اقدام دولت انگلستان جهت انحصار (کشت) تریاک در هند موجب شد که (مصرف) تریاک در چین ممنوع اعلا شود. نه کیفرهای بی رحمانه «مقنن آسمانی» نسبت به رعایای سرکش خود و نه سختگیری ادارات گمرکی در ممنوعیت ورود تریاک به چین نتوانستند کاری از پیش ببرند. علاوه بر این، مقامات اخلاقی «مرد چینی» سبب شد که اخلاق مقامات امپراتوری (چین)، کارکنان گمرکات و کارمندان کشوری کلاً بفساد گراید. چنین فسادی قلب «دیوانیان آسمانی» را بکام خود کشید و اساس پدرسالاری را ویران ساخت. جرم این فساد در صندوق های تریاکی نهفته بود که از انبار کشتی های انگلیسی مستقر در بندر «وهامپوا» بطور قاچاق وارد امپراتوری میشد.
کار صدور تریاک را شرکت هند شرقی آغازید و «دولت مرکزی» در پکن بطور بیهوده ای کوشید تا از ورود آن جلوگیری کند (ولی موفق نشد) و بتدریج تجارت تریاک نسبت مهمی را در بر گرفت بطوری که در سال 1816 مبلغ مربوط بدان به 2.500.000 پوند بالغ شد. برقراری رقابت آزاد در تجارت با هند، بجز در مورد چائی، که هنوز انحصار آن در اختیار «شرکت هند شرقی » قرار داشت، انگیزه نیرومندی در (تقویت) عملیات قاچاق انگلیسی محسوب میشد.
در سال 1820 تعداد صندوق های تریاک صادراتی به چین 5147 صندوق ،
در سال 1820 به 7000 صندوق،
در سال 1824 به 12639 صندوق رسید.
در این مدت دولت چین ضمن تهدید بازرگانان خارجی، تجار «گنگ» (kong) را که همدست آنان بودند به کیفر رساند؛ با اقدامات بی سابقه ای در زمینه ممنوعیت مصرف تریاک در داخل کشور دست زد و در گمرکات سختگیری های شدیدی را باجرا گذاشت. در فرجام کار، همانند کوشش هائی که در سال 1749 بعمل آمده بود، انبارهای تریاک از جایگاه موقت به پایگاه عملیاتی مناسبی انتقال یافتند. «ماکائو» (Macao ) و «وهامپوا» (Whampoa ) جای خود را به جزیره خود را به جزیره «لینگتینگ» (Lingting)، که در دهانه رودخانه کانتون قرار داشت، دادند. در این مکان تریاک بطور دائم در کشتی هائی که تا بدندان مسلح بودند و بوسیله افراد (مجهز مراقبت میشد) مستقر شد. بهمین روال هنگامی که دولت چین توانست از کار «شرکت کانتون» سابق جلوگیری کند تجارت دست بدست گشت و بعهده افرادی از طبقه پائین تری واگذار شد. اینان حاضر بودند که کار خود را بهر بقا یا طریقی که بوده باشد ادامه دهند. از برکت تسهیلات معظم تری که فراهم آمد تجارت تریاک در عرض ده سال، یعنی از 1824 تا 1834، از 12639 صندوق به 21785 صندوق افزایش یافت.
همانند سال 1800 و 1824 سال 1834 از نظر تاریخ تجارت تریک یک نقطه عطف محسوب میشود. «شرکت هند شرقی» نه تنها از امتیازات خود در تجارت چای با چین محروم شد بلکه ناچار گشت که از هر گونه داد و ستدی کنار کشد.
متعاقباً این شرکت که جنبه تجارتی داشت به یک سازمان دولتی تبدیل شد و داد و ستد با چین کاملاً بعهده واحدهای تجاری خصوصی واگذار گردید. این کار را با چنان شدتی پیش بردند که در سال 1837 تعد اد 39000 صندوق تریاک را به ارزش 25.000.000 دلار، برغم مقاومت نامیدانه ی «دولت آسمانی»، توانستند قاچاقی وارد چین بکنند. در این جا دو نکته قابل توجه است : نخست این که از سال 1826 ببعد در جریان افزایش صادرات تجاری به چین، گام به گام، سهم قاچاق تریاک بطور فزاینده ای افزایش یافت، دوم این که همزمان با کاهش تدریجی منافع صرفاً تجاری دولت انگلیسی – هندی، در زمینه تجارت تریاک اهمیت منافع ناشی از مالیات مربوط باین ماده غیر قانونی رشد کرد. در سال 1837 دولت چین بمرحله ای رسید که میبایستی اقدام مصممانه عاجلی را باجرا میگذاشت. خروج مداوم نقره، در پی واردات تریاک، در خزانه داری «امپراتور آسمانی» و نیز در جریان گردش پولی اختلالاتی پدید آورد. هوناچی، یکی از دولت مردان برجسته چینی، پیشنهاد کرد که تریاک آزاد شود و دولت از آن درآمدی بدست آورد. ولی پس از مباحثات مفصل که با شرکت ارکان امپراتوری بعمل آمد و بمدت یک سال طول کشید «دولت چین» تصمیم گرفت که، « با توجه به ضررهائی که بمردم میرساند خرید و فروش زیانبار آن نباید آزاد گردد.» اگر از سال 1830 گمرکی بمقدار 25 درصد بر ورود تریاک وضع میکردند درآمد حاصله باغ بر 3.850.000 دلار میشد. در سال 1837 چنین درآمدی میتوانست دو برابر گردد ولی «بربر آسمانی» بجای وضع مالیات که بتدریج میتوانست افزایش یابد به فقیر شدن مردم تن داد. در سال 1853 «هسین فنگ» (Hsien Feng ) ، امپراتور کنونی، تحتا شرایط سخت تنگدستی و با آگاهی کامل بدین امر که جلوگیری از ورود فزاینده تریاک به چین امکان ندارد ولی بسیاست سختیگرانه نیاکان خود ادامه داد. «در این رهگذر» en passant (بفرانسه در متن) اجازه بدهید اشاره بکنم که با تعزیر مصرف تریاک بعنوان ارتداد، امپراتور بر علیه قاچاق آن یک تبلیغات دینی راه انداخت. اقدامات خارق العاده دولت چین در سالهای 1837، 1838 و 1839 که همزمان بود با ورود «لین» (Lin) مأمور انهدام تریاک به کانتون، مصادره و معدوم کردن تریاک های قاچاقی بهانه ای شد برای آغاز نخستین جنگ انگلستان با چین. فرجام این جنگ شورش چینیان و خالی شدن خزانه را زمینه ساز شد و سپس روسیه به مرزهای شمالی نفوذ کرد و تجارت تریاک در جنوب در ابعاد وسیعی رواج یافت. چینیان که بخاطر ممنوع کردن تریاک به جنگ تن داده بودند در پایان جنگ این ممنوعیت را در قرارداد گنجاندند ولی عملاً تجارت از سال 1843 از آزادی کامل برخوردار بود.
در سال 1856 ارزش واردات تریاک (به چین) به 35.000.000 دلار برآورده میشد در حالی که در همان سال دولت انگلیسی – هندی درآمدی بمبلغ 25.000.000 دلار از انحصار تریاک بدست آورد که درست با درآمد کل دوات معادل بوده است.
بعنوان امپراتوری (دولت انگلستان) خود را کاملاً بی خبر از تجارت قاچاق تریاک جلوه میدهد و حتی برای ممنوعیت آن قرارداد امضا میکنند ولی بعنوان حکومت هندی کشت تریاک، برغم خسارات زیادی که به منابع تولیدی کشور میزند، به بنگال تحمل میکند؛ از یک سو کشاورزان هندی را به کشت خشخاش وامیدارد و از سوی دیگر بزور رشوه انحصار فروش ماده مضر را درست خود نگه میدارد و سپاهی از جاسوسان رسمی را برای ترویج، تحویل، تغلیظ و تهیه آن طبق ذوق چینی بکار میگمارد و در بسته هائی مهیا میسازد که برای قاچاق مناسب باشد. سرانجام محصول را به کلکته ارسال میدارند تا در آن جا بطور مزایده دولتی به حراج گذاشته شود . ولی مأموران دولت کار را چنان ترتیب میدهند که (محصولات بدست) محتکران میرسد تا تحویل قاچاقچیان شده به چین ارسال گردند. صندوقی که برای دولت بریتانیا 250 روپیه هزینه داشت در بازار حراج کلکته به قیمت 1210 تا 1600 روپیه فروخته میشد. ولی باز هم باین بسنده نکرده همین دولت تا این ساعت (3 سپتامبر 1858) وارد معاملات آشکار با سوداگران و صاحبان کشتی شده است که بقصد مسمون سازی یک امپراتوری باستقبال عملیات خطرناک میروند.
امور مالی هند مربوط بدولت انگلستان، در واقع، نه تنها بتجارت تریاک با چین بستگی دارد بلکه بخصلت قاچاق آن مربوط میشود. اگر بنا میشد دولت چین در حین آزاد کردن تجارت تریاک اجازه کشت آن را در چین نیز صادر میکرد خزانه داری انگلیسی – هندی خسارات زیادی میدید . دولت انگلیس در ظاهر تجارت آزاد سم را تبلیغ میکند ولی در پنهانی از انحصار تولید آن دفاع مینماید. هرکجا که ما بسرشت تجارت آزاد بریتانیا از نزدیک مینگریم در زیر چنین «آزادی» انحصار را میبینیم.[1]
در ایران «تریاق» از عهد باستان شده بود و بمقدار دل کم برای تسکین و درمان بسیاری از امراض بوسیله طبیبان ناموری مانند ذکریای رازی (1313 – 251 هـ. ق) و ابن سینا (428 – 370 هـ . ق)، در قرن های دهم و یازدهم میلادی، تجویز میشده است. مسأله عادت و خوگیر شدن به تریاک یک پدیده جدید و احتمالاً میراث قرن نوزدهم میباشد. در آویش و قلندرانی که پیوسته بین ایران و هند در رفت و آمد بودند مصرف این ماده را باشکال جامد و مایع و دود در ایالات شرقی و جنوب شرقی رواج دادند و سپس کشت خشخاش در گوشه و کنار ایران رواج یافت و حتی در عصر ناصری باطراف تهران نیز رسید ولی مرغوبترین نوع تریاک از محصولات خشخاش ماهان بدست میآمد.
در گذشته مردم جنوب شرقی ایران، بویژه در کرمان، بطور خانوادگی بمصرف این ماده ی افیونی بطور روزمره عادت داشتند. در محافل دولتی و اشرافی ایران نیز، که پیشگام تخدیر و تدخین موادی نظیر چرس، بنگ، حشیش ، توتون، تنباکو … بودند استعمال تریاک نه تنها رواج داشته بلکه یکی از وسایل پذیرائی از مهمانات پر ارج و شأن بوده است. در پی اعدام های عدیده و سخت گیری های شدید در بیست و اند سال اخیر و نیز گرانی و مذمومیت جامعوی، مصرف تریاک در میان روشنفکران و سیاستورزان کاهش یافت ولی باز هم بزم تریاک، همانند بزم مشروبات الکلی، با تشریفات ویژه، در «حقه های زرین و سیمین» بعنوان محملی برای گرمی گردهمایی در معدودی ا محافل «زعمای قوم» در تهران و شهرستان ها هنوز برقرار است. در این راستا هرچند که طرز تلقی طبقات از مصرف تریاک کاملاً تغییر یافته و درپیامد تحولات اخیر تحرک جامعوی شامل این ماده نیز شده است ولی برغم نبود آمار کافی چنین پیداست که تعداد مصرف کنندگان ایرانی به نسبت جمعیت کاهش نیافته و بار مالی و اقتصادی آن افزون تر نیز شده است.
در سطح بین المللی تا آستانه جنگ بین الملل یکم (1918-1914) مصرف مواد افیونی در داروها رواج کافی داشته است. تعداد کسانی که در آغاز قرن در آمریکا بدین مواد عادت داشته اند بیش از تعداد امروز بوده است. بعد از تبلیغ وسیع بر علیه عوارض ناشی از اعتیاد مواد افیونی دولت های ایالتی و فدرال آمریکا آن را ممنوع کردند و بمدت نیم قرن اعتیاد بمواد مخدر یکی از اندیشناکی های جامعه آمریکا بوده است.
[1] . این مقاله در 3 سپتامبر (12 شهریور) 1858 نوشته شده و در 25 سپتامبر 1858 در شماره 5438 روزنامه «New – York Tribune» انتشار یافته است.