتباطات ، باروری نظریات را آسان می کند .(سریداران،1376)
مباحثی چند در رابطه با خلاقیت
((هر گاه چیزی به کودک یاد می دهیم ، مانع شده ایم تا آن را شخصاً کشف یا اختراع کند))
این عبارت کوتاه ، شاید بلندترین و عمیق ترین تعریف و تبیین از فرایند یادگیری خلاق در آموزش و پرورش فعال باشد که ژان پیاژه روان شناس بزرگ معاصر بیان داشته است .
این تعریف دقیقاً عکس آن چیزی است که غالباً در آموزش و پرورش سنتی بدان عمل می کنیم .
توسط دیگران و با کمک راه صحیح ، البته قادری چیزی بسازی و یک تولید کننده ، یک تهیه کننده یا تکنسین شوی ،اما هرگز آفریننده یا پدیدآورنده نخواهی بود .
مدیران موفق ، کارکنان را به تفکر خلاق دعوت می کنند.( هیل ، بی ، جی، 1381 ، ص 12)